گزافه گوئیهای گماشته ولی فقیه

 

مهدی سامع

mehdi.samee@gmail.com

 

روز پنجشنبه 30 خرداد محمود احمدی نژاد در «ششمين اجلاسيه سراسري جامعه مدرسين حوزه علميه قم و علماي بلاد»، به رکورد جدیدی در لاف و گزاف و خالی بندی دست یافت. با حذف نکات مضحک در حرفهای گماشته ولی فقیه و با صرفنظر کردن از وراجیهایی که شیوه همیشگی این گونه کوتوله های سیاسی است، به چند نکته از حرفهای احمدی نژاد که قابل تامل است می پردازم.

احمدی نژاد می گوید: «علما امروز در ايران پرچمداران عدالت، برادري و اخلاق هستند و پاي آرمانهاي حضرت امام (ره) ايستاده اند و البته اين مسئوليت محدود به جغرافياي ايران هم نيست.»

گماشته ولی فقیه به خوبی می داند که دروغ می گوید و هم خودش و هم شرکای او در قدرت فاسدترین و غارتگرین افراد در ایران هستند.

برای اثبات این ادعا ابتدا ببینیم عباس پالیزدار که از جمله حاميان محمود احمدي‌نژاد و عضو ستاد انتخاباتي «رايحه خوش خدمت» و یکی از اعضای مركز پژوهشهاي مجلس و عضو كميته اجرايي هيات تحقيق و تفحص مجلس از قوه قضاييه بوده و ممکن است به زودی در زندان هوس خوردن داروی نظافت به سرش بزند چه کسانی را غارتگر اموال عمومی معرفی می کند.

پالیزدار از افرادی چون آخوند محمد يزدي و فرزندش حميد يزدي، امامي كاشاني، واعظ طبسي و فرزند او ناصر، ناطق نوري، حبيب‌الله عسگراولادي، نعمت‌زاده معاون وزير نفت، محسن رفيق‌دوست، حسين دين‌پرور، معزي، علي فلاحيان وزير سابق اطلاعات، آخوند علم‌‌الهدي امام جمعه مشهد، آخوند محمدتقي مصباح‌يزدي(پدر خوانده معنوی احمدی نژاد)، آخوند مكارم شيرازي، علی اکبر هاشمي رفسنجاني و فرزندان دختر و پسر او نام برده است. او به بعضی از توطئه ها و منجمله سقوط دو هواپيمايي كه در آن رحمان دادمان، وزير راه دولت خاتمي و فرماندهان سپاه همچون پاسدار كاظمي در آن بودند می پردازد و این اقدامات را عمدی تلقی می کند.

همگان می دانند که همه ی این افراد نقش مهمی در هرم قدرت دارند و بسیاری از آنها از مهمترین افراد در شبکه ملاهای حاکم هستند و بنابرین این به اصطلاح علما نه «پرچمداران عدالت، برادري و اخلاق» که از گردانندگان سیاست سرکوب و توسعه فساد و تباهی هستند.

احمدی نژاد می گوید:«در راستاي واگذاري شركتهاي دولتي به مردم، در 15 سال گذشته 2700 ميليارد تومان واگذار شده بود اما تنها در دو - سه سال اخير 32 هزار ميليارد تومان از سهام شركتهاي دولتي به مردم واگذار شده است.» این واقعیت که احمدی نژاد بیش از رفسنجانی و خاتمی در جهت خصوصی سازی و تن دادن به توسعه لیبرالیسم جدید گام برداشته و با برداشتن بسیاری از تعرفه ها تولید ملی را به نابودی کشانده جای تردیدی وجود ندارد. تنها نکته ناهمگون در این سخن احمدی نژاد کاربرد کلمه مردم است. بخش مهمی از شرکتهای دولتی به سپاه پاسداران و بسیج و آقازادها واگذار شده است. احمدی نژاد در مورد رشد سرسام آور نقدینگی که باعث نرخ تورم بیش از 25 در صد شده است، حرفی به میان نمی آورد. وقتی احمدی نژاد به قدرت رسید نقدینگی 60 هزار میلیارد تومان بود و این رقم اکنون به 160 هزار میلیارد تومان رسیده که این افزایش یک فاجعه برای مردم ایران ایجاد کرده است. احمدی نژاد با ریختن بخشی از درآمد نفت به جیب پاسداران و بسیجیان و با اجرای «سهام عدالت» اقتصاد کشور را به بحرانی ترین نقطه که هزینه آن بر دوش اکثریت مردم ایران است، سوق داده است. چندی پیش کوتوله سیاسی مدعی شد که جهان در حال احمدی نژادی شدن است. اکنون این مردم ایران هستند که در فقر و تنگدستی و در زیر سلطه حکومتی سراسر فاسد و غارتگر به نیات پلید گماشته ولی فقیه برای جهان پی می برند.

