وظائف
و راه كارهای جدید پیش روی جنبش دانشجویی
نادر داروک
یك ماه دیگر شاهد آغاز سال جدید تحصیلی و بازگشایی دانشگاهها خواهیم بود. با توجه
به وقایع پس از خیمه شب بازی انتخاباتی كه در طول سی سال حیات جمهوری اسلامی بی
نظیر بوده، چشمهای بسیاری به مواضع و عملكرد جنبش دانشجویی در ماههای آینده دوخته
شده است.
بخشهایی از فعالان دانشجویی كه به نوعی با بدنه حاكمیت تعامل و یا وابستگی داشته
اند به سكوت و گونه ای از انفعال كشانده شده اند. دلیل موثر این است كه جنبش و
خواسته های مطرح شده از سوی مردم بسیار فراتر از طرفیت و توان آنها جلو رفته و آنها
قابلیت هم پایی با آنرا نداشته و ندارند.
در كنار این مساله شاهد آن هستیم كه پس از 22 خرداد جنبش عمومی و سطح اعتراضات
مردمی از سطح یك مقاومت عمومی به یك جنبش ارتقا پیدا كرده است. این جنبش اعتراضی
ممكن است تمام مشخصات یك جنبش كامل و یا انقلابی را نداشته باشد ؛ فاقد خواسته های
مشخص و كلاسه بندی شده مورد پذیرش عمومی باشد و از رهبری قاطع و از همه مهمتر
سازماندهی مورد نیاز برخوردار نباشد. اما علیرغم تمام تلاشهای حاكمیت این جنبش روز
به روز رشد كرده و بر عمق و ابعاد آن افزوده شده است.
حداقل به دو دلیل فوق جنبش دانشجویی نیز با این وظیفه خطیر روبروست كه نوع و ساز و
كار فعالیتهای خود را از یك مقاومت عمومی به سطح یك جنبش اجتماعی ارتقا دهد. نحوه
پاسخگویی نیروهای دانشجویی به این شرایط و وظیفه تاریخی كه در مقابل آنها قرار
گرفته نه تنها تاثیرات شگرفی بر آینده جنبش دانشجویی خواهد گذاشت بلكه به عنوان یك
الگو قابلیت تكرار برای سایر بخشهای اجتماعی مثل زنان؛ آموزگاران و سندیكاها و
تشكلهای كارگری را داشته و بر سطح عمومی جنبش نیز تاثیر گدار خواهد بود.
در طول دو دهه گذشته حركتهای دانشجویی فاقد یك سازماندهی موثر و یك تشكیلات در خور
پاسخگویی به شرایط بوده است. حداقل در دو مقطع كلیدی یكی 18 تیرماه سال 76 و دیگری
انتخابات اخیر و وقایع پس از آن این ضعف خود را به شدت به رخ كشیده است.به دلایلی
همچون سركوبهای وحشیانه و سیستماتیك رژیم ؛ مختل شدن سنتهای سازماندهی به دلیل
تصفیه های صورت گرفته در انقلاب به اصطلاح فرهنگی و وابستگی تشكلهای دانشجویی مانند
انجمنهای اسلامی و دفتر تحكیم وحدت با بخشهایی از حاكمیت در این رابطه می توان
اشاره كرد.
اما یك ویژگی خاص دیگر چه در گذشته های دور و در دوران مبارزات ضد سلطنتی و چه در
دوران جمهوری اسلامی از نقاط ضعف همیشگی جنبش دانشجویی بوده است.
دوره دانشجویی برای هرفرد حداكثر پنج سال می باشد. دانشجویان معمولا از سال دوم به
صورت جدی تر به فعالیتهای دانشجویی رو می آورند و در سال پایانی به دلیل فشارهای
درسی و مسائل فارغ التحصیلی فعالیت آنها افت می كند. در واقع دوران موثر فعالیت
برای هر فرد حداكثر سه سال است. این موقتی بودن حضور افراد نقطه ضعفی است كه با
پاسخگویی مناسب حتی قابل تبدیل به یك نقطه قوت می باشد.
