بخوان به نام ستاره

مرجان

 

بخوان به نام ستاره

که از گلوله شِکفت

و سوگند به  آذرخش

که

خود را به شُعله سِپرد

که تا دمیدن خورشید را ترانه کند

قسم به جنگل سبز

که در آغوش آهوان رویید

و سر به آسمان سایید

و ریشه در خون رقصید

بر مزار گل سرخ

که آرمید بر دانه دانه های برف سپید

 

قسم به غُرش رود

که خروشان و خشم آلود

به جستجوی دریا بود

که راز کوه به گوش مردابها نرسد

و دست کابوس به رویای خوابها نرسد

به چشم مارالهای غرق خون سوگند

که بوران و برف را هراسی نیست

 

کویر تشنه باز جوانه خواهد زد

شقایق و مریم دوباره خواهد زیست

زنعره های جنگل سرخ در دل طوفان

رسد پیام مکرر زخون کوهستان

که دیلمان می طپد از تندر مسلسلها

و جاودانه شکوه یاد سیهکَل ها

 

 https://t.me/nabard_khalgh

بازگشت به صفحه اول