یادداشت سیاسی نبرد خلق شماره ۴۳۷ اول اردیبهست ۱۳۹۹

جامعه حُکم ورشکستگی نظام را صادر کرد

مهدی سامع

مردم ایران سالی پر از درد، اندوه و فلاکت را پشت سر گذاشتند و متاسفانه سالی اندوهبار تر با هزینه های مالی و جانی بیشتر را شروع کرده اند. حاکمیت نیز سالی پرتنش با بحرانهای کلان و در همدستی و اتحاد با ویروس کرونا را در حالی به پایان رساند که نفرت و انزجار جامعه و کابوس خیزش، شورش و قیام یک لحظه رهایش نکرد. فاکتورهای مربوط به بحران و شرایط انقلابی در سال گذشته و به ویژه در ماه اول سال جاری آن چنان آشکار شد که در رسانه های حکومتی و برخی از کارگزاران نظام به طور روزمره نسبت به آن واکنش نشان داده اند. احمد توکلی که از سیاستمداران به شدت محافظه کار حکومت است در این مورد گفته است:«نباید خود را فریب دهیم، در طول ۴۰ سال گذشته ما هیچ ‌گاه از این میزان فعلی پایین ‌تر نبوده ‌ایم و اکنون در حداقل ‌ترین میزان ممکن از نظر اعتماد مردم به حکومت قرار داریم. من در آبان ماه [سال ۱۳۹۸] و پیش از آن اتفاقات عنوان کردم که باید کارت هوشمند و سبد غذا و بهداشت به مردم بدهید و این نیازها را تضمین کنید و اگر نکنید باید منتظر شورش تهیدستان باشید. اکنون هم می ‌گویم خطر بیشتر است، ولی کرونا در حال حاضر مانع است.» (روزنامه فرهیختگان، چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰) البته با وجود همه گیری بی رحمانه کرونا، در سال گذشته شاهد دستکَم ۲۷۴۴ حرکت اعتراضی از جانب نیروهای کار در سراسر کشور بودیم و در اولین ماه امسال نیز بیش از ۲۱۰ حرکت اعتراضی از جانب نیروهای کار صورت گرفته است. بازنشستگان تامین اجتماعی در دهها حرکت در این ماه شعار می دادند که «از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمی دیم/ فقط کف خیابون   بدست میاد حقمون و ...» این برای اولین بار است که موضوع تحریم نمایش انتخابات در کف خیابان و به وسیله یک جنبش اجتماعی توده ای مطرح می شود. همچنین این میزان از حرکت اعتراضی در ماه فروردین که نیمی از آن تعطیلات نوروزی است، نه فقط در حیات رژیم کنونی، بلکه در صد سال گذشته هم بی سابقه است.  

این وضعیت برای ولایت خامنه ای نه یک پیچ خطرناک، بلکه یک شیب تند به دره مرگ است که یکی از رسانه های حکومتی آن را «وضعیت کیش و مات» ارزیابی کرده و به خاطر همین است که رئیس دفتر روحانی هشدار می‌دهد که: «همه ما باید در این نوع بحران ها آرامش خود را حفظ کنیم و از تناقض گویی، اتهام افکنی و سیاسی کاری و فرافکنی دوری کنیم. مردم شاهد و ناظر رفتارهای ما هستند و دوگانگی ها و ریاکاریها را تشخیص می دهند. نباید تصور کنیم که به صرف بیان موضوعات از طرف ما، اقناع عمومی صورت می گیرد و انگشتهای اتهام به سوی دیگران کج می شود، این طور نیست. به همین دلیل بهتر است همه با جان و دل از قایقی که همگی در آن نشسته ایم، حفاظت کنیم و در هیچ کجای آن به بهانه های واهی و انگیزه های شخصی و سیاسی منفذ ایجاد نکنیم.» (روزنامه شرق، پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰) رئیس دفتر روحانی که نگران «منفذ در قایق نظام» است، شاهد جلسه روز  چهارشنبه ۱۱ فروردین هیأت دولت بوده و به خوبی درک می کند که طرح مساله «رفراندوم» از جانب روحانی، نه یک «منفذ» که یک دوجین از آن و سخنرانی خامنه ای در روز اول فروردین چند دوجین از آن را در قایق نظام ایجاد کرده اند.

پیرامون گفته رئیس دفتر روحانی این سوال مطرح می شود که این «منفذ» را چه فرد یا جریانی ایجاد کرده است. راست این است که همه کارگزاران رژیم به طور تمام قد مدافع نظام ولایت فقیه و استبداد دینی هستند و تا جایی که به رابطه با مردم بر می گردد، همگی در سرکوب برآمدهای توده ای که ساختار و بنیاد حاکمیت را نشانه گیرد، اتحاد عمل و نظر دارند. در این مورد جای هیچ شک و شبهه ای نیست و تجربه هم این واقعیت را نشان داده است.

