یادداشت سیاسی

 

ادامه بحران انقلابی و قیام، ورشکستگی عمود خیمه نظام

 

مهدی سامع

mehdi.samee@gmail.com

 

یکی از پارامترهای بحران انقلابی موقعیت قدرت حاکم است که در شرایط این گونه بحرانها «نمی تواند به شکل سابق» حکومت کند و در نتیجه تضادهای درونی هرم قدرت همواره تشدید و شکاف در حاکمیت افزایش بیشتری پیدا می کند. نیروهای شریک در قدرت به همراه حاشیه نشینانشان در عمل قانون و قاعده قبلی را رعایت نکرده و در حالی که در حرف از قانونیت دم می زنند، در عمل آن گونه رفتار می کنند که بتوانند فلش بحران را به سمت مورد نظر خود هدایت کنند. در دو ماه و ده روز  گذشته این پدیده به بارزترین شکل خود را نشان داد. هرچه فشار از پائین افزایش پیدا کند و مردمی که نمی خواهند به شکل سابق زندگی کنند و به دنبال تغیر هستند مصمم تر در میدان مبارزه حضور داشته باشند، شکاف در بالا بارزتر و فرصتها برای رسیدن به سازس محدودتر می شود. در ماهی که گذشت مردم ایران به اشکال مختلف و با شعار مشترک «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای» عزم خود برای تغیر را نشان دادند.مردم در  8 مرداد در بهشت زهرا در کنار خانواده شهدای قیام و در مراسم چهلم شهدای 30 خرداد، در 12 مرداد همزمان با مراسم تنفیذ احمدی نژاد و در 14 مرداد همزمان با مراسم تحلیف احمدی نژاد با ابتکارها و تاکتیکهای جدید قیام را تداوم دادند. این سه خیزش گسترده همراه با شعارها و تظاهرات محدود شبانه و شعار نویسی و به خصوص با حرکتهای اعتراضی خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی که جسورانه و به طور روزانه جریان دارد، مرداد ماه را به ماه طوفانی تبدیل کرد. تداوم بحران انقلابی و ادامه قیام و خیزشهای مردمی در ماه گذشته منجر به شکاف بیشتر در درون هرم قدرت شد. صحنه تنفیذ احمدی نژاد نمایشی از ورشکستگی ولی فقیه و گماشته او بود. به دنبال عدم حضور رفسنجانی در مراسم تنفیذ، خامنه ای چند نفر از نزدیکانش را به سراغ او فرستاد. در این دیدار که روز سه شنبه 27 مرداد صورت گرفته، به گزارش خبرنگار ثانیه نیوز،غلامعلی حداد عادل، علی اكبر ولایتی، مظفر، باهنر و عسگراولادی حضور داشته اند و گزارش کوتاهی از جانب دیدارکنندگان در سایت ثانیه نیوز منتشر شده است. رفسنجانی در این دیدار در مورد خامنه ای گفته است که:«من هیچ مشكلی با رهبری بزرگوار ندارم.» دیدار کنندگان «گزارشی از عملكرد نزدیكان رفسنجانی و حضور آنها در ساماندهی اغتشاشات و هزینه‏های میلیاردی در این مورد و استفاده از امكانات متروی تهران برای انتخابات و بعد از آن، التهاب آفرینیها و..» به رفسنجانی می دهند و می گویند که:«مهدی، فرزند شما در جریان انتخابات، 18 روزنامه سراسری را خریداری كرد .....و .....در روزهای پس از انتخابات  و در جریان فتنه‏انگیزیها نیز ایشان(مهدی) با پرداخت مبالغ قابل توجه به سایتها و برخی خبرنگاران شبكه‏های ماهواره‏ای، شایعاتی را علیه برخی چهره‏ها مطرح ساخته است.» در مقابل رفسنجانی همه این ادعاها را «دروغ» اعلام می کند و البته دیدار کنندگان در باره ادعاهای خود مدارکی نیز ارایه می دهند.

