کنفرانس چپ برای کارگران

20تا 22 نوامبر 2009 در جنوا(ایتایا)

گزارش:مهدی سامع

 

از روز جمعه 20 نوامبر تا بعد از ظهر روز یکشنبه 22 نوامبر به ابتکار انجمن «خلاف جریان» از حزب احیای کمونیستی ایتالیا کنفرانسی زیر عنوان «چپ برای کارگران» در شهر جنوانا در ایتالیا برگزار شد. هدف این کنفرانس حرکت در جهت اتحاد کمونیستهای ایتالیا بود و در آن بسیاری از فعالان کارگری و چپ که اکنون در حزب احیای کمونیستی فعالیت می کنند و یا در گذشته در این حزب فعالیت می کردند، شرکت داشتند. در این کنفرانس به طور متوسط هر روز حدود 150 نفر شرکت می کردند و به طور فعال در مباحث آن مداخله می کردند.

در این کنفرانس از طرف سازمان چریکهای فدایی خلق ایران من(مهدی سامع) و رفیق مهرداد قادری به دعوت انجمن خلاف جریان شرکت کرده بودیم و در روز جمعه من در مورد سرکوب جنبش سندیکایی در ایران در این کنفرانس صحبت کردم.

شهر جنوانا در ایتالیا یک شهر کارگری، توریستی است. در ژوئیه سال 2001 تظاهرات پرشور ضد جهانی سازی نئولیبرال در این شهر برگزار شد که در آن یک جوان رزمنده به نام كارلوگيولاني در اثر حمله پلیس جان باخت

روز جمعه 20 نوامبر کنفرانس با سخنان مارکو وروجیو اغاز به کار کرد و در ادامه روخوانی کتابی در نقد مناسبات سرمایه داری و نئولیبرالیسم عنان گسیخته توسط دو نفر از هنرمندان جنبش چپ ایتالیا به شکل جذابی اجرا شد. در ادامه برنامه صحبتهای من شروع شد. قرار بود من به مدت 30 دقیقه پیرامون سرکوب جنبش سندیکایی در ایران صحبت کنم. اما به علت این که صحبتها همزمان ترجمه نمی شد و به علت سوالهای بسیار و منجمله سوالهایی در مورد جنبش اجتماعی اخیر،این قسمت از برنامه حدود 2 ساعت طول کشید و ادامه برنامه به روز بعد موکول شد.

 

من در صحبتهایم ابتدا به تاریخچه جنبش سندیکایی در ایران از ابتدای قرن گذشته تا کنون پرداختم و نتیجه گرفتم که طی بیش از یک صد سال رژیمهای دیکتاتوری مانع فعالیت سندیکاها در ایران بوده و به جز در دورانهای کوتاه تشکلهای مستقل کارگری را به رسمیت نشناخته و فعالان این جنبش را دستگیر و تحت شکنجه و آزار و محکومیت قرار داده اند. سپس به شکل گیری جنبش کارگری در آستانه انقلاب بهمن 1357 و نقش این جنبش و به وبژه نقش کارگران صنعت نفت، و کارگران و کارکنان شرکتهای دولتی و خصوصی در سرنگونی رژیم گذشته پرداختم. پس از آن توضیح دادم که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی دارودسته خمینی با ایجاد تشکلهای دولتی همچون خانه کارگر، انجمنهای اسلامی کار و شوراهای اسلامی کار به مقابله با جنبش مستقل کارگری مبادرت کردند.

آن گاه به تشریح شرایط طبقه کارگر طی یک دهه گذشته پرداختم و نتیجه گرفتم که کارگران و مزدبگبران ایران از یک طرف تحت فشار و سرکوب استبداد مذهبی حاکم بوده و از طرف دیگر به شدت از طرف برنامه نئولیبرالی رژیم تحت استثمار شدید هستند. سپس به تشریح خصوصی سازیها، خروج بسیاری از کارگاهها از شمول قانون کار و بیکارسازیها پرداختم و نتیجه گرفتم که ابعاد سرکوب و ابعاد تعرض به سطح زندگی و معیشت کارگران و مزدبگیران ایران طی دو دهه گذشته هر روز بیشتر روز دیگر بوده است..

سپس به روند رو به رشد حرکتهای کارگری طی دو دهه گذشته پرداخته و گفتم که طی چهار سال اول دولت احمدی نژاد حرکتهای کارگری هر روز گسترش بیشتری پیدا کرده به نحوی که تنها در شش ماه گذشته بیش از 60 حرکت کوچک و بزرگ کارگری(هر سه روز یک حرکت اعتراضی) در ایران به وقوع پیوسته است. در این قسمت مروری به لیست 60 حرکت کارگری در 6 ماه گذشته نموده و نتیجه گرفتم که جنبش کارگری در ایران نه یک جنبش در حاشیه، بلکه جنبشی فعال و رو به رشد است.