اما آن چه به طور مشخص به ایجاد حفره در قایق ولایت منجر شده، علاوه بر دلایل کلی آن مثل ساختار نظام ولایت فقیه و قانون اساسی آن، پدیده شرایط و بحران انقلابی است. قیامهای دی ۱۳۹۶ و هفته آخر آبان ۱۳۹۸ و هزاران حرکت اعتراضی طی چند سال گذشته این وضعیت را تشدید کرده و تا وقتی این شرایط وجود داشته باشد، کشتی ولایت فقیه با «منفذ» های غیر قابل مهار روبرو خواهد بود. در ماه گذشته و با وجود شرایط سخت و نفس گیر همه گیری کرونا، حفره های درون نظام هر روز تعادل کشتی نظام را دچار مشکل کرده و حرفهای دروغ و خالی بندیهای ولی فقیه هم نتوانسته چاره ساز باشد.

خامنه‌ای در سخنرانی روز اول فروردین به رقبا هشدار داد که «انتخابات را نماد دو دستگی، نماد تفرقه، نماد دوقطبی ‌گری قرار» ندهند و «نظام را دوقطبی» نکنند. این مهمترین نکته در سخنرانی نوروزی ولی فقیه بود که در ضمن سیاست او پیرامون نمایش انتخابات خرداد امسال را هم مشخص می کند. خامنه ای که از سرکِشی احمدی نژاد ضربه خورده به دنبال یک گماشته فرمانبر مطلق و یک اسب رام برای سواری گرفتن و شکستن تمام کاسه و کوزه بر سر او است. اگر او به طور واقعی فکر می کند که با این گونه مهندسی می تواند بر تضادهای درونی نظام غلبه کند، سخت در اشتباه است.

ولی فقیه در سخنرانی اول فروردین خود در دو مورد دروغ گفت که در یک مورد آن پس از ۲۵ روز مجبور به پس گرفتن حرف خود، البته با یک دروغ دیگر، شد.

او گفت: «همین حالا به ‌نظر کارشناسان بانک جهانی که این دیگه حرف ما نیست، حرف اقتصاددانان معروف و درجه یک دنیاست که در بانک جهانی کارشناس بانک جهانی هستند، اونها می ‌گویند که اقتصاد ایران در میان اقتصادهای برتر دنیا در رتبه هجدهم است، یعنی از  ۲۰۰ و خرده‌ای کشور دنیا ما هجدهمین اقتصاد هستیم که در حال فعلی با وجود تحریم و مشکلات فراوانی که وجود دارد.» این دروغ آن چنان کلان و وقیحانه بود که وی در روز  چهارشنبه ۲۵ فروردین گفت: «چند نفر به او تذکر دادند که این آمار درست نیست.» خامنه ای با شیادی «رتبه هیجدهم» در اقتصاد جهان را «مربوط به ۵ یا ۶ سال قبل» دانست.

دروغ دوم ولی فقیه مربوط به برجام و «مذاکره با آمریکا» است. او پیش تر هرگونه مذاکره با آمریکا قبل از لغو کامل تحریمها را ممنوع کرده بود. در سخنرانی اول فروردین هم روی سیاست نظام تاکید کرد بدون هیچ حرفی در مورد مذاکره. ولی فقیه گفت سیاست نظام «عبارت از اینه که آمریکاییها باید تحریمها را لغو کنند تمام تحریمها را باید لغو کنند. بعد ما راستی ‌آزمایی خواهیم کرد. اگر چنانکه به ‌معنای واقعی کلمه لغو شده بود آنوقت ما به تعهدات برجامی ‌مان برمی ‌گردیم. یعنی بدون هیچ مشکلی به تعهدات برخواهیم گشت این سیاست قطعی است.» اما اکنون مشخص شده و خود خامنه ای هم تاکید کرده که به خاطر نظر «مسئولان» اجازه مذاکره را صادر کرده با این تاکید که مذاکره نباید «فرسایشی» شود و مساله لغو تحریمها هم به نتیجه مذاکرات «یواشکی» برخواهد گشت. خامنه ای در مورد مذاکرات مربوط به برجام هم از این گونه «بایدها و نبایدها» زیاد گفت. اما هنگامی که معامله جوش خورد، آن را تایید کرد. از این نظر نباید همه حرفهای ولی فقیه را نظر قطعی و غیر قابل تغییر و تعدیل دانست.

از لابلای حرفهای خامنه ای و روحانی و دیگر کارگزاران نظام که در ماه گذشته بیان شده می توان نتیجه گرفت که تمام تضادها و بحرانهای درون جامعه در تمام زمینه ها تشدید شده است. ولی فقیه نظام از سیاست خمینی که «جنگ» را «نعمت» می دانست پیروی می کند و همه گیری «ویروس کرونا» را یک «فرصت» برای مهار شورش و خیزش می داند. اما همانگونه که خمینی به شکست در سیاست جنگی با نوشیدن جام زهر اعتراف کرد، خامنه ای هم اگر نخواهد و نتواند به سیاست ماجراجویانه و مداخله گرانه ادامه دهد، خود مجبور است از نرمش یواشکی و مذاکره از این اطاق به آن اطاق دست برداشته و «نرمش قهرمانانه» را در چند مرحله تکرار کند.

جامعه به فلاکت کشیده شده اما حُکم خود را صادر خواهد کرد: غارتگران حاکم باید سرنگون شوند، این کم هزینه ترین و مستقیم ترین راه نجات است.

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۳۷، چهار شنبه اول اردیبهشت ۱۴۰۰ ۲۱ آوریل ۲۰۲۱

 

http://www.iran-nabard.com/

https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول