زنان در مسیر رهایی
الف. آناهیتا
عراق: شرایط وخیم زنان بیوه
ان پی آر، اول اکتبر 2008
خشونت در عراق میلیونها نفر را آواره کرده است که در این میان زنان بیوه به عنوان افرادی که بیشترین آسیب را می بینند، وضعیت بسیار وخیمی دارند. به دلیل عدم حمایت و محافظت، بسیاری از این زنان برای جان سالم به در بردن از این موقعیت ناگوار به گدایی و تن فروشی روی آورده اند. دولت به تازگی محل استقراری برای زنانی که همسران خود را از دست داده اند، فراهم کرده است. اما زنان هنوز قربانی غفلت و بی اهمیتی هستند.
"پسرم، دشمن تو در کویر گم شده است، هراسی نداشته باش." این شعر را "حیبا آتیا"، یکی از این زنان برای کودکش که مدام در حال گریه کردن است، می خواند اما کودک وی آرام نمی شود و مرتب لباس مادرش را چنگ می زند. "حیبا" پنج فرزند دارد که این کودک جوانترین آنان می باشد. فرزند جوان "حیبا" یک ماه بیشتر نداشت که پدرش بر اثر شلیک گلوله مردان مسلح کشته شد. او می گوید برای همه چیز به همسرش وابسته بوده و بعد از مرگ وی، سه پسر دیگرش به دلیل نبود مکان کافی در محل استقرار کنونی، همراه او نیامده و با مادر "حیبا" زندگی می کنند. بدین ترتیب "حیبا" قادر نیست سه فرزند دیگرش را به طور منظم ملاقات کند. "حیبا" که دو هفته پیش به محل اقامت جدید اش نقل مکان کرده است می گوید که شرایط بسیار دشوار است. اینجا داستان زندگی اسفناک و تراژدیهای فراوانی از زبان زنان می شنوی. از دیگر سو، دولت به زنان بیوه اهمیتی نمی دهد.
بیرون از این پناهگاه، زنان با عباهای سیاه و آلوده به خاک راه می روند. هیچ سایه ای برای پناه بردن از بی رحمی آفتاب داغ وجود ندارد و سبزی دیده نمی شود. یک زمین بزرگ خاکی تنها مکان برای بازی کودکان است. در این پناهگاه برق و آب جاری برای استفاده زنان و کودکان وجود ندارد.
نگهبانی که از این محل پاسداری می کند می گوید که قرار نبود که اینگونه شود اما پیمانکارهایی که قرار بود اینجا را بسازند، زمانی که پول را دریافت کردند هیچ کاری انجام ندادند. نزدیک به صد و بیست زن بیوه اینجا زندگی می کنند که از شرایط وحشتناک رنج می برند. شکایت از مسئولان، سخن گفتن در گوشهای کر است. این زنان همراه کودکانشان به خانواده های بسیار فقیری تعلق دارند که از کوچکترین امکانات اولیه مانند آب آشامیدنی خنک در تابستان گرم عراق بی بهره اند. یکی از آنها ابراز می دارد: "کودکان ما از رفتن به مدرسه محرومند. مشکل اصلی این است که مسئولان فاسدند و به ما اهمیتی نمی دهند."
بر اساس آخرین تخمین، در عراق تقریبا یک میلیون زن بیوه که همسران خود را در جنگ ایران و عراق، اشغال کویت و اشغال کشور بعد از آن و همچنین جنگهای فرقه ای از دست داده اند، وجود دارد. زنان فقیر و بیوه معمولا از طرف خانواده هایشان به دست فراموشی سپرده می شوند. این مساله باعث می شود که آنان به تن فروشی و انجمنهای خیریه به عنوان آخرین راه زنده ماندن روی آورند. کاروانهایی که برای اقامت این زنان تهیه شده بسیار کوچک است و سقف آنان فلزی می باشد که به گفته آنان در آن هوای داغ مانند تنور عمل می کند به طوری که چهره آنان مملو از تاول شده است. این مکان دارای ژنراتور برق نیست و این زنان نیز قادر به پرداخت هزینه ژنراتور مرکزی جهت استفاده از برق نیستند.
یکی از زنان ابراز می دارد: "تنها مساله خوب این پناهگاه این است که زنان به یکدیگر کمک می کنند. ما همگی از یک مشکل و یک درد رنج می بریم." "حیبا" می گوید: "من سعی می کنم به زنان دیگر کمک کنم زیرا بسیاری از آنان با مشکلاتی بدتر از مشکلات من دست به گریبان هستند. من همیشه آنان را تشویق می کنم که روی پای خود بایستند و بدون گدایی کردن و کمک خواستن از خانواده خود و یا خانواده همسرشان مبارزه کرده و به زندگی ادامه دهند..." گریه و جیغ کودک "حیبا" صحبتهای او را قطع می کند و او این بار شعری اندوهگین تر از قبلی برای کودکش می خواند؛ شعری آنچنان غم افزا که "حیبا" نیز نمی تواند جلوی اشکهایش را بگیرد.
رواندا: چیرگی زنان در پارلمان
اسوشیتدپرس، 26 سپتامبر 2008
بر اساس نتیجه اولیه 4 روز رای گیری قانونی که انتشار نیز یافته است، کشور رواندا اولین کشور در جهان شد که تعداد زنان در پارلمان آن بیشتر از مردان است. 20 کرسی از 53 کرسی پارلمان از طریق رای گیری مستقیم به زنان تعلق یافت. در سیستم بی نظیر رای گیری رواندا، 24 کرسی دیگر در یک رای گیری غیر مستقیم به زنان تعلق دارد. بر پایه گزارش یک مقام رسمی نزدیک به کنسول جوانان، احتمال اینکه یک زن یکی از دو کرسی در نظر گرفته شده برای جوانان را نیز به خود تعلق داده باشد، بالاست. با تعلق پیدا کردن 44 کرسی به زنان، آنان 55 درصد از مجلس قانونگذاری را به خود اختصاص داده اند. بدین ترتیب رواندا از کشور سوید با 47 درصد کرسی متعلق به زنان، پیشی می گیرد و کشور کوبا با 43 و ده دهم درصد قانونگذار زن در مقام سوم قرار می گیرد.
این گزارش همچنان ابراز می دارد که یکی از دلایل این مساله عدم توازن جمعیت در کشور رواندا است زیرا بسیاری از مردان در کشتار دست جمعی کشته و یا از کشور مهاجرت کردند. امروز زنان 55 درصد از 47 میلیون رای دهنده ثبت شده را تشکیل می دهند. یکی از زنان که در رای گیری شرکت کرده بود در این رابطه می گوید، همه مردم رواندا در اصلاح کشور نقش دارند اما زنان می توانند نقش بهتری را ایفا کنند زیرا آنان کسانی بودند که بیشتر از همه تحت تاثیر کشتار جمعی قرار گرفتند و از سوی دیگر این زنان هستند که فرزندان رواندا را آموزش و پرورش می دهند.
زنان کلید مبارزه با فقر
بی بی سی، 23 سپتامبر 2008
این هفته گوردن برون، نخست وزیر انگلیس به نیویورک می آید تا در باره مبارزه با چیزی که او به عنوان "اورژانس پیشرفت" از آن صحبت می کند، با مسوولان کشورهای دیگر به گفتگو بپردازد.
اما تا زمانی که موانعی که زنان را از رهایی از فقر باز می دارد، افسار گسیخته اند، جهان قادر نیست در مسیر اهداف هزاره گام بردارد. پدید آورنده این وضعیت اضطراری، سونامی و یا گردباد نیست بلکه، فقر است. اعضای سازمان ملل و دولتهای جهان تصمیم گرفتند تا فقر را تا سال 2015 به نصف برسانند. آنان اصلاح وضعیت بهداشتی، آموزشی و حقوق ابتدایی انسانها را هدف خود قرار دادند. 8 سال گذشت اما این هدف در زمان معین تامین نشد. جهان در بیشتر زمینه ها از مرگ و میر مادران گرفته تا رعایت اصول بهداشتی، هنوز عقب است. بیشتر کشورهای آفریقایی در کاهش فقر موفقیت بسیار اندکی داشتند. یکی از دلایل کندی پیشرفت در این مسیر، عدم سرمایه گذاری کافی در این رابطه است. اما سرمایه گذاری تنها کافی نیست.
