رایحه اسارت

م. وحیدی (م. صبح)

 

در هجوم اشباح نامریی

و طغیان اندیشه‌ِ عَبَث

ـ رایحه ‌ای

که صدای اسارت می دهد ـ

به نجابت آب و گیاه

                 پناه می ‌برم

فاصله

هویت من است

آغازیست

که آفرینش را

              کامل می ‌کند

بی ‌تو

خطاها راستی اند

و حنجره‌ ها

اهتزاز آزادی

 

غوغای الفاظت

چه بی ‌صداست!

اینک

تو مانده ‌ای و

دشتی خُشک

با دامنی از زاغ و زَغَن

و هَراس از قاصِدَکانی

که از آن سوی

          دریاها می ‌آیند

 

منبع: نبرد خلق شماره ۴۶۴، دوشنبه یکم خرداد ۱۴۰۲ - ۲۲ می ۲۰۲۳

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول