پیامهای رسیده به همایش پنجاه و چهارمین سالگرد رستاخیز سیاهکل پیام شماری از فعالان جنبش دانشجویی ما فعالان جنبش دانشجویی ایران در پنجاه و چهارمین سالگرد حماسه سیاهکل، یاد و خاطره دلیرانی را گرامی می داریم که با ایستادگی خود، مسیر مبارزه برای آزادی را روشن ساختند. امروز، در سال ۱۴۰۳، ایران و جهان با تحولات سیاسی عمیقی مواجه اند. در خاورمیانه، طرحهای جدیدی برای تغییرات جغرافیایی و سیاسی مطرح شده که می تواند سرنوشت ملتها را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، دانشجویان آگاه و متعهد ایران، با الهام از رشادتهای گذشته، همچنان پرچمدار عدالت خواهی و آزادی طلبی هستند. حکومت جمهوری اسلامی با افزایش فشارها و سرکوبها، سعی در خاموش کردن صدای اعتراض دارد. اما نسل جوان ایران، با بهرهگیری از تجربیات تاریخی و آگاهی از تحولات منطقه ای و جهانی، مصمم است تا با اتحاد و همبستگی، مسیر دستیابی به حقوق اساسی و آزادیهای مدنی را هموار سازد. پیام ما به تمام ایرانیان در داخل و خارج از کشور این است که با همدلی و حمایت از جنبشهای مردمی و دانشجویی، می توانیم آینده ای روشن و آزاد برای ایران رقم بزنیم. یاد و نام قهرمانان سیاهکل همواره در قلبهای ما زنده است و راهشان ادامه دارد. دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ ------------- در آستانۀ پنجاهمین سالگرد رستاخیز سیاهکل، سرآغاز جنبش مسلحانه برای آزادی و رهایی توده های در بند میهنمان، درودهای بی پایان خود را نثار رزمندگان سیاهکل می کنیم که در شامگاه ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹، در جریان نبردی نابرابر ولی آگاهانه با حکومتی تا بن دندان مسلح جان شیرین خود را چه بی دریغ در طبق اخلاص برای مبارزه و گسستن زنجیرهای اسارت و وابستگی و رهایی کارگران و زحمتکشان از بند استثمار و ستم و سرکوب نهادند و از مرگ نیرومند تر بر خاستند. در تاریخ ایران نقاط عطف مهمی وجود دارد که کنش سیاسی پیش و پس از آن را دگرگون می کند. یکی از این نقاط عطف واقعه سیاهکل است. به همین مناسبت و بزرگداشت رستاخیز سیاهکل و یاد آوری آن حماسه سترگ که گروه جنگل به فرماندهی رفیق علی اکبر صفائی فراهانی انجام شد و خواب شب پرستگان را بر آشفت و آغاز مبارزه ای بی امان را در سالهای سیاه علیه دیکتاتوری حاکم رقم زد و زنگ بزرگ خون را به صدا در آورد و طوفانی بپا کرد و گزمگان رژیم دیوانه وار با این پدیده تابو شکن رو برو ساخت که حتی باورشان نمی شد. سیاهکل آغازگاه جنبشی پر جوش و خروش ، پرهیمنه و تأثیرگذار بوده و هست و سیاهکل موجودیتی به نام فدایی به بار آورد؛ فدایی بودن نوعی نحوه زیست بود که تا پیش از آن سابقه نداشت و نکته مهم اینکه سیاهکل زنان را به عرصه مبارزه کشاند. اگر چه شهیدان این رویداد در میان ما نیستند اما خون هر شهید نهال سترگی شد که امروز شاهد آن هستیم. همچنین از طرفی جنبش فدایی نقطه تلاقی بسیاری از جنبشهای مترقی میهن ما شده و این تاثیرگذاری متقابل موجب تعالی این مجموعه به هم پیوسته و تثبیت جایگاه آن در سپهر سیاسی میهن ما گردیده است. اما در سالهای دیکتاتوری نو پای آخوندی و با کشتار سال 67 نشان دادند که وحشت فراوانی از نیروهای پیشرو و بالنده دارند و اینک بعد از گذشت دهه ها صدای رسای آزادیخواهی جوانان بلند است و منتظر روزهای سرنوشت ساز هستند. اینک و در شرایط کنونی که حاکمیت در منجلاب سیاه کاریهای خود دست و