گزارش مختصر سایت ثانیه نیور نشاندهنده رابطه پر  تنشی است که بین رفسنجانی و طرفداران خامنه ای وجود دارد. رفسنجانی می کوشد با پیشنهادهایی «مصلحت طلبانه» بار بحران را از دوش خامنه ای برداشته و فلش بحران را به سمت احمدی نژاد برگرداند. اما این تدبیرهای ظاهرا «خیرخواهانه» برای ولی فقیه همچون سم مرگ موش است که در وسط لقمه ای نان و پنیر خوش طعم جاسازی شده است.

رفسنجانی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام که روز شنبه ۳۱ مرداد بدون حضور احمدی نژاد برگزار شد بار دیگر به پیشنهادهای خود که در نماز جمعه روز 26 تیر ارایه کرده بود، به زبانی ملایم تر و با اندکی چرب کردن ریش ولی فقیه تاکید کرد.

او از تصحیح کارهایی صحبت کرد که برای طرف مقابل غیر قابل تغییر است.

حرفهای رفسنجانی ملایم ترین موضع در مورد سید علی خامنه ای است. آقای منتظری طی یک اظهار نظر فتوا گونه که در روز 19 تیر صادر کرد، بدون ذکر نام از خامنه ای، ولایت او را به خاطر عادل نبودن و نداشتن رای اکثریت فاقد مشروعیت و «جائرانه» اعلام کرد. منتظری در مورد «حفظ نظام» که خمینی آن را واجب ترین واجبات اعلام کرده بود در فتوای خود می گوید:«حفظ نظام به خودی خود نه موضوعیت دارد و نه وجوب آن وجوب‏ ‏نفسی میباشد. تمسك به جمله "حفظ‏ ‏نظام از اوجب واجبات است" میان دعوا نرخ تعیین كردن و تنها به قاضی رفتن است. حاكمیتی كه بر اساس چماق و ظلم و تجاوز به حقوق دیگران و‏ ‏تصرف غاصبانه و تغییر در آراء آنان و كشتن و بستن و بازداشت و شكنجه های‏ ‏قرون وسطی و استالینی و ایجاد خفقان و سانسور روزنامه ها و اخلال در وسائل‏ ‏ارتباطی و زندانی كردن عقلاء و نخبگان جامعه به بهانه های واهی و تحمیل‏ ‏اعتراف به امور خلاف واقع به ویژه در زندان نزد شرع و عقل و عقلاء جهان‏ ‏محكوم و بی ارزش است.»

پس از این فتوای مهم آقایان طاهری اصفهانی، بیات زنجانی، یوسف صانعی، سید علی محمد دستغیب که حوزه نفوذ قابل توجهی در محافل مذهبی دارند هریک به نوعی و با پیشنهادهایی خواستار عزل خامنه ای شدند.

مجمع نمایندگان ادوار مجلس ارتجاع در روز پنجشنبه ۲۲ مرداد در نامه به رئیس مجلس خبرگان خواستار «بررسیهای قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی» شد. این بخش از اصل 111 قانون اساسی جمهوری اسلامی به موضوع «عزل رهبر» اختصاص دارد. این مجمع همچنین «با اعلام انزجار از یورش عناصر نظامی، انتظامی، بسیجی و لباس شخصی و اطلاعاتی و به خاک و خون کشیدن تعدادی از مردم بی دفاع، و همچنین بازداشت گسترده اهل قلم و فعالان سیاسی و نخبگان و مردم عادی و اعمال وحشیانه ترین رفتارها نسبت به بازداشت شدگان، خواهان رسیدگی به اقدامات و فعالیتها و عملکرد نهادها و قوای انتظامی و نظامی و دستگاه قضایی در وقایع اخیر» که همگی تحت امر ولی فقیه می باشد، شده است.

