انتخابات مقدماتی آمریکا

 

گردآوری و نگارش، اسد طاهری

به‌نظر می ‌رسد كه انتخابات مقدماتی دمكرات‌ ها، طلسم شده است. اگر معجزه ‌ای رخ ندهد، هیلاری كلینتون در گردهمایی نهایی حزب كه ماه آگوست در دنور در كلرادو برگزار می ‌شود، تنها نقش سخنران میهمان را خواهد داشت و اوباما در حالی پا به میدان رقابت با جان مك كین كهنه كار می ‌گذارد كه در نتیجه رقابت طاقت فرسای كنونی، سخت آسیب دیده است.

در اولین شب انتخابات مقدماتی در آیووا، هنگامی كه اوباما به پیروزی رسید، بسیاری از تحلیلگران و نویسندگان مطبوعاتی نوشتند كه اوباما امید اندكی برای راه یابی به كاخ سفید دارد.

پس از پیروزى هیلارى كلینتون در انتخابات مقدماتى ریاست جمهورى آمریكا در ایالت پنسیلوانیا، باراك اوباما عرصه را برای خود تنگ تر یافته است. وى این بار نه به طرح جدیدى پرداخته و نه لحن تندى در برابر هیلارى به كار برده است. او برای جلب نظر رای دهندگان، همسرش "میشل" را به كارزار فرستاده تا در برابر امتیاز زن بودن هیلارى، وى نیز ترفندى زنانه به  كار برده باشد.

در آستانه انتخابات مقدماتى در ایالت ایندیانا، اوباما در سخنرانى برای رای دهندگان اهل آناپولیس كه به طور عمده از طبقه كارگر هستند، از خود و همسرش سخن گفت و اظهار داشت كه او و همسرش در شرایط به نسبت نامساعدى رشد كرده اند. او گفت: "من نزد پدربزرگ و مادربزرگ و مادرى مجرد بزرگ شدم. پدر میشل هم یك كارگر بود و مادرش یك منشى. هیچ یك از والدینش به دانشگاه نرفته بودند. ما به زندگى بسیارى از آمریكایىها نزدیك هستیم."

هدف اوباما جلب آرای سفیدپوستانى است كه اغلب زن هستند و پس از پیروزى كلینتون در ایالت پنسیلوانیا به او گرایش پیدا كرده اند. به همین دلیل اوباماى سیاهپوست، همسرش را وسیله مبارزات انتخاباتى اش قرار داده تا شاید زنان رای دهنده را به اردوگاه خود بكشاند. او پیشتر گفته بود كه یك مشكل اصلى اش جلب نظر رای دهندگان در "شهرهاى كوچك" است كه این اظهارات واكنشهاى منفى بسیارى را برانگیخت و خشم طبقه كارگر را در پى داشت. تاکتیک تبلیغاتی اخیر باراك اوباما با هدف ایجاد یك دیدگاه تازه نسبت به طبقه كارگر (با استفاده از پیشینه خانوادگى همسرش) شكل گرفته است اما استفاده از "كارت نژادى و طبقاتى" مى تواند شمشیرى دولبه باشد كه ممکن است به خود او نیز آسیب برساند. اوباما خود در مدرسه اى خصوصى در هاوایى تحصیل كرده و دو دخترش نیز هم اكنون در مدارس خصوصى تحصیل مى كنند. اگر چه گذشته زندگى همسرش و حتى خود او - تا حدودى - شبیه وضعیت زندگى طبقه كارگر آمریكاست اما واقعیات كنونى كارى و زندگى وى با بسیارى از مردم آمریكا، به ویژه طبقه كارگر تفاوت بسیار دارد.

اکنون رقابت اصلی بین کلینتون و باراک اوباما، بر سر جلب حمایت نمایندگان ارشد حزب دموکرات است. با توجه به جایگاه هیلاری کلینتون در بین نمایندگان برتر دموکرات که در تعیین نامزد نهایی این حزب در انتخابات تعیین کننده هستند،‌ به نظر می رسد کارتهای برنده خانم کلینتون در حال از دست رفتن باشد. با وجود این تحولات، کلینتون به طور علنی وعده داد به رقابت انتخاباتی خود ادامه دهد. وی همزمان در اظهار نظر درباره اوباما لحن آشتی جویانه تری را دنبال کرد و از شدت انتقادهای خود کاست.