مبارزه با فقر می بایست از جایی که آغاز می شود و بیشترین تاثیر را گذاشته، مورد هدف قرار بگیرد که با نگاهی به وضعیت زنان در جهان می توان به سادگی متوجه شد که از کجا می بایست به طور جدی مبارزه با فقر را شروع کرد. زنان هنوز در آفریقا 75 درصد از کسانی که دچار بیماری ایدز هستند را تشکیل می دهند. اگر دختر به دنیا بیایی، زندگی پر مخاطره تر است. در پاکستان و هند احتمال مرگ دختران بین سن یک تا پنج سالگی، 35 درصد بیشتر از پسران هم سن و سال آنان است. از آنجا که بیشتر خانواده ها ارزش بیشتری برای فرزند پسر خود نسبت به فرزند دختر قایلند، کوتاهی در رابطه با مشکلات دختران جهانشمول است. این مساله تصادفی نیست بلکه، محصول تبعیض بی شرمانه بر اساس جنسیت است.
از آنجا که زنان 80 درصد مواد غذایی در کشورهای فقیر را تولید می کنند و 80 درصد از کشاورزانی که دارای زمین کوچکی هستند را نیز زنان تشکیل می دهند، بنابراین این آنها هستند که در مبارزه با یورش فقر می بایست در درجه اول مد نظر قرار گیرند. یکی از اصلی ترین مسایل، عدم دسترسی زنان به زمین است. به طور مثال در کنیا زنان 70 درصد از نیروی کشاورزی کشور را تشکیل داده اند اما فقط 1 درصد آنان صاحب زمین کشاورزی هستند. بر اساس تحقیقات، میزان بهره وری با افزایش حق مالکیت زنان بر زمینی که روی آن کار می کنند، بالا می رود.
تا زمانیکه تعصب مردسالاری دست زنان را از دخالت و ایفای نقش در مسایل سیاسی- اقتصادی کوتاه کند، مبارزه با فقر نیز به جایی نخواهد رسید.
ساخت اروپایی دیگر را ممکن کنید!
سوید: فعالان ضد جهانی سازی سرمایه در رابطه با رشد افراط گری مذهبی و نو لیبرالیسم در اروپا هشدار می دهند
آفتن بلادت، 19 سپتامبر 2008
حقوق زنان در سراسر اروپا با یک پس روی تدریجی روبروست و مهمترین علت آن به نظر فعالان ضد جهانی سازی سرمایه، اعمال سیاستهای نو - لیبرالیستی و رشد افراط گری مذهبی می باشد. خانم هاگ بری، یکی از اعضای شبکه فمینیستهای پیشگام اروپایی ابراز می دارد: "این گرایش در سراسر قاره و حتی در کشوری مانند سوید که به عنوان پیشگام مبارزه برای برابری همیشه از آن یاد می شد نیز کاملا قابل مشاهده است که البته ما تنها ظاهر مساله را می بینیم."
بکوچه، یکی از نمایندگان از کشور فرانسه می گوید: "پدیده کاهش حقوق زنان در سراسر اروپا در حال نهادینه شدن است، ما این مساله را هر روز در زندگی مشاهده می کنیم."
هاگبری از سوید ادامه می دهد: "قدمهای بلند پیشین در راستای دستیابی به حقوق زنان اکنون به دلیل مسایل سیاسی و قانونگذاری در حال تهدید شدن است و اعمال خشونت علیه زنان در حال رشد. پنج سال پیش میزان گزارش اعمال خشونت علیه زنان، 20 هزار و امروز به 30 هزار گزارش افزایش یافته است. مسوولان و سیاستمداران در سوید احترام زیادی برای سنتهای مهاجران قایل می شوند و اعتقاد دارند که نمی توان این سنتها را مورد اعتراض قرار داد. بدین ترتیب است که مسیر بنیادگرایی مذهبی برای تحت فشار قرار دادن زنان مهاجر باز شده است. این مساله به ویژه از زمانی که جناح راست از 2 سال پیش قدرت را در دست گرفته است، بسیار بارز است."
نزدیک به بیست هزار فعال حقوق زنان و 850 انجمن، تشکلهای غیر دولتی، اتحادیه و شبکه های دیگر با شرکت در 250 سمینار در شهر مالمو در کشور سوید گرد هم آمدند و در رابطه با تاثیر اعمال سیاستهای نو - لیبرالیستی و تشدید بنیادگرایی مذهبی، با شعار "ساخت اروپای دیگری را ممکن کنید" به گفتگو پرداختند. آنان همچنین به رشد فقر میان زنان در اروپا، به ویژه مادران تنها اشاره کردند.