در سالهای قبل از قیام بهمن 57 سنتهای مناسبی در دانشگاهها پاگرفته بود كه پاسخ
مناسبی به این وضعیت را در بر داشت.
میزان ارتقا این ساز و كارها در هر دانشگاه تاثیرات خود را به خوبی در سالهای 58 و
59 در سطح حركتهای دانشجویی دانشگاههای مختلف نشان داد و یكی از مهمترین دلایلی كه
رژیم ناچار شد سركوب سراسری دانشگاهها را با عنوان انقلاب فرهنگی به جان بخرد همین
مساله بوده است.
به عنوان مثال در دانشگاه پلی تكنیك كه ساز و كار تشكیلات صنفی در عرصه های مختلف
صرفنظر از تعلقات سیاسی افراد به صورت گسترده ای پا گرفته بود باعث شد تا در سال 58
شورای دانشجویی دانشگاه با توافق عمومی به سرعت شكل گرفته و به صورت بسیار موثری در
مسایل مختلف دانشگاه دخالت داشته باشد.
بنیانها و ساز و كارهایی كه برای متشكل كردن دانشجویان به كار گرفته می شوند باید
حداقل از دو خصلت اساسی برخوردار باشند تا بتوانند به خوبی به نیازهای كنونی جنبش
دانشجویی پاسخگو باشد.
از یك سو باید به این نكته توجه شود كه این افراد هستند كه باید در خدمت ارتقا و
قوام گرفتن این تشكلها قرار گیرند و نه این كه این ساختارها قائم به افراد باشند.
موقتی بودن حضور دانشجویان و محدود بودن دوره دانشجویی بایستی در خدمت همین هدف به
كار گرفته شود و از حضور و فعالیت هر فرد برای ارتقا ساز و كار ایجاد شده استفاده
نمود.
از سوی دیگر این ساز و كارها باید با توجه به شرایط روز و پیشرفتهای صورت گرفته و
مهمتر از آن علائق و گرایشات دانشجویان انتخاب شوند.
روزگاری ایجاد اتاقهای كوهنوردی یا موسیقی و فیلم و نظایر آن می توانست محل مناسبی
برای گرد هم آمدن ؛ تبادل نظر و همكاری دانشجویان در شرایط بسته و خفقان باشد. در
شرایط حاضر علایق و گرایشات جوانان تغییر كرده است و به نسبت همانها باید در نوع و
سطح فعالیتها هم تجدید نظر نمود.
زمانی در آغاز قرن بیستم لنین معتقد بود كه ایجاد یك روزنامه ضروری ترین وظیفه حزب
است. در آغاز قرن بیست و یكم با توجه به پیشرفتهای تكنولوژیك ؛ اینترنت و تبادل
دیجیتال اطلاعات فضای متفاوتی را ایجاد كرده است.
در مهر ماه با باز شدن دانشگاهها مطمئنا رژیم دامنه سركوب و فشار را با شدت بیشتری
نسبت به گذشته متوجه دانشگاهها خواهد ساخت.
ارتقا خواستها و مطالبات جنبش از یك سو و ضرورت پاسخگویی به آنها و از سوی دیگر
تشدید فشارها دانشجویان را بیش از پیش در مقابل این وظیفه قرار می دهد كه هرچه
سریعتر به تشكلها و ساز و كار فعالیتهای خود سر و سامان مناسبی بدهند.
با توجه به مطالب فوق نكات زیر از جمله مواردی هستند كه می توانند در ایجاد و ارتقا
ساز و كارهای جدید مد نظر قرار گیرند :
- فعالیتهای صنفی مرتبط با سطح و نوع علایق دانشجویان به صورت گسترده ای در نظر
گرفته و پیگیری شوند. ایجاد اتاقهای موسیقی ؛ نمایش و نقد فیلم ؛ نقد و بررسی كتاب
از جمله این فعالیتها محسوب می شوند.
- یك نشریه مستقل دانشجویی در هر دانشگاه ایجاد شود و با دعوت از دانشجویان برای
اظهار نظر و ارائه مقالات و مطالب در آنها و ارتباط این نشریات سعی شود هرچه سریعتر
تثبیت و گسترش پیداكند.
- یك سایت اینترنتی برای هر دانشگاه در نظر گرفته شده و درمیان گذاشتن دیدگاههای
مختلف در آنها فارغ از محدودیتهای فكری و جناحی تشویق گردد.
- ارتباط شبکه ای از طریق فیس بوک، تویتر، ای میل و... را باید گسترش داد و تجربه
های سازمادهی شبکه ای را با دیگران در میان گذاشت.
بایستی دقت نمود كه چه در این زمینه ها و چه در موارد مشابه یك سری اصول كلی ضرورتا
باید در نظر گرفته شوند. تكیه بر پلورالیسم و توجه به خواسته های صنفی دانشجویان و
مقابله با موارد فشاری كه از سوی رژیم به كار گرفته خواهند شد كاملا ضروری می
باشند. مواردی نظیر جداسازیهای جنسیتی ؛ به كارگیری دوربینهای امنیتی در محیطهای
دانشگاهی؛ فشار بر اساتید آزادیخواه ؛ تعلیق دانشجویان به دلیل فعالیتهای آنان از
جمله مسایلی هستند كه بایستی به صورت یكپارچه و گسترده با آنها مقابله شود.
گسترش ارتباط میان دانشگاههای مختلف و حمایت عملی از خواستهای یكدیگر ضرورتی اجتناب
ناپذیر است. این حركتها بایستی به سمتی هدایت شود كه هر چه سریعتر به سطحی برسد كه
دانشجویان بتوانند از خواستها و مبارزات سایر اقشار اجتماعی نظیر معلمان ؛ زنان و
كارگران حمایت عملی داشته باشند.
بایستی آمادگی برای انجام اعتصابات كوتاه مدت در هر دانشگاه و اعلام سراسری چنین
اقداماتی هر چه سریعتر به وجود آید و این گونه حركات به صورتی تنطیم شوند كه حداكثر
حمایت و همراهی را میان دانشجویان بدست آورد.
با توجه به حربه های سركوب اتخاذ شده از سوی رژیم از یك طرف و ضرورت به میدان آوردن
حداكثری دانشجویان از طرف دیگر لازم است كلیه حركتها فارغ از وابستگیهای سیاسی به
نیروها و جریانات مختلف سازماندهی شوند. مسلم است كه هر فرد حق دارد از هر نظرگاه و
اعتقاداتی برخوردار باشد اما در زمان شركت در این گونه فعالیتها باید از هر چیزی كه
حتی شائبه وابستگی یا حمایت از یك دیدگاه خاص را به وجود آورد پرهیز گردد.
در مقطعی كه این تشكلها تا حد مورد نیاز پا گرفته و قوام یافته باشند و فضای سركوب
به حد مورد نیاز شكسته شده باشد هر جریان و تفكری می تواند با پرچم و شعار خود وارد
میدان شود و این بهترین نمود پلورالیسم و تسامح و تساهل فكری خواهد بود. اما تا آن
زمان هر حركت نسنجیده ای ممكن است موجب تفرقه و شكاف در میان صفوف دانشجویان گردد و
این همان شكافی است كه رژیم مترصد آن است تا بتواند شرایط را به وضعیت گذشته
بازگرداند.
از آغاز روزهای بازگشایی دانشگاهها دانشجویان بایستی به گونه ای خود را آماده و
مهیا نمایند كه با شكوهترین و قوی ترین سالگرد 16 آذر را برگزار نمایند و نه تنها
به سركوبگران رژیم بلكه به همه اقشار اجتماعی نشان دهند كه به حق یكی از پیشروترین
نیروی اجتماعی می باشند.
26 مرداد 88