در حال حاضر اوباما فقط به کسب رای 166 نماینده دیگر تا دو هزار و بیست و پنج نماینده ای نیاز دارد که می توانند نامزدی وی را کاملا تضمین کنند.

مشاوران خانم کلینتون با توجه به این تحولات در رقابتهای حزب دموکرات، بر این باورند که اکنون انتقاد از اوباما دیگر گزینه ای موثر برای تغییر جایگاه وی به شمار نمی رود و ادامه انتقاد از وی احتمالا زیانهای بلندمدتی را برای کلینتون در بر خواهد داشت.

کلینتون با تاکید بر ادامه حضور خود در مبارزات انتخاباتی، این تلاشها را موجب تقویت جایگاه کلی حزب دموکرات در رقابت در برابر حزب جمهوریخواه توصیف کرد. نمایندگان ارشد تقریبا 800 شخصیت از حزب دمکرات هستند که در کنوانسیون ملی آن که در آخر اگوست با هدف تعیین نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار می شود، به نامزدی که به نظرشان بهتر است رای خواهند داد. رای این نمایندگان احتمالا سرنوشت ساز خواهد بود زیرا به نظر نمی رسد هیچیک از دو داوطلب یعنی، کلینتون و اوباما بتواند در جریان انتخابات مقدماتی حد نصاب حمایت 2025 نماینده را برای قطعی شدن نامزدی خود از سوی حزب دمکرات، به دست آورد.

اوباما تاکنون حمایت 1850نماینده و کلینتون نیز حمایت 1698 نماینده را بدست آورده و هرکدام در پی آن هستند  که پشتیبانی 250 نماینده ارشدی را که هنوز از هیچیک از آنها اعلام حمایت نکرده اند، کسب کنند. اما اوباما در آخرین تلاشها برای این هدف، موفق شد نظر بیش از 20 نماینده ارشد دیگر حزب دموکرات را جلب کند در حالی که کلینتون  تنها توانست دو رای را کسب کند.

در همین حال اظهاراتی که کلینتون در گفتگو با یک روزنامه آمریکایی به زبان آورد، باعث ایجاد نگرانی حزب دموکرات شده است. این اظهارات می تواند در دراز مدت هزینه زیادی در بر داشته باشد. کلینتون در گفتگو با روزنامه "یو اس ای تودی" گفت: "مقاله اسوشیتد پرس به خوبی نشان می دهد حمایت آمریکاییهای سخت کوش، آمریکاییهای سفید پوست از اوباما دوباره کاهش یافته است و نشان می دهد سفید پوستان در هر دو ایالت که حتی تحصیلات دانشگاهی شان را تمام نکرده اند به خوبی از من حمایت می کنند".

برخی از اعضای حزب دموکرات اظهارات کلینتون را بدون توجیه و نابجا خواندند.اکنون نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه مبادا کلینتون تا زمان برگزاری اخرین انتخابات اولیه در ایالتها، به گونه ای پا روی دم اوباما بگذارد که لطمه وارده، تا زمان برگزاری انتخابات عمومی باقی بماند.در حالی که کلینتون  تمام حملات خود را معطوف اوباما کرده است، وی اکنون توجه خود را تقریبا به مک کین معطوف کرده است. اوباما اینک در کسب حمایت رهبران حزب دموکرات که تصمیم گیرنده احتمالی درباره نامزد نهایی این حزب هستند، از کلینتون پیشی گرفته است. سناتور جان ادواردز که اوایل امسال از این رقابتها کنار رفت، در مصاحبه ای گفت: "او پیروز می شود. او در جلب حمایت نمایندگان حزب دموکرات پیشتاز است، او در جلب آرای عمومی پیشتاز است، او موفق شده است وجوه انتخاباتی بیشتری جمع آوری کند و من فکر می کنم این عوامل به سمت شکل دهی به آینده ای نه چندان دور پیش می روند."

اوباما در مبارزات انتخاباتی اش در اورگان توجه خود را به سناتور جان مک کین، نامزد  حزب جمهوریخواه معطوف کرده است و تنها زمانی از کلینتون یاد می کند که رای دهندگان درباره وی سوال می کنند. اوباما از طرحهای مک کین برای کاهش مالیاتها و سیاست او در خصوص عراق انتقاد کرد. وی گفت: "سناتور مک کین برای ریاست جمهوری تلاش می کند تا اشتباهات سیاسی جرج بوش را دوبرابر کند اما من برای تغییر این اشتباهات مبارزه می کنم. مک کین به سیاستهای آزمایش شده و رویکردهای شکست خورده واشنگتن ادامه خواهد داد. من به نمایندگی از مردم آمریکا، به سوق دادن کشور به سمت و سویی تازه خواهم پرداخت."

اوباما همچنین از پیشنهاد مک کین در خصوص کاهش مالیات بنزین انتقاد کرد اما در این خصوص به موضع مشابه کلینتون هیچ اشاره ای نکرد. این موضع گیری تغییری عمده با موضع هفته گذشته وی در ایندیانا و کارولینای شمالی دارد که در آن به شدت از دیدگاه کلینتون درباره کاهش مالیات بنزین به انتقاد پرداخت.

شور و هیجان ناشی از ظهور این سناتور 46 ساله، تنها 50 درصد رای ‌دهندگان دمكرات را فرا گرفته است،‌ كسانی كه تنها یك سوم رای ‌دهندگان نهایی انتخابات را تشكیل می‌ دهند. هیجان حضور اوباما همچنان احساس می ‌شود اما فقط در بخش‌هایی از جامعه. اوباما بیشتر از آنكه آرای آمریكاییها را به سوی خود جلب كند، حسن نیت آنها را برانگیخته است.

 

نابرابری نژادی، یک محور انتخابات آمریکا

گردآوری و نگارش، اسد طاهری

"براک اوباما" کوشیده است از ابتدای اعلام نامزدی برای ریاست جمهوری، خود را آمریکایی بخواند. تمام کوشش او بر این بوده است که موضوع نژادی اهمیت زیادی پیدا نکند. اوباما می‌خواهد خود را کاندیدای همه مردم آمریکا معرفی کند، نه یک گروه و نژاد ویژه، ولی نام، رنگ پوست و مذهب پدرش، از همان روز‌های اول مشکل آفرین شد. ابتدا در مجامع محافظه کاران مانند برنامه‌ های رادیویی و تلویزیونی مربوط به این گروه، وی  و مشروعیت اش برای ریاست جمهوری مورد سوال قرار گرفت و این زمزمه‌ ها به مجامع دیگر نیز نفوذ کرد. تا بالاخره با علنی شدن بخشی از سخنان کشیش کلیسایی که "اوباما" به آن تعلق دارد، مسایل نژادی بار دیگر در سطح وسیعی مطرح شد.
"اوباما" می‌ دانست کشیشی که او را به کلیسا و خدا نزدیک کرده، خطبه عقدش را خوانده و دو فرزندش را غسل تعمید داده بود، می‌ تواند برای او خطرناک باشد.
"جرمای رایت" ، از بازماندگان جنبش حقوق مساوی برای سیاهان است که سالها در خطابه‌ هایش نه تنها پیروان خود را دعوت به خدا، دین، امید و بخشش کرده است بلکه، از نابرابری و رنج و درد سیاهان سخن گفته و در سخنانش به مسایل مهم سیاسی، اجتماعی می پردازد. مخالفان اوباما توانستند با دست یافتن به چند نمونه از سخنان تند و به نظر برخی توهین‌ آمیز رایت، موجی از خشم، عدم اطمینان و تردید در مورد اوباما  به وجود آورند. چند نمونه از سخنان "رایت" که به طور وسیع در اینترنت و سپس در وسایل  ارتباط جمعی پخش شد، به نظر می‌ رسد احساسات ضد آمریکایی را تبلیغ می‌کند.