سپس به تلاش فعالان کارگری برای ایجاد تشکلهای مستقل پرداختم و سیاست سرکوبگرانه رژیم در مورد فعالان کارگری و منجمله دستگیری و محکوم نمودن منصور اسانلو و اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه را تشریح کردم. در پایان صحبتهایم به نقد آن گرایش در چپ جهانی که خیزشها و قیامهای اخیر را  متعلق به طبقه متوسط ایران و به علت توطئه آمریکا ارزیابی می کند پرداختم.

پس از پایان صحبتهایم به سوالهای زیادی که در مورد وضع اقتصادی ایران و موقعیت طبقه کارگر و روند جنبش اجتماعی مردم می شد پاسخ دادم و از فعالان کارگری و چپ که در جلسه حضور داشتند درخواست کردم که از مبارزه مردم ایران برای حقوق دمکراتیکشان حمایت کنند.

 

در روز شنبه 21 نوامبر با سه تن از فعالان کارگری و چپ در ایتالیا سخنرانی کردند.

مارکو وروجیو از انجمن «خلاف جریان» در سخنرانی خود به ضرورت اتحاد چپ رادیکال و مستقل پرداخت و گفت نگاه این چپ نه به حزب دمکرات که به کارگران و کارمندان است و آنها را نمایندگی می کند. وی به مشگلات چنین اتحادی اشاره کرد و نتیجه گرفت که باید از هم اکنون شروع کنیم چون فردا دیر است. مارکو تاکید کرد که هدف ما باید به طور جدی اتحاد تکه های جدا از هم چپ رادیکال باشد. به نظر او سه مورد می تواند به عنوان کارپایه این اتحاد مورد بحث قرار گیرد. اولین نکته چپ باید به سخنگوی نیازهای کارگران تبدیل شود و تنها در این حالت است که می تواند برخود نام چپ بگذارد.  چنین چپی در اتحادهایی که در عمل منجر به دست برداشتن از خواسته های کارگران و مزدبگیران و کارمندان می شود، شرکت نمی کند. ما باید با قراردادهای موقت کار به ویژه در مورد جوانان مخالفت کرده و تلاش کنیم تا با جنبش توده ای حقوق از دست رفته کارگران را احیا کنیم. دومین نکته فعال شدن در ....به منظور مهار راست روی رهبری این نهاد بزرگ کارگی که 6 ملیون عضو دارد. و سومین موضوع مخالفت با استفاده از انرژی اتمی در ایتالیا است. لازم به یادآوریست که 20 سال پیش طی یک رفراندوم 90 در صد مردم ایتالیا با استفاده از انرژی اتمی مخالفت کردند. اما اکنون دولت بریسکونی به دنبال آن است که با تغییر توازن قوا در ایتالیا دوباره طرح استفاده از انرژی اتمی برای ساختن 6 نیروگاه هسته ای به تصویب پارلمان برساند.

 

سخنران بعدی آندریا فیورتی از «اتحادیه کمونیستی» بود. وی در ابتدا کفت تشکر من به خاطر دعوت به این سمینار نیست، بلکه به خاطر این کار مشترکی است که آغاز شده است. آندریا گفت ما نباید فقط از این که چرا تکه تکه شدیم گله کنیم و در این مورد بحث کنیم. بلکه ما باید اکنون  در جستجوی جوابی برای سوال چه باید کرد باشیم. باید به این نکته توجه کنیم که برای اولین بار پس از 60 سال هیچ کمونیستی در مجلس ملی ایتالیا و در تعدادی از مجالس منطقه ای و شهرداریها حضور ندارند.

آندریا  سپس به مساله ائتلاف انتخاباتی با حزب دمکرات (نام قبلی آن حزب دمکراتیک چپ بوده) پرداخت و گفت هدف ما از شرکت در چنین ائتلافی ممانعت از تعرض به حقوق کارگران بود اما در عمل این تعرض با حضور ما گسترده تر شد و در نتیجه کارگران و کارمندان دلیلی برای رای دادن به ما نداشتند. آندریا در پایان سخنرانی اش پاسخ خود به چه باید کرد را چنین جمعبندی کرد. کار برای اتحاد نباید موقت و ناپایدار باشد. نیروی چپ باید از منافع کارگران، محیط زیست و دمکراسی هم در جامعه و هم در درون حزب دفاع کند. به نظر آندریا این ها می تواند کارپایه برای اتحاد باشد.

آندریا تاکید کرد که ما باید به شدت و به طور گسترده با خصوصی سازی آب و جمع آوری زباله مخالفت کنیم.

