بيانيـة بيست و نهمین سالگرد تأسيس شـوراي ملي مقاومت ايـران

 

صد و چهار سال از انقلاب مشروطه، پنجاه و هشت سال از قيام ملي 30 تير 1331 در حمايت از دکتر محمد مصدق، 29 سال از تأسیس شورای ملی مقاومت در 30 تیر 1360 و یک سال از قیام مردم ایران علیه رژیم ولایت فقیه که سراپای جامعة ما را دگرگون کرد، می گذرد.

مضامين مشترك این چهار رویداد تاریخی، يعني تلاش برای كسب آزادی و حاکمیت مردم ، از تداوم و تكامل مبارزه آزاديخواهانه‌يي حكايت مي كند كه پرچم آن در آستانة انقلاب مشروطه برافراشته شد و  طی بیش از صد سال، به رغم همة فراز و نشیبها و هزینه های سنگيني که مردم ما در این مسیر پرداخته اند، هم‌چنان ادامه دارد.

 صدسال پيش پيشگامان مشروطه اين اصل را كه «قواي مملكت ناشي از ملت است» دراصل 26متمم قانون اساسي به ثبت رساندند و اصل دعواي امروز هم بازپس گرفتن همين حق به سرقت رفته ملت است. پرچم اين مبارزه حق طلبانه درقيام مردم ايران درسال گذشته در دستان پرتوان ملیونها زن و مرد آزادیخواه در گوشه و کنار ایران به اهتزاز در آمد و مردم با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» ناقوس مرگ استبداد مذهبی حاكم را به صدا درآوردند.

شكاف و شقه در هرم قدرت و ثروت، درهم شکسته شدن اقتدار و اعتبارولي فقيه ، محدود شدن فرصتها و ميدان مانور خامنه ای درميان باندهاي دروني رژيم، گسترش و تعميق قیامها و خیزشها، همراه با تحريم و انزواي  رژیم در منطقه و در جهان- که دو مشخصه بارز آن تصويب قطعنامه 1929 درشوراي امنيت و شكل گيري و پيروزي آلترناتيو ملي عراقي در انتخابات پارلماني اين كشور است- نشان می دهد که رژيم دروضعي ناپايدار و شكننده قرار گرفته و اوضاع در داخل و خارج ایران دیگر به شرایط قبل از قيام بر نمی گردد. آنچه از رذالت و ددمنشی ، خامنه ای و گماشتة حقیر او در یکسال گذشته گفتند و کردند، نتوانست این حقیقت را که قیام مردم «آغاز پایان رژیم ولایت فقیه» است، مخدوش كند.

تلاشهای سركوبگرانه خامنه ای برای مهار قيام و بحران داخلی و حملات وحشيانة مزدورانش در روزهای 6 و 7 مرداد88 به شهراشرف با شکست مفتصحانه مواجه شد و پیکار سرنوشت ساز مردم ایران براي آزادي، و پایداری  زنان و مردان دلیر شهر اشرف، ناکام ماندن توطئه هاي آخوندي براي مهاركردن جنبش خواستار دموكراسي در ایران را به ثبت رساند.

در چنین شرایطی، ولی فقیه نظام باید يا به سیاست بی دنده و ترمز و فرار به جلو ادامه دهد یا عقب نشینی كند و با نوشیدن پی در پی جامهای زهر به  فروپاشی سلطنت مطلقه اش تن در دهد. رویدادهای یکسال گذشته و حمایت بی دریغ خامنه ای از گماشته اش در نقش رئیس جمهور، فرصتها را برای سازش و عقب نشینی، هر روز بیش از روز قبل، محدود کرده است. قیام مردم ایران ولی فقیه را به نقطه يي رسانده که هر راه حلی را  انتخاب کند نمی تواند تعادل قوا را به سود خود و  به زیان جنبش آزادیخواهانه مردم، تغيير دهد.

شورای ملی مقاومت ایران در آغاز سی امین سال حیات خود ياد همة فرزندان فداكار ايران را که طی صد سال گذشته در مبارزه برای آزادی ايران به شهادت رسيده‌اند گرامي مي دارد و به همة رزمندگاني كه دريكسال گذشته، در پايداري اشرف، درصحنه هاي قيام و در زندانهاي رژيم در راه مبارزه با  استبداد ديني  و برقراري دموكراسي و حاكميت مردم ايران به خاك افتاده اند، درود مي فرستد.