از جمله سخنان معروف "رایت" بعد از 11سپتامبر است که می‌ گوید: "ما هیروشیما را بمباران کردیم، ناکازاکی را بمباران کردیم، ما تعداد بسیار زیادتری از آنهایی را که در نیویورک کشته شدند، بمباران کردیم. ما از تروریسم دولتی علیه فلسطینیها و سیاهان آفریقای جنوبی پشتیبانی کردیم و حالا بر آشفته‌ ایم زیرا آنچه که در خارج از اینجا انجام دادیم، به در خانه‌ مان آمده است."

در سال 2003، "رایت" در مورد ستم بر سیاهان گفت: "دولت به آنها (سیاهان) مواد مخدر می ‌دهد، زندا‌نهای بزرگتر می ‌سازد و آنوقت می‌ خواهد ما بخوانیم خداوند به آمریکا برکت بدهد، نه، نه! خداوند آمریکا را لعنت کند. این چیزی است که در انجیل آمده برای کشتن انسانهای بیگناه."

وی همچنین در مورد "اوباما" در دسامبر گفت: "براک می ‌داند معنی سیاه بودن چیست. او می‌ داند زندگی در یک کشور و فرهنگی که توسط سفید پوستان ثروتمند کنترل می‌ شود یعنی چه. "هیلاری" هرگز این را نمی ‌داند. "هیلاری" هرگز یک "کاکا سیاه" (نیگر) نامیده نشده است."

جنجالی که با پخش گزیده‌ ای از سخنان "رایت" به وجود آمد، باوجودی که وی هم اکنون بازنشسته است، اوباما را مجبور کرد با قاطعیت اعلام کند که با این نوع سخنان و نظرات تند و غیرمنطقی "رایت" مخالف است. با ادامه جنجال و انتقاد که چرا اوباما سالهاا پیش این کلیسا را ترک نکرد، بالاخره "اوباما" سخنرانی مفصلی ارایه داد. سخنرانی اوباما تحت عنوان "یک وحدت کامل" در فیلادلفیا، نزدیک به تالار استقلال برگزار شد. در این سخنرانی، اوباما به جای این که از خود به مناسبت دوستی و نزدیکی با کشیش "رایت" دفاع کند، موضوع اصلی صحبتش را در زمینه نژاد و نژاد پرستی در آمریکا انتخاب کرد. اوباما در مورد کلیسایی که به آن تعلق دارد گفت: "این کلیسا مهربانی و بی‌ رحمی، شعور بسیار و نادانی تکان دهنده، مبارزات و موفقیت‌ها، عشق و تلخی و تعصبات که در مجموع تجربه‌ی سیاه بودن در آمریکا است را در خود دارد. این شاید بتواند رابطه‌ ی مرا با کشیش "رایت" توضیح دهد. با همه نواقصی که او دارد، مانند یکی از افراد خانواده من بوده است. او ایمان مرا محکم ‌تر کرد. من نمی‌ توانم کشیش "رایت" را طرد کنم،  همانطور که نمی‌ توانم جامعه سیاهپوست را رها کنم. نه می‌ توانم کشیش "رایت" را از خود برانم و نه مادر سفید پوست خود را، زنی که مرا بزرگ کرد، بارها از خود گذشتگی نشان داد، زنی که مرا بیش از هر چیزی در این دنیا دوست داشت ولی با این وجود یک بار اعتراف کرد که از مردان سیاهی که از کنارش می‌ گذرند می‌ ترسد. بیش از یک بار نظرات نژادپرستانه‌ ی او احساس حقارت در من به وجود آورد. این افراد، بخشی از من هستند و آنها بخشی از آمریکا، کشوری که من به آن عشق می ‌ورزم."

