رویدادهای جنبش کارگری (مرداد 86)

 

زینت میرهاشمی

 

 

روز چهارشنبه 24 مرداد 86، حکم شرم آور بیدادگاه رژیم به فعالان طبقه کارگر در شهر سنندج ابلاغ شد. شبث امانی رئیس اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار ایران و صدیق کریمی عضو هیات مدیره این اتحادیه هر کدام به دو سال و نیم حبس محکوم شدند. جرم این کارگران شرکت در همایش روز جهانی کارگر در شهر سنندج بوده است.

فدراسیون جهانی حمل و نقل و کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری در فراخوانی مشترک پنجشنبه 18 مرداد را روز جهانی دفاع از منصور اسانلو و محمود صالحی اعلام کردند. در این فراخوان دعوت به تظاهرات در برابر سفارت جمهوری اسلامی و یا دفاتر آن در کشورهای مختلف اعلام شده بود. این تظاهرات در دهها شهر با شرکت تعداد زیادی از ایرانیان و مردم کشورهای دیگر برگزار شد.

رژیم در برابر فشار افکار بین المللی و نهادهای مدافع حقوق بشر و حقوق کارگران، بی شرمانه، حکم شلاق و زندان برای  11 کارگر بازداشت شده در مراسم روز جهانی کارگر در سنندج، را صادر کرد. 11 کارگر بازداشت شده در بیدادگاههای رژیم هر یک به 91 روز زندان و 10 ضربه شلاق محکوم شدند. این کارگران به جرم «اخلال در نظم عمومی» به زندان و شلاق محکوم شده اند و تعداد دیگری در انتظار حکم جلادان هستند. جرم این کارگران  که مورد یورش وحشیانه نیروهای انتظامی در روز اول ماه مه قرار گرفتند، گردهمایی مستقل به مناسبت روز کارگر و اعلام خواسته هایشان است. در اعتراض به حکم محکومیت شلاق و زندان برای کارگران و نیز زندانی کردن منصور اسانلو و محمود صالحی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از فراخوان نهادهای بین المللی کارگری استقبال و در تظاهرات مختلف شرکت کرد.

همزمان با این فراخوان جهانی، تعدادی از کارگران شرکت واحد و فعالان سیاسی و اجتماعی تصمیم گرفتند که در خانه اسانلو تجمع کنند. این تجمع  از طرف دولت غیر قانونی اعلام شد و تعدادی از مراجعه کنندگان در حوالی خانه منصور اسانلو در آن روز دستگیر شدند . متعاقب آن یعقوب سلیمی یکی از کارگران شرکت واحد ، روز شنبه 20 مرداد هنگام دیدار با خانواده اسانلو  دستگیر شد. بنا به گفته وکیل وی، اتهام وی «تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم و امنیت عمومی» عنوان شده است.

 

خط فقر

بر اساس آمارهای دولتی، «حدود 1،5 میلیون نفر در فقر مطلق و حدود 12 میلیون نفر (یک ششم جمعیت کل کشور) در زیر خط فقر به سر می برند.» (اعتماد 27 مرداد) ابولقاسم مختاری در مجلس ارتجاع، آمار ارائه شده وزیر رفاه مبنی بر 9 میلیون نفر زیر خط فقر را آماری غیر واقعی دانسته و گفته است که تعداد افراد زیر خط فقر در ایران بیش از این آمار است.

اگر حتا این آمارها را مد نظر قرار دهیم با توجه به دو برابر شدن قیمت نفت و در آمد ناشی از آن که مستقیما به جیب دولت ریخته شده است، وضعیت معاشی مردم وخیمتر از گذشته شده و خط فقر نیز تنومند تر شده است.

کریم صادق زاده، دبیراجرایی خانه دولتی کارگر، گفت «85 در صد از کارگران کشور قراردادی بوده و زیر خط فقر زندگی می کند.» (خبرگزاری مهر 28 مرداد)

 

در مشاجره های داخلی بین خودیها، محمدرضا رحیمی رئیس دیوان محاسبات رژیم، چهارشنبه 24 مرداد 86، گفت: «ما توانسته ایم در دیوان محاسبات به کشف حسابهای پنهانی و سپرده های ثابت غیر قانونی از دستگاهای دولتی دست پیدا کنیم که حجم بالایی از حسابهای دولتی را تشکیل می دهند.» این گفته ها باعث خشم الهام سخنگوی دولت شد.

رشد تورم، بیکاری و نابودی بسیاری از واحدهای تولیدی در راستای سیاستهای خصوصی سازی و جابه جایی سرمایه در هزاردستان حکومتی، روز به روز مردم بیشتری را به زیر خط فقر مطلق می کشاند. با وجود زیرساخت فاسد نهادهای حکومتی، طبیعی است که آمار واقعی فقر در ایران بر کسی روشن نباشد.
بر اساس آمارهای دولتی، رشد صنعت و معدن در ایران از 12 در صد در سال 1383، به 7،2 در صد در سال 1384، و 4،5 درصد در سال 1385، رسیده است.
بر اساس گفته صدیقی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رژیم، «مرکز پژوشهای مجلس، تورم را بالای 23 در صد اعلام کرده است.» (آفتاب چهارشنبه 24 مرداد 86)

رئیس فدراسیون ورزش مدارس کشور گفت: «یک و نیم میلیون دانش آموز کشور دچار ناهنجاریهای ساختار قامتی هستند که این تعداد را 11 درصد دختران و 9 درصد پسران دانش اموز تشکیل می دهند.» » (ایرنا25 مرداد 86»

مجید کاشف مهمترین علت افزایش این ناهنجاریهای قامتی به ویژه در دختران را «محدودیتهای اجتماعی، فقر حرکتی، کمبود فضاهای ورزشی و مسائل فرهنگی خانواده ها عنوان کرد.»

