پاسدار احمدی نژاد مخالفانش را به چاقو کشی تهدید کرد.

 

مهدی سامع

mehdi.samee@gmail.com

 

روز چهار شنبه 15 آبان امسال ولی فقیه نظام یک بار دیگر با شدت و حدت از دولت محمود احمدی نزاد حمایت کرد و مخالفت با گماشته اش را مساله ای اعلام کرد که «خداوند به سادگی از آن نمی‌گذرد.»

این برای چندمین بار است که آیت الله خامنه ای علیرغم همه ی فضاحتی که احمدی نژاد به بار آورده رسانه های دولتی را به «بند و باری در حرف زدن و اظهار نظر عليه دولت» متهم کرد و دلیل مخالفت درونی با پاسدار احمدی نژاد را «اغراض شخصی»

افرادی دانست که به «سياه‌نمايی در فضای جامعه و ايجاد اغتشاش ذهنی و ترديد» دامن می زنند.

پاسدار احمدی نژاد نیز به تبعیت از ولی فقیه در روز چهار شنبه 29 آبان در زنجان چهره اوباش منشانه خود را نشان داد و ضمن آن که مخالفان را تهدید کرد که با «چاقوی زنجان» دست و پای آنها را قطع می کند، گفت:«عده‌ای قلیل مثل شمایی كه جیبهایتان پر است، شكمهایتان سیر است و ثروتتان از پارو بالا می‌رود، بخورید، این گداپروری نیست اما اگر در بین ملت توزیع شود، این گدا پروری است؟» بدیهی است که گماشته ولی فقیه هرگز به فکر «ملت» نیست که بخواهد ثروت را به طور عادلانه بین آنان «توریع» کند. ولی فقیه و دست نشانده اش بهتر از هر کس می دانند که طی سه ساال و اندی از برگماری احمدی نژاد در نقش ریاست جمهوری، علیرغم درآمد هنگفت نفت زندگی مردم فاجعه بار تر و تعرض به سطح زندگی و معیشت مردم گسترده تر شده و درآمدهای کشور از صدور نفت خام یا برای صدور تروریسم و بنیادگرایی و سرکوب داخلی هزینه شده و یا توسط پاسدارها و افراد امنیتی همچون پاسدار صادق محصولی دزدیده شده است.

برای این که با گوشه ای از توزیع ثروت آشنا شویم خبر زیر را مرور می کنیم:

روزنامه آفتاب یزد در شماره روز یکشنبه 19 آبان پرده ها را کمی بالا زد و از چپاول میلیاردها دلار توسط عده ای محدود پرده برداشت. این روزنامه در مورد انحصار واردات 5 کالا که در اختیار 55 نفر است نوشت:«واردات خودرو ، آهن آلات ، شکر ، پارچه و تلفن همراه در سال ۸۶ به طور انحصاری در اختيار تعداد قليلی ‌شخصيت حقيقی يا حقوقی بوده است....بنابر آمار رسمی گمرک... انحصار واردات خودرو در اختيار ۱۰ نفر، انحصار واردات شکر در اختيار ۱۵ نفر، انحصار واردات آهن در اختيار ۲۰ نفر، و انحصار واردات گوشی موبايل و پارچه نيز هريک در انحصار ۱۰ نفر بوده است.»

در کشوری که 5 میلیون سایت اینترنتی فیلتر می شود و شرایط زندگی مردم در عرصه های خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش و بهداشت روز به روز بدتر می شود، صحبت از توزیع ثروت در بین مردم یاوه ای بیش نیست. احمدی نژاد در نقش یک چاقو کش و قداره بند که مورد حمایت کامل ولی فقیه نظام است با توزیع ثروت کشور بین فرماندهان سپاه و بسیج، زندگی مردم را بیش از گذشته به تباهی کشیده است.   

خبرگزاري دولتی فارس روز چهار شنبه 22 آبان از قول نائب رئيس كميسيون بهداشت مجلس ارتجاع در مورد کاهش مداوم تامین سلامت مردم ايران اعلام کرد که:«رتبه ايران در تامين سلامت مردم در بين 192 كشور جهان به جايگاه 123 كاهش يافته است.» این عضو مجلس ارتجاع در مقایسه وضعیت بهداشت در ایران و آمریکا می گوید:«به طور متوسط با در نظر گرفتن سهم دولت و مردم، سرانه سلامت هر ايراني حدود 400 دلار است درحالي كه اين ميزان براي يك آمريكايي 7500 دلار در سال است.»