"اوباما" در مورد جنجالی که بوجود آمده گفت: "ما می‌ توانیم سخنان کشیش "رایت" را در تمام کانالهای تلویزیونی هر روز تکرار کنیم و از حالا تا زمان انتخابات در مورد آن صحبت کنیم و آن را تنها سوال در این مبارزه‌ ی انتخاباتی قرار دهیم که آیا مردم آمریکا فکر می‌ کنند من از سخنان توهین ‌آمیز "رایت" پشتیبانی می‌ کنم یا نه. می ‌توانیم گمان ببریم که در انتخابات عمومی همه مردان سفید پوست به سوی "جان مک کین" خواهند رفت، صرف نظر از این که چه سیاست و برنامه‌ هایی داشته باشد. ما می‌ توانیم چنین کنیم، ولی اگر این کار را ادامه دهیم من به شما می ‌گویم که در انتخابات بعدی ما همچنان در مورد مسایل انحرافی صحبت خواهیم کرد و هیچ چیز تغییری نخواهد کرد. این یک انتخاب است. یا در این لحظه، در این انتخابات ما می ‌توانیم گرد هم آییم و بگوییم "این بار نه". آمریکا می‌ تواند تغییر کند. این اصالت واقعی این ملت است. آنچه که تا کنون به آن دست یافته‌ ایم به ما اجازه می ‌دهد و امید بی‌ باکانه برای آنچه که می ‌توانیم و باید در آینده به دست آوریم."

سخنان "اوباما" در مورد نژاد و نژادپرستی در آمریکا با استقبال بسیاری روبرو شد. روشنفکران، استادان دانشگاه و مفسرانی که کمتر در رسانه‌ های گروهی آزادانه در این مورد صحبت و بحث می‌کردند، فرصت یافتند تا این مساله بسیار مهم و پیچیده را با شفافیت بیشتری مطرح کنند.

"اِلیس کاس" یکی از مفسران سیاهپوست در مقاله‌ ای در "نیوزویک" به خشم سیاهان و زخمهایی که هنوز از زمان بردگی وجود دارد، اشاره می‌ کند و بردگی را گناه بزرگ آمریکا می ‌نامد. "الیس کاس" نوشت: "اوباما بسیار کوشید روی موضوعاتی مانند بیمه بهداشتی، اقتصاد و خروج از عراق تکیه کند ولی رنگ پوست او بالاخره بر موضوعات دیگر غلبه کرد. جالب است که در آمریکا اوباما همواره به‌ عنوان یک مرد سیاهپوست که مادرش سفید است تعریف شده، نه به عنوان یک مرد سفید با پدر سیاهپوست.

اوباما در سخنان خود اشاره به خشم سیاهپوستان کرد؛ شرایطی که "رایت" می‌ گوید هر روز با آن سر و کار دارد. این درست همان چیزی است که بیشتر سیاهانی که من می‌ شناسم، باور دارند. ولی بر عکس "رایت"، سیاهان دیگر به نظر عصبانی نمی ‌آیند زیرا با خشم، ما سیاهان نخواهیم توانست چه از نظر احساسی، چه شرایط دیگر، به زندگی ادامه دهیم. چیزی که برای ما شفافیت کامل دارد به نظر سفید پوستان زننده و نامعقول می‌ آید. عجیب این است که ما در جامعه و فرهنگی زندگی می ‌کنیم که افراد دست راستی مانند "راش لیمبا" و "دان ایموس" پولهای هنگفتی می‌ گیرند که در برنامه‌ های رادیویی خود خشمگین باشند. ولی البته خشم سفید به طور کلی به نظر قابل قبول می‌ آید و آمریکاییها تقریبا ظرفیت بی ‌نهایتی برای بخشش این خشم دارند. این شخصیتهای دست راستی بارها نظرات نژادپرستانه ابراز کرده و به سیاهان حتی به "اوباما" توهین کرده‌ اند ولی سر و صدای زیادی نشده و خشم سفید پوستان در لباس روشنفکری توجیه شده است. در حالی که به خشم سیاهان هرگز رنگ روشنفکری داده نمی‌ شود و به این ترتیب در مجامع عمومی جایی برای ابراز آن نیست. مهم است که بدانیم حتی "مارتین لوتر کینگ" که طرفدار صلح و مبارزات صلح آمیز بود، بیشتر اوقات خشمگین بود."