 

سخنران بعدی مارکو ریسو از «پروژه چپ کمونیستی مردمی» جدا شده از حزب کمونیستهای ایتالیا بود. وی قبلا نماینده مجلس بوده است. مارکو گفت ما باید به نقد سیاستهایمان بپردازیم چون طی این مدت از جامعه و زحمتکشان فاصله گرفتیم. وی گفت خط مشی سیاسی ما باید آینده روشنی برای عموم مردم ترسیم کند. وی سپس به گذشته حزب کمونیست ایتالیا پرداخت که در آن این حزب با تلاش خود دستآورهای زیادی برای مردم داشته است. مارکو گفت ما در 20 سال گذشته همه این دستاوردها که با رنج و خون و عرق فتح کرده بودیم را بر باد دادیم.

وی بزرگترین اشتباه را در ائتلاف انتخاباتی با حزب دمکرات و متحدان آن دانست و گفت با این اتحادها ما در عمل جنگ در یوگوسلاوی و افغانستان را تائید کردیم و به قانون کار موقت صحه گذاشتیم. مارکو همچنین به فساد مالی بعضی افراد سودجو در بین کمونیستها که با رشوه خواری به حیثیت کمونیستها ضربه زده اند اشاره کرد و گفت این را در نظر داشته باشیم که ما سه سال پیش 142 نماینده در دو مجلس و چندین وزیر و معاون وزیر داشتیم و در بسیاری از شوراهای استان نفوذ گسترده ای داشتیم. اما در این لحظه حتی یک نماینده مجلس نداریم و نفوذ توده ای ما در شوراهای استان هم به سبب اشتباهات استراتژیک و تاکتیکی بسیار کاهش یافته است. وی سپس به تشریح برنامه نظرات ایجابی خود پرداخت و گفت؛ ما یک پروژه هستیم که قصد داریم یک مجمع متحد ایجاد کنیم. نباید گذاشت که جریان چپ نردبان ترقی شخصی برای سو استفاده شود. به محض این که همه ما توانستیم با یک برنامه چپ به توافق برسیم، ما خود را منحل می کنیم و به جریان متحد که همگی ایجاد کرده ایم می پیوندیم. وی گفت؛ ما باید تلاش کنیم که در بحرانهای فعلی نه فقط جامعه که همه فعالان جنبشهای اجتماعی را متحد کنیم.

لازم به ذکر است که مارکو ریسو زمانی که عضو حزب احیای کمونیستی و نماینده مجلس بود به لایحه شرکت ایتالیا در جنگ افغانستان رای مثبت نداد و همین امر سبب شد که عضویت او در حزب به حالت تعلیق درآید.

 

در روز یکشنبه 22 نوامبر 5 تن از فعالان سندیکایی و چپ سخنرانی کردند که من فقط توانستم از سخنرانی جوهیگن، عضو حزب سوسیالسست ایرلند و نماینده پارلمان اروپا یادداشت بردارم.

جو در ابتدا همدردی و همبستگی کارگران ایرلند را با کارگران ایتالیا و فعالان چپ و کارگری اعلام کرد. سپس به مبارزات جاری در سطح اروپا پرداخت و گفت، مساله مهم سمت گیری درست این مبارزات و پیوستگی و همبستگی آن است. او گفت من کمونیست هستم، اما در ایرلند نمی شود از کلمه کمونیست استفاده کرد، چون بلافاصله آن را با استالینیسم مرتبط می دانند.

جو در ادامه سخنانش گفت؛ ده ساله گذشته دوره مشگلی بود و تمام رسانه های جمعی از پیروزی قطعی کاپیتالیسم بر سوسیالیسم صحبت می کردند. در این دوران بسیاری احزاب از چپ به راست رفتند. حتی حزب احیای کمونیستی در ائتلاف با حزب دمکرات به راست غلطید. اما اکنون دنیا عوض شده و بحرانهای سرمایه داری به شکل جدی بروز کرده و سرمایه داری قادر به حل این بحرانها نیست. در این شرایط این امکان به وجود آمده که برای ایجاد یک بلوک چپ تلاش کنیم. کسانی که بار بحران بر دوش آنهاست و بیشترین هزینه را در این راه می پردازند، پایه های بلوک چپ هستند.

جو در ادامه صحبتهایش به شرایط ایرلند پرداخت و گفت، درحال حاضر در ایرلند بزرگترین حزب سرمایه داری ایرلند در ائتلاف با حزب سبز حکومت می کنند و این حکومت درصدد قطع کلیه حقوق اجتماعی کارگران است. با توجه به شرایط یکسان در اروپا ما نیاز به یک آلترناتیو ضد سرمایه داری داریم.

جو در تشریح این الترناتیو گفت، این حزب باید حزبی برای کارگران، حزبی برای مردم محروم و حزبی با روابط درونی دمکراتیک باشد.

با پایان سخن جوهیگن، پایان کار کنفرانس با اظهار امیدواری برای برگزاری جلسات دیگر در جهت اتحاد نیروهای چپ و کارگری اعلام شد.