پا می زند و نارضایتی عمومی در بالاترین سطح خود می باشد، وظیفه عاجل ما اهمیت دادن به کار تشکیلاتی و یافتن افرادی هستیم تا بتوانیم در زمان لازم نقش مهم خود را بازی کنیم تا از قافله تحرکات به جا نمانیم. پیروز باد اتحاد و همبستگی میان همه مردمان و ملیتهای تحت ستم در ایران ننگ و نفرت همیشگی بر تاریک اندیشان و ستمگران پیروز است مبارزات به حق مردم به پاخاسته ایران. دانشجوی دوره کارشناسی بهمن ۱۴۰۳ ---------- سیاهکل، دیگر یک جغرافیا نیست؛ یک حماسه است! در سحرگاهان سرد و مه آلود بهمنماه ۱۳۴۹، در قلب جنگلهای سبز گیلان، سرودی از خون و حماسه طنینانداز شد؛ حادثه ای که تاریخ معاصر ایران را به لرزه درآورد و نام سیاهکل را در دفتر مقاومت حک کرد. در آن روزگار سیاه که استبداد پهلوی سایه ای سنگین بر زندگی مردمان گسترده بود، گروهی از جوانان آرمانخواه، چونان عقابان کوهستان، دل به شعله آزادی سپردند. آنها از کوچه های تنگ شهر و دشتهای سبز شمال برآمدند؛ نه سلاحی مدرن داشتند و نه پشتیبانی بزرگ، اما سینه هایی ستبر و اراده ای آهنین، آنان را به مصاف ظلم کشاند. حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل، تنها یک نبرد نبود؛ فریادی بود بر سکوت، شعله ای بود در تاریکی. آن روز، جنگلهای سرسبز، گواه رشادت فرزندان ایران شد. گلوله ها بر درختان نشست، خون برخاک ریخت، اما فریاد آزادی در میان شاخه های انبوه، پژواک یافت. یادگار آن دلاوران، امثال علیاکبر صفایی فراهانی، بیژن جزنی، و مسعود احمدزاده، در دل تاریخ ماندگار شد. آنان، جان خویش را نثار ساختند تا نسلی پس از آنان، در سایه آزادگی، سر برآورد. هرچند آن قیام سرکوب شد و خون مبارزان به زمین ریخت، اما بذر آگاهی را در دل مردم کاشت. از خاک سرخ آن روز، نهالهایی رویید که سالها بعد، به درختی تناور از خیزشهای مردمی بدل شد. حادثه سیاهکل، سرآغاز جنبشی بود که شعله های آن، دیکتاتوری را به چالش کشید. آن رزمآوران، پیامآوران شرافت و سربلندی بودند؛ یادشان چون ستارهای بر تارک تاریخ می درخشد. آنان به ما آموختند که راه آزادی، هرچند سخت و خونین، اما همواره ارزش پیمودن دارد. سیاهکل، دیگر یک جغرافیا نیست؛ یک حماسه است. یک ایمان است. یک سرود جاودان است که تا همیشه در جان ایران میجوشد. رحمان جاری بهمن ۱۴۰۳ ---------------
سیاهکل، آتش آزادی بهمن رسید و باد، خبر آورد با فغان از جنگل ستاره، ز خون لاله فشان آنجا که شیرمردان، به پا خاستند سخت بر شانه های غیرت، تبر کوفتند بخت
سیاهکل، نه نامی ز خاک و جنگل است سیاهکل، سرودِ دلیران در گِل است سیاهکل، خروشِ یلان، در شعله ها آتش فشان خون شد و جوشید از بلا
آن سَروهای سبز، به خاک افتاده اند اما هنوز رعدند، در جانِ این بلند صفایی و جزنی، به کوهستان شدند در آتش قیام، به مردستان شدند
به نیزه بست دشمن، دلِ آن سرفراز اما نشد شکسته، غرورِ این تراز هر قطره از سرشک شان، به دشت ریخت چون رود شد روان، ز سنگرها گذشت
گلوله، بر دل شب، سرودِ صبح خواند آزادی از حصارِ سکوتِ مرگ ماند سیاهکل، طلوعِ شکوهِ سرخ فام فریاد ماندگار، به تاریخ و به نام
هر برگِ آن درخت، حدیث خون ماست هر شاخه اش چراغِ امید فرداست در جنگل وطن، هنوز این صدا بلند: آزادی است نامِ شهیدان این گزند!
بیدار باش ای خاک، که این خونها هنوز می جوشد از رگت، زچنگالِ ستم سوز سیاهکل، نه دیروز، که فردای وطن پیغام روشن است: بجنگیم همچنان! بهمن ۱۴۰۳ فعال اجتماعی
|