|
یادداشت سیاسی ... فروپاشی فرهنگ ریاکارانه استبداد مذهبی مهدی سامع یکی از ویژِگیهای ثابت و مداوم کارگزاران رژیم ولایت فقیه دروغگویی است. خمینی برای برخی از دروغهای خود دلیل تراشی می کرد و آن را «خدعه» [حیله شرعی مباح] می نامید و خامنه ای به طور اساسی برای دروغگویی خود نیاز به موجه سازی نمی بیند و چشم در چشم همگان دروغ می گوید. تنظیم ترازنامه از خسرانهای انسانی و مالی جنگ میان رژیمهای اشغالگر اسرائیل و استبداد مذهبی ایران، دروغهای ولی فقیه را به طور کامل برملا می کند. وقتی خامنه ای مدعی «سیلی باورنکردنی جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه» می شود (سخنرانی در روز دوشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴)، کلان واقعیتهای چند ماه پیش را با دروغ به شکل وارونه جَعل می کند. این قابل فهم است که خامنه ای صورت خود را با سیلی واقعیتها سرخ می کند و همزمان به آنان که واقعیتها را روزانه با پوست، گوشت و استخوان خود احساس می کنند، بی اعتنایی کرده و راه خود، یعنی «حفظ امنیت ولایت»، را با استفاده از خشن ترین شیوه ها، با داغ و شلاق و دهان کجی به منافع مردم و کشور ادامه می دهد. نمونه دیگر حرفهای روز چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴، پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل است. او مجموعه ای از دروغ، حقه بازی و دغلکاری را تحویل مخاطبان داد. پزشکیان مخالفت و گریز مردم از جنگ دوازده روزه را با دروغ به حساب حمایت از حاکمیت جا زد. پزشکیان با تقلید از روضه خوانهای دغلکار، به شعر «بنی آدم اعضای یگدیگرند» از سروده های سعدی استناد کرد تا رژیم تبهکار و کودک کُش حاکم بر ایران را انسان دوست معرفی کند. او نماینده رژیمی است که کودکان بسیار از جمله کیان پیرفلک ۹ ساله، زکریا خیال ۱۶ ساله، هستی نارویی ۷ ساله، نیکا شاکرمی ۱۶ ساله، سارینا اسماعیلزاده ۱۶ ساله و صدها کودک دیگر را به قتل رسانده است. اعدامهای بیشمار، قتل عام زندانیان سیاسی، ترورهای در خارج از ایران و... نمونه های دیگر از «انسان دوستی» ولایت خمینی و خامنه ای است. اما پزشکیان در فرازی دیگر از وراجیهایش در روز پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۴، به طور استثنایی حرف درستی را مطرح کرد و گفت: «همین جنگ همین دعوا، همین گرفتاریها من الان از آمریکا و از نمیدونم اسرائیل و از خارج نمی ترسم من از داخل می ترسم از دعوا و اختلاف میترسم/ دعوا کنیم لازم نیست اسرائیل بیاید و آمریکا بیاید خودمون خودمان را خراب میکنیم/ این حرفایی که ما می زنیم از ما قبول نمی کنند، رفتار من را قبول می کنند البته اگه بتونم درست عمل بکنم اگر هم نتونم حالا هی بیایم حرفهای خوب خوب بزنم، ۱۰۰ تا فحش می دهند/ ما روی طلا خوابیدیم گرسنهایم مقصر ما هستیم مقصر آمریکا نیست، مقصر ما مدیران هستیم مقصر ما مسئولان هستیم ما سیاستگذاران هستیم ما قانونگذاران هستیم.» (ایلنا) در مراجعه به دروغگویی شخص اول و دوم حکومت می توان به عمق فسادی که سراپای نظام را آلوده کرده پی برد. دروغ از جانب حاکمان مهمترین عامل برای فاسد کردن نظام است در حالی که در شاکله استبداد مذهبی، دروغگویی همواره جاری است، کارگزاران حکومت و در راس آن ولی فقیه به ریاکاری متوسل می شوند. در سالهای اولیه استقرار رژیم جمهوری اسلامی، ریاکاریهای سرکردگان نظام پنهان و اکثریت جامعه از آن چه در درون حکومت می گذشت خبر نداشت و یا ریاکاری آن چنان سفید کاری می شد که عمق آن روشن نمی شد. نگاهی دقیق به گفتار و کردار اصلاح طلبان حکومتی و طرفداران آنها در خارج از حکومت از رمز و راز آن پنهانکاریها خبر می دهد. واقعیت جبهه بندی میان حکومت و مردم که از روز اول شکل گیری حکومت شکل گرفت و یکی از مهمترین نمودهای آن تظاهرات زنان در روز ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ بود، در انکشاف خود و بنا به عوامل گوناگون به جنبش انقلابی سال ۱۴۰۱ با اسم رمز ژینا رسید. پس از این رویداد شگرف است که جامعه در کلیت آن «حجاب اجباری» را به عنوان یکی از احکام مستبدانه و البته ریاکارانه حکومت به سُخره گرفتند و ثابت شد که ریاکاری و به طور کلی فرهنگی که آخوند خمینی و شاگرد به حق او خامنه ای مروج آن بوده و هستند، بدون چون و چرا در میان مردم فروپاشیده است. پوشش گسترده مراسم عروسی اشرافی دختر پاسدار شمخانی در رسانه های همگانی، به این فروپاشی مُهر تایید زد و باید به کارگزاران حکومت گفت: باش تا صبح دولتت بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحرست». (انوری) به دنبال فروپاشی فرهنگ دروغگویی و ریاکاری استبداد مذهبی و از نتایج سحر نظام، «زبان دراز» شدن برخی از کارگزاران نظام نسبت به خامنه ای است. روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی در سرمقاله روز یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ با عنوان «آیا این طوفان برندهای داشت؟» نوشت: «عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ اشتباه بود.»
منبع: نبرد خلق شماره ۴۹۵، پنجشنبه یک آبان ۱۴۰۴ - ۲۳ اکتبر ۲۰۲۵
|