فراسوی خبر... پنجشنبه ۱ آبان

اشرافیت خونریز انگلها

منصور امان

آنچه که در کلیپ افشا شده از عروسی آقازاده شمخانی به نمایش در‌آمده، فقط یک میهمانی مُجلل نیست، بلکه صحنه‌ای است که  در آن اشرافیت رژیم ولایت فقیه با تمام  تکبُر و نخُوتش،  خود را به تماشا و داوری فرودستان می‌گذارد.

سبک زندگی اعضای اصلی دستگاه حاکم یک راز حُکومتی و به‌خوبی حفاظت شده است. آنها به شدت تلاش می‌کنند جنبه‌های گوناگون زندگی خود و خانواده‌شان را از چشم جامعه پنهان کنند و اگر گوشه‌ای از آن از منابع رسمی به حوزه عُمومی راه پیدا می‌کند، بیشتر از یک صحنه سازی نیست. «خانه اجاره‌ای» و دو اُتاقه آخوند خُمینی یک از این تصویرها است که ساختگی بودن آن را از جُمله آقازاده رفسنجانی فاش کرد.

نیاز به گفتن ندارد که علت این وسواس به پنهانکاری ریشه در ناهمگونی فاحش و رُسوایی‌بار سطح زندگی اعضای طبقه حاکم با سطح زندگی مردُم عادی از یکسو و از سوی دیگر، با ادعاهای سیاسی و اخلاقی‌ای دارد که آنها برای توجیه سیاستها و تصمیمهای خود به گوش جامعه می‌خوانند. از این زاویه، صحنه هُتل «اسپیناس پالاس» یکی از موارد نادری است که فرودستان از حُفره یک کلیپ ویدیویی می‌توانند به درون قلعه حاکمان کشور نظر بیافکنند و زندگی واقعی آنها را ببینند.

اعداد و رقمهای افسانه ای و تصورناپذیری که اینجا و آنجا از ثروت یا موارد غارت رهبران و پایوران رژیم ولایت فقیه فاش می‌گردد، به کُمک تالار اشرافی هُتل یاد شده و منوی پنج میلیون تومانی (برای هر نفر - با ارزش ریال سال گذشته)،  ملموس و فهم پذیر می‌شود. اما این هنوز همه آنچه نیست که کلیپ کوتاه می‌تواند شرح دهد؛ تجمُلاتی که پاسدار شمخانی در میانش  خرامان می‌رود و فخر می‌فروشد، علت اصرار او در مقام دبیر شورایعالی امنیت ملی به کُشتار مُعترضان و به جان آمدگان آبان ۹۸ و شهریور ۴۰۱ را نیز توضیح می‌دهد. او و طبقه حاکم با گُلوله، قمه، تجاوز جنسی و طناب دار از امتیازات‌شان، از سبک زندگی‌شان و از امکان عروسی در «اسپیناس پالاس» در برابر مردُم بی نصیب و برآشُفته دفاع می‌کنند.         

آشوبی که در میان طبقه حاکم پس از انتشار این ویدیو به‌پا شده، نتیجه تاثیرات روشنگرانه آن است که تصویری روشن‌تر و به همان اندازه خشمگین‌کننده از اُلیگارشی حاکم به جامعه ارائه می‌دهد. از همین روست که باندها و دسته بندیهای وحشت زده حُکومتی، رقابت و کشمکشهای معمول خویش را کنار گذاشته و یکپارچه در دفاع از پاسدار شمخانی به جلد مُعلم اخلاق رفته و از جامعه می خواهند که به «حریم خُصوصی» آنها احترام بگذارد. اینان در حقیقت بدین وسیله از منافع مُشترک خویش دفاع می‌کنند؛ منافعی که در عوض محروم کردن اکثریت جامعه از رفاه، آزادی، شادی و اُمید به دست آمده و ناهمگونی موارد استفاده از آن با زندگی‌ای که به مردُم تحمیل شده چندان کریه و بیرحمانه است که خود از آن به وحشت می افتند و به تقلای پنهان کردنش برمی‌خیزند.      

آنچه که این طبقه انگل، غیر مُولد و غارتگر، در مُحاصره جامعه ای مُعترض و خشمگین به حلقش می‌ریزد، همیشه به راحتی پایین نخواهد رفت. واکُنش اجتماعی به ویدیوی مورد بحث نشان داد که دست نیرومند جامعه تا چه اندازه برای فشُردن گلوی آن از جیب بیرون آمده.     

 

 

بازگشت به صفحه نخست