نامه كروبی به ‌رفسنجانی که در تاریخ 8 مرداد نوشته شده و پس از ده روز منتشر شد نیز یک نمونه دیگر ار تشدید تضاد درون هرم قدرت و جهت دادن بحران به سوی ولی فقیه است. کروبی در نامه خود می نویسد:«اتفاقی در زندانها رخ داده است كه چنانچه حتی اگر یك مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعه‌ای است برای جمهوری اسلامی كه تاریخ درخشان و سپید روحانیت تشیع را تبدیل به ماجرای سیاه و ننگین می‌كند كه روی بسیاری از حكومتهای دیكتاتور از جمله رژیم ستمشاهی را سفید خواهد كرد.» مهدی کروبی در نامه خود به تجاوز وحشیانه به دختران و پسران در زندانها اشاره می کند و خواستار رسیدگی بدین امر می شود. گرچه تجاوز به زندانیان سیاسی از سال 1360 در زندانهای جمهوری اسلامی وجود داشته و به خصوص تجاوز به دختران باکره در شب قبل از اعدام موضوع افشا شده ای است که همه شرکای در قدرت به شمول کروبی از آن مطلع بوده اند، اما افشای تجاوز در زندانها در شرایط بحران انقلابی و قیام به وسیله شیخ مهدی کروبی به تعمیق شکاف بیشتر کمک خواهد کرد.

پس از فتوای منتظری بدون شک نامه سرگشاده 24 مرداد «جمعی از علما و فضلای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد» به مجلس خبرگان، حائز اهمیت است. این نامه نشاندهنده منفرد شدن سید علی خامنه ای در میان روحانیان نخبه و شکسته شدن اتوریته او است. چند فراز از این نامه به قرار زیر است:

 

-«کسی که نخستین گام را برای قانون شکنی برداشت و موجب شد نامزدها و مردم مطمئن شوند که اعتراضات و شکایت بی حاصل است و تصمیم به رئیس جمهور شدن احمدی نژاد از قبل اتخاذ شده است شخص رهبری بود.»

 

-«هزار سال است فقهای شیعه اقرار در زندان و در شرایط خوف را باطل می دانند و قوانین رسمی کشور هم آن را بی اعتبار می داند اما در دوره زعامت آقای خامنه ای بارها اشخاصی را به بند کشیده و اقاریر آنها را با هدفهای سیاسی از رسانه متعلق به ملت بدون اذن ملت پخش کرده اند هر چند برخلاف شرع و قانون بوده است.»

 

-«مسئول اصلی بروز بی اعتمادی و درگیری و خشونتها و کشتارها و زندانها در انتخابات اخیر، شخص آقای خامنه ای است و صلاحیت بقای در این مقام را ندارد.»

 

و در پایان نویسندگان نامه سرگشاده می نویسند: «علهیذا در برابر حوادث مؤلمه اخیره، همه حضرات مسئول و مکلف بوده و مجاز به غمض عین نیستند وگر نه شریک آن مظالم خواهند بود. ترس از قدرت و ترس از مخلوق شرک است و عذر مقبولی به درگاه حضرت حق نخواهد گردید. همانطور که حضرات وقوف دارند در جریان مظالم سالهای اخیر و خصوصا ماههای اخیر جناب آقای خامنه ای شرایط مندرج در اصول پنجم و یکصد و نهم را از دست داده اند و مطابق اصل یکصد و یازده قانون اساسی جمهوری اسلامی خبرگان موظف به برکناری وی هستند و با توجه به این که چنین شخصی منعزل است هرنوع تعلل شما که منجر به ادامه وضع موجود و تبعات بعدی خواهد بود مسئولیت دنیوی و اخروی آن مستقیما بر عهده شما خواهد بود.»

این چنین است حال و روز کسی که سید محمد خاتمی او را عمود خیمه نظام نامید و کسی که خود را مرجع شیعیان جهان می داند. خامنه ای چنان ورشکسته شده و اوضاع درونی حکومت آن چنان بحرانی شده که یک تعارف خشک و خالی بین رفسنجانی و احمدی نژاد، دبیر‌كل حزب موتلفه اسلامی را به وجد آورده است. حبیبی یا از سر نادانی و حماقت و یا به خاطر ظاهر سازی در مورد برخورد رفسنجانی و احمدی نژاد در جریان معارفه صادق لاریجانی می گوید:« لبخند آشتی و سلام بین این دو برای كسانی كه دلشان برای وفاق و همگرایی در كشور می‌تپد، رضایت‌بخش و آرامش ‌دهنده بود.» دبیر‌كل حزب موتلفه اسلامی با سیلی صورت خود را سرخ نشان می دهد و دروغ می گوید که با یک سلام و لبخند احساس آرامش می کند. او هرچقدر نادان و کوته بین باشد، از عمق بحران و طوفانی که به پا شده باخبر است.