این ناهنجاریها بیشترین آسیب را به کارگران و مزدبیگران و وضعیت معیشتی نامساعد آنان وارد می کند.

 

جمهوری اسلامی با همه ارگانهایش مانع اصلی در برابر یک توسعه دموکراتیک و پایدار است. وقتی این مانع با گفتمان ایدئولوژیک همراه می شود اوضاع کشور را فاجعه بار تر خواهد کرد. تاثیرات بنیادگرایی مذهبی علاوه بر عرصه های زندگی اجتماعی مردم در ویرانی اقتصاد کشور خود را نشان می دهد.

وزیر جهاد کشاورزی می گوید:«باید با استفاده از دستورات اسلامی و آیات و روایات، بخش کشاورزی را توسعه دهیم.» محمد رضا اسکندری که مدعی کمک از آیات و روایات در توسعه بخش کشاورزی است گفت «اگر فرهنگ دینی و آیات و روایات را در بخش توسعه کشاورزی اعمال کنیم دیگر هیچ نیازی به الگوگیری از کشورهای خارجی را نخواهیم داشت.» (خبرگزاری مهر 25 مرداد 86)

اندیشه ارتجاعی وزیر کشاورزی همردیف حرفهای احمدی نژاد است که در رابطه با حوادث غیر مترقبه و امکان زمین لرزه ناشی گفت «زمین زیر پای مومنان نمی لرزد.» وی از متخصصان علوم مرتبط با حوادث غیر مترقبه خواست که در «نوشتن جزوه ها مانند سکولارها عمل نکنند».

زمین زیر پای پایوران و خدمه های رژیم چنان می لرزد که حتا پیش بینی «حوادث غیر مترقبه» را هم سرکوب و سانسور می کند. ترس از جنبشهای مردمی و مقاومت مردم چنان لرزه ای بر اندام رژیم انداخته که احمدی نژاد چنین گزافه گویی می کند.


برجسته ترین حرکتهای اعتراضی کارگران در مرداد 86،

شنبه 27 مرداد - بیش از 400 تن از کارگران کارخانه دیلمان، در جاده قدیم کرج – تهران در مقابل فرمانداری این شهر، تجمع اعتراضی برپا نمودند. این کارگران به عدم پرداخت بیش از 5 ماه حقوقشان اعتراض داشتند.

 

کارگران واحدهای تولیدی واقع در منطقه عسلویه به دلیل عدم دریافت دستمزد و نیز شرایط کاری خود، تا کنون چندین بار دست به اعتصاب زده اند. کارگران شرکت «پارس حساس» واقع در این منطقه روز سوم مرداد دست به اعتصاب زدند. این کارگران به عدم پرداخت حقوقشان به مدت سه ماه اعتراض داشتند. همچنین «در 26 تیرماه حدود 600 نفر از کارگران شرکت گاما، زیر مجموعه شرکت «اویک» در پالایشگاه فاز 9 و 10 عسلویه، در اعتراض به پرداخت نشدن سه ماه از دستمزدشان دست به اعتصاب زدند.» (رادیو فردا 7 مرداد 86)

جوانمیر مرادی، عضو هیات موسس اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار ایران، در مصاحبه با رادیو فردا 5 مرداد گفت: «مدیریت این شرکت تهدید خود مبنی بر اخراج کارگرانی که در اعتصاب نقش عمده تری داشتند، عملی کرد و تاکنون حدود 40 نفر از آنان از کار اخراج شدند.»

مرادی در رابطه با شرایط استثمار کارگران در این منطقه گفت:«بسیاری از کارگران حق مرخصی ندارند و در صورتی که به مرخصی بروند، که این حق آنها است، از سوی کارفرمایان اخراج می شوند.» در شرایطی که کارگران شرکت کننده در مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر و یا به دلیل دفاع از سندیکا و تشکل یابی در سیاهچالهای استثمارگران در بند هستند، مدیران و کارفرماها با دستهای باز دست به اخراح کارگران معترض می زنند و با تحمیل شرایط نامتعین کار و تهدید به اخراج و بیکاری، سعی می کنند جلوی اعتراضهای کارگری، تشکل یابی و پیوستگی آنها را بگیرند. اعتصاب، تشکل یابی  حق کارگران است.

 

دوشنبه 29 مرداد، تعدادی از کارگران تعمیرگاه «ایران خودرو» در شهر ساری، مرکز استان مازندران در مقابل این تعمیرگاه تجمع اعتراضی برپا نمودند. این کارگران به اخراج خود از کارشان اعتراض داشته و خواهان بازگشت به کار خود شدند.

 

در اولین هفته مرداد 86، کارگران روزمزد کارخانه قند شازند، دست به تجمع اعتراضی زدند. خواسته های کارگران اعتراضی این کارخانه، امنیت شغلی، و بهبود شرایط کاری و واقعی شدن مزدشان بود.

 

سه شنبه 16 مرداد ، تعدادی از کارگران شاغل در طرح پل میان گذر دریاچه ارومیه در مقابل سازمان کار و اموزش فنی و حرفه ای آذربایجان غربی تجمع اعتراضی بر پا نمودند. این کارگران به عدم پرداخت حقوقشان اعتراض داشتند.