زنان شاغل سفید پوست و انتخابات آمریکا
اینترناسیونال هرلد تریبون، پانزده سپتامبر 2008
بر اساس تحقیقات اسوشیتدپرس، زنان سفید پوست و شاغل یقه آبی بیشتر به مک کین و سارا پیلین گرایش دارند زیرا اعتقاد دارند که این دو ارزش و اصولی که برای آنان مهم است را بیشتر مد نظر می گیرند.
"شما فکر می کنید کدام نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا اصول و ارزشهایی که به آن اعتقاد دارید را مد نظر دارند؟"
در پاسخ به این سوال، 71 درصد از زنان سفید پوستی که دارای مدرک دانشگاهی نیستند و به احتمال بالا در انتخابات شرکت می کنند، به مک کین، 65 درصد به سارا پیلین، 52 درصد به اوباما و 46 درصد به جو بایدن رای داده اند.
تاثیر نگرش سنتی یا مدرن در میزان درآمد
اتحادیه روانپزشکان آمریکا، نوزده سپتامبر 2008
اتحادیه روانپزشکان آمریکا در واشنگتن دی سی که بزرگترین تشکل علمی و حرفه ای در رابطه با روانشناسی در آمریکا و با داشتن صد و چهل و هشت هزار محقق، مشاور، دانشجو و... بزرگترین اتحادیه روانپزشکان در جهان به حساب می آید، بر اساس تحقیقاتی که از سال 1979 تا 2005 میان نزدیک به سیزده هزار نفر بین سنهای چهارده تا بیست و دو سال انجام داده است نتیجه می گیرد که چگونگی نگرش شما نسبت به نقش مرد و زن در جامعه، تاثیر بسزایی بر روی میزان درآمد شما دارد.
این تحقیقات نشان می دهد، مردانی که به نقش سنتی زنان یعنی، کار در خانه اعتقاد دارند، درآمدی بیشتر نسبت به مردانی با نگرشی برابرطلبانه دارند. درآمد این مردان به طور متوسط سالانه، 8 هزار و 500 دلار بیشتر از مردان با نگرش مدرن است.
این تحقیقات که در روزنامه اتحادیه روانپزشکان ماه سپتامبر به چاپ رسیده است اضافه می کند که هنوز مردان بیشتر از زنان مایل به حفظ نگرش سنتی در رابطه با نقش زن در جامعه هستند اگرچه این شکاف طی سالهای متمادی کمتر شده است.
پرفسور تیموتی جادج ابراز می دارد: "تحقیقات ما نشان می دهد که حمایت و حراست از نگرش جدایی طلبانه بین کار بیرون از خانه و کار خانگی که به طور تاریخی وجود داشته امروز نیز با اینکه زنان می بایست تا کنون به برابری می رسیدند، هنوز تداوم دارد."
این مساله البته برای زنان برعکس است. زنان با نگرش سنتی نسبت به نقش خود، سالانه 1500 دلار کمتر از زنان با نگرش برابرطلبانه درآمد دارند. به بیان دیگر، زن و مردی که هر دو دارای نگرش سنتی در رابطه با مساله مذکور هستند، سالانه به طور متوسط 8 برابر بیشتر از مرد و زنی که دارای نگرش برابر طلبانه تری هستند، درآمد دارند.
مطالعه مزبور نشان می دهد که تغییر گرایش و نگرش در نقش مرد و زن نقشی اساسی در پرداخت دستمزد برابر بازی می کند. هنگامی که نگرش کارگر سنتی تر می شود، درآمد زنان در مقایسه با مردان به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. باید متذکر شد که مسایل میزان زمان کار، تعداد کودکان، حرفه و... نیز در این تحقیقات مورد توجه قرار گرفته است اما تاثیر بسزایی بر روی شکاف در پرداخت دستمزد و میزان شراکت در نیروی کار بین زن و مرد با نگرش سنتی در مقابل کار برابر نداشته است.
پژوهشگران باور دارند که نتیجه تحقیقات آنان نشان می دهد که شکاف پرداخت دستمزد بین زن و مرد نه تنها یک پدیده اقتصادی است بلکه، روانشناسی نقش بسزایی در هستی این مساله دارد. بدین معنی که نگرشهای سنتی نسبت به نقش زن با وجود تلاش دهه ها در راستای تثبیت برابری، هنوز وجود دارد و علیه این هدف در فعالیت است.