رسانه های دولتی هر روز اخبار زیادی در مورد زندگی فلاکت بار مردم منتشر می کنند که اگر فقط یک از هزار آن را شمارش کنیم به صدها ساعت وقت نیاز است. در اینجا فقط به یک خبر که یک فاجعه بزرگ و یک نمونه از جنگ حاکمیت ولایت فقیه با مردم ایران است اشاره می شود.

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره روز  شنبه 23 خرداد 1387 به نقل از رئيس سازمان پزشکی قانونی می نویسد:«در سال گذشته ۶۱ هزار و ۲۲۲ فوت تحت عنوان مرگهای «نامشخص»، «غير طبيعی»، «مشکوک» و «جنايی» به سازمان پزشکی قانونی ارجاع شده است.»

سیمای وضعیت اقتصادی مردم و «عدالت و احلاق» در نظام ولایت فقیه را باید از زبان کارگران و مزدبگیران ایران و به خصوص از حرکت کارگران هفت تپه و حرفهای آنان دریافت و نه از ادعاهای میان تهی گماشته ولی فقیه که هرجا قافیه را تنگ می بیند به امام زمان و هاله نور متوسل می شود.

احمدی نژاد در مورد سفر مفتضحانه اش به عراق می گوید: «من نخستين رئيس دولتي بودم كه با اعلام قبلي دو روز به اين كشور سفر رسمي كردم.»

وی تاکید کرد که «حاضر نشده است در سفر عراق در منطقه تحت كنترل آمريكاييها (منطقه سبز) اقامت کند.»

این نکته از حرف پاسدار احمدی نژاد کاملا درست است و طبیعی است که امنیت او  در میان انبوهی از پاسداران و عوامل سپاه تروریستی قدس که به طور مستقیم از طریق بیت ولی فقیه هدایت می شود کاملا تامین شده است. بنابرین این ادعا برای احمدی نژاد جای هیچ افتخاری نیست. گماشته ولی فقیه که خود را به اشتباه «خادم ملت» می نامد مدعی می شود که «براساس اطلاعات موثق، دشمنان طرح ربودن و ترور خادم ملت را در سفر به عراق برنامه ريزي كرده بودند كه به فضل الهي با تغيير يكي دو برنامه در اراده و تصميم آنها تزلزل ايجاد شد و وقتي متوجه موضوع شدند كه عراق را ترك كرده بوديم و آنها همچنان مبهوت مانده اند.» این هم از جمله گزافه گوییهاییست که ورد زبان احمدی نژاد است که در نیویورک هاله نور می بیند و اقتصاد بحرانیش را امام زمانی می نامد و اکنون هم سناریو بافی در مورد طرح ربودنش می کند.   

احمدی نژاد مدعی می شود که: «امروز فضاي اميد، نشاط و روحيه انقلابي در كشور حاكم شده..............و در دوره دولت نهم همبستگي ملي به شدت تقويت و روحيه اميد در جامعه حاكم شده است.»

این نوع دروغگویی آشکار که روی گوبلز را سفید می کند، فقط و فقط از هنرهای یک کوتوله سیاسی که مورد نفرت و انزجاز مزدم ایران است می باشد. حتی در درون کابینه امنیتی نظامی احمدی نژاد هم فضای امید و اتحاد وجود ندارد تا چه رسد در درون هرم قدرت و ثروت که تضاد و جدال آنان هر روز در رسانه های دولتی منعکس می شود. چندی پیش سعید حجاریان در مصاحبه ای که عباس عبدی با او داشت گفت که «اوضاع حسين قليخاني است» و «در اين شرايط ديگر سنگ روي سنگ بند نمي‌شود. اين از علايم آخرالزمان است. گويي در ‌هاويه افتادهايم.»

حجاریان که خود از شرکای نظام است و برای بقای این نظام تلاش می کند، شرایط را چنین ارزیابی می کند. این از علایم بحران فروپاشی و سرنگونی نظام ولایت فقیه است که البته ما بارها جنبه های گوناگون آن را تحلیل کرده ایم.

 

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره 276، شنبه 1 تیر  1387(21 ژوئن  2008)