این اختلاف فاحش در تامین سلامت را اگر با حرف پاسدار محمد جعفر اسدي فرمانده نيروي زميني سپاه که می گوید:« آمريكا غول برفي است و به زودي دنيا شاهد آب شدنش خواهد بود»(ایرنا شنبه 11 آبان)، مقایسه کنیم بهتر می توانیم از جایگاه «عدالت» در ولایت خامنه ای آگاه شویم. 

روزنامه جمهوری اسلامی در شماره روز دوشنبه 13 آبان در مورد آمار ایرانیانی که در اثر تصادف در جاده ها کشته می شوند به نقل از گزارش سازمان يونيسف نوشت:«ايران با نرخ سالانه ۲۸ هزار مرگ يکی از کشورهايی است که بالاترين آمار مرگ و مير ناشی از حوادث رانندگی در جهان را دارد  و در هر ۱۹دقيقه يک نفر در ايران بر اثر حوادث رانندگی کشته می شود.»

خامنه ای به این خسران بزرگ انسانی نمی اندیشد. او که در رویای امپراطوری اسلامی است، خرده گیران دست نشانده اش را تهدید به غضب خدا می کند و همزمان اوباش و اراذل موسوم به بسیج و نیروی انتظامی را روانه خیابانها می کند تا به سرکوب زنان و مردان بپردازند و همزمان برای توسعه تروریسم و بنیادگرایی به مزدبگیران خود در ارتش دستور می دهد که به فکر کشف و توليد سلاحهای ناشناخته باشند. روزنامه جام جم در شماره روز یکشنبه 12 آبان از قول جانشين فرمانده کل ارتش در مورد فرمان خامنه ای نوشت:«بايد تجهيزات و سامانه‌هايی را طراحی و توليد کرد که مسبوق به سابقه در روال سيستمهای دفاعی نباشد و عرصه‌های جديدی در بخش دفاعی را بگشايد.»

با طراحی و تولید سلاحهای کشتار جمعی برای صدور تروریسم و گسترش بنیادگرایی اسلامی در جهان و سرکوب گسترده داخلی که نمونه آن مانور 6 روزه در تهران بود، خامنه ای بازهم از عدم امنیت ولایتش هراس دارد و به طور مداوم مخالفان درونی نظام را تهدید می کند. حقیقت این است که امنیت ولایت خامنه ای را نه نیروی خارجی تهدید می کند و نه مخالفان درونی نظام. گسترش و استقرار واحدهای سرکوبگر نیروی انتظامی و بسیج در ميدانهای تهران، اجرای پدافند غيرعامل در کلانتریها و مقرهای پليس، عمليات امداد و نجات، انتقال کلانتریها و واحدهای پليس تخصصی به محلهای از پيش تعيين شده همچون مدارسه ها و مسجد ها، مقابله با شورشهای مردمی و مقابله با بحرانهای اجتماعی و حرکتهای اعتراضی مردم، روشنترین دلیل برای شناخت نیروی اصلی که نظام را تهدید می کند است. پاسدار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران بارها به این تهدید اصلی تاکید کرده و روز یکشنبه 19 آبان امسال هم گفت که سپاه در واکنش به تهديدات داخلی «هيچ‌گونه محدوديتی وجود ندارد.»(روزنامه جام جم)

در این جا این سوال مطرح می شود که اگر تهدید اصلی برای امنیت نظام از جانب مردم است، چرا خامنه ای با چنین شدت به مخالفان احمدی نژاد که از درون نظام هستند این گونه می تازد و آنان را تهدید می کند که «خداوند به سادگی از آن نمی‌گذرد.»

واقعیت این است که مناسبات مردم ایران با نظام ولایت فقیه به آن چنان درجه شدت و حدت رسیده که انغکاس آن در ساخت قدرت لاجرم به ایجاد شکاف و چند دستگی منجر می شود. این شکاف و اختلاف درون قدرت برای مردم و جنبش آزادیخواهی فرصتهای مناسبی ایجاد می کند که این فرصتها برای ولایت خامنه ای تهدید جدی ایجاد می کند. خامنه ای برای مقابله با جنبش مردم به بستن شکافهای درونی نیاز دارد و برای همین از همه ابزارهایی که در اختیار دارد استفاده می کند. از طرف دیگر برای خامنه ای پایداری بر خط سیاسی که منجر به برآمد احمدی نژاد شد جنبه حیاتی دارد و این در حالیست که پافشاری بر این مسیر سیاسی منجر  به تشدید تضادهای درونی حاکمیت می شود. این وضعیتی است که استفاده از فرصتها را برای حاکمیت هرچه محدودتر می کند و در مقابل جنبش اجتماعی مردم را قادر می سازد که با اتحاد و همبستگی به پیش رود.