در تاریخ سیاسی آمریکا چندین سخنرانی بسیار مهم وجود دارد که مسیر این جامعه را تغییر داده است. مانند "مارتین لوتر کینگ" که در سخنرانی هیجان‌انگیز و ابــدی خود بنام "من رویایی دارم"، رویای حقوق مساوی سیاهان را به واقعیت تبدیل کرد.

"تیم راتن"، یکی از نویسندگان معاصر در مقاله‌ای در "لوس آنجلس تایمز" سخنرانی اخیر "اوباما" را با سخنرانی "ابراهام لینکن" مقایسه می‌ کند و می‌ نویسد: "150سال پیش در ماه ژوییه، یک وکیل باریک اندام از "ایلینوی" که به تازگی وارد سیاست شده بود، سخنانی ایراد کرد که نمونه گفتمان در مورد مسایل نژادی را در آمریکای آن روز تغییر داد. این وکیل "آبراهام لینکلن" بود که با سخنرانیش تحت عنوان "خانه‌ی شکاف برداشته" نامزدی حزب جمهوریخواه را برای سنای آمریکا پذیرفت. اگرچه او در انتخابات برنده نشد، ولی این سخنرانی بحث در مورد بردگی را تغییر داد و دو سال بعد "لینکلن" به کاخ سفید رفت.
"جان کندی" در سال 1960در مورد کاتولیک بودن خود یک سخنرانی ارایه داد که موضوع مذهب و سیاست را برای همیشه در این کشور تغییر داد. سخنرانی سناتور "اوباما"، یک وکیل باریک اندام از "ایلینوی"، نمونه دیگری از چنان خطابه‌ هایی بود که ماندنی است. همچون "کندی" در سال 1960 که می‌ بایست موضوع کاتولیک بودن خود را به گونه ای  مطرح کند، "اوباما" نیز می ‌بایست به سوال نژادی در این مبارزات انتخاباتی بپردازد.  
نکته مهم و اساسی در مورد سخنان او این بود که از آمریکاییهای سیاه و سفید خواست که کمبودهای یکدیگر را به ویژه در مورد نظراتشان در مسایل نژادی بپذیرند. "اوباما" گفت:  "در چنین پذیرشی نهال یک وحدت کامل تر کاشته شده و این کشور بزرگ با عیوب ویژه اش به جلو خواهد رفت."

اوباما در ابتدای سخنرانی خود به قانون اساسی آمریکا اشاره کرد که اگر چه مانند ایده‌ ی "گناه بزرگ"،  موضوع بردگی در این قانون وجود دارد ولی همزمان بر اساس همین قانون، وعده‌ ی آزادی، عدالت و وحدتی که می‌ تواند و باید طی زمان کامل تر شود به ملت داده شده است. ریشه مذهبی "گناه بزرگ" که موجب سقوط آدم و رانده شدنش از بهشت گردید، نشان دهنده‌ی طبیعت غیر کامل بشر است. اوباما با استفاده از این نظریه، به خود و میراث نژادی و فرهنگی مخلوط اش اشاره کرد. فرزند یک مرد سیاهپوست مهاجر از آفریقا با مادر سفید پوست که توسط مادر بزرگ سفید پوستش بزرگ شد. اوباما این پیام را می ‌دهد که به جهت موقعیت ویژه اش هم سیاهان و هم سفید پوستان را می‌ فهمد. نظر او این است که خشم سیاهان موجب نگرانی سفید پوستان و بیزاری آنها است که در نتیجه مایه‌ی رنج سیاهان می‌شود.

سخنان اوباما به نظر بسیاری برای نخستین بار موضوعی را که در خفا باعث تنش در این جامعه بود، به عنوان دیدگاه یک کاندیدای ریاست جمهوری آشکارا باز کرد. اختلاف بین سیاه و سفید و ظلم تاریخی سفید پوستان علیه سیاه پوستان از مسایل عمده‌ ای است که هنوز در این جامعه حل نشده و زخم عمیقی است که باید به نحوی التیام یابد.
نامزدی اوباما بار دیگر این فرصت را به وجود آورده است که آمریکا به ارزیابی گذشته  جامعه خود و تبعیضات تاریخی علیه سیاهان بپردازد.