ما از همة هموطناني كه درميدانهاي گوناگون پيكار آزادي و در خلق حماسه هايي همچون گردهمایی بزرگ 5تير در تاورنی، پيشبرد كارزارهاي ميهني براي دفاع از اشرف و درهم شكستن برچسب تروريستي مشاركت داشتند، سپاسگزاريم و همبستگي خود را با زنان و مردان دلیر و پيشتاز شهر اشرف ، زندانيان سياسي و عقيدتي مقاوم در سیاهچالهای خامنه ای و  تمامی خانواده های شهيدان و زندانیان سیاسی ابراز مي داريم. شور و اشتياق هموطنان در دفاع از مقاومت و رزمندگان اشرف در جريان همیاری پنج روزه با سیمای آزادی، جلوة بي نظيري از همبستگي ملي درمبارزه با استبداد مذهبي و براي نيل به آزادي بود.

شورای ملی مقاومت از تلاشهاي بي وقفة خانم مریم رجوی، رئيس جمهور برگزيدة شوراي ملي مقاومت، برای جلب حمایت جهانی از مبارزة مردم ایران و حقوق رزمندگان اشرف، و از حمايتهای مداوم زنان و مردان آزاديخواه و نيروهاي دموكراتيك و مدافع حقوق‌بشر در سراسر جهان، به‌‌ويژه مردم آزادیخواه و نيروهاي ملي و دموكراتيك عراقي، ستایش و قدرداني مي‌كند و در آغاز سی امین سال حیات خود،  نظرات و مواضع خود را پیرامون شرایط کنونی به اطلاع مردم ایران می رساند.

 

یک سال پر تلاطم:

 ادامة قیام مردم و گسترش شقه در حاكميت

1-                 جنبش اعتراضی که پس از شعبدة انتخاباتی شکل گرفت در قیام 30 خرداد 1388با شعار مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، زنده باد ازادی، با مضمون و اهداف مقاومت سازمان يافتة مردم ایران طی 30 سال گذشته انطباق کامل پیدا کرد و تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران را تحت الشعاع خود قرار داد. دربارة اين خیزشها شورای ملی مقاومت در بیانیة خود در سال گذشته اعلام کرد: «مردم خيلي زود شعارهاي انتخاباتي را پشت سرگذاشتند، سياست را در مرکز فعاليت خود قرار دادند و با شعار مرگ بر ديکتاتور و مرگ بر خامنه اي سمت و سوي خود براي يک تغيير دموکراتيک و يک نظام عرفي را نشان دادند. قيام کنوني ترکيب و آميزه يي از تجربيات يک صد سالة تاريخ مردم ايران را در خود جا داده است. شهرهاي بزرگ همچنان کانون پر تپش خيزشها و قيامهاي مردمي هستند. جوانان با ”كارشبكه يي”  و خبر رساني و برقراري  ارتباطات  گسترده ، به خنثي كردن موانعي که حاکميت در مقابل آنان قرار مي دهد، ادامه مي دهند. پخش صحنة به شهادت رسيدن زنده ياد ”ندا” در روز30 خرداد در هزاران تلويزيون، که چند ميليارد نفر در سراسر جهان آن را مشاهده کردند، نمونه يي برجسته از کار خلاق  مردم براي اطلاع رساني از رويدادهاي قيام بود.  آن چه طي روزهاي 23تا30 خرداد 88 زمين را زيرپاي ولي فقيه ارتجاع به لرزه درآورد، نه كشاكشي در درون نظام ولايت فقيه، بلكه رويارويي مردم به جان آمده و مصمم به تغيير، با تماميت نظام بود؛ مردمي كه خشم متراكم آنها با عيان شدن شقه و شكاف در رأس حاكميت، فرصت بروزيافت. اين واقعيت در شعار فراگير مرگ برديكتاتور و فريادهاي آزاديخواهي مردم وجواناني كه روي پلاكاردهايشان مي نوشتند يا در موضعگيريهايشان مي گفتند كه نه به خاطر اين يا آن كانديدا بلكه براي بازپس گرفتن آزادي و ميهن به يغما رفتة خود به پاخاسته اند، كاملا بارز است...قيام مردم ايران نشان داد که اکثريت قاطع اين مردم خواستار برچيده شدن بساط ننگين سلطنت مطلقة فقيه هستند».

 

2-                 طي يك سال گذشته زنان و مردان میهن ما، درخيابان و دانشگاه و كارخانه و بازار، با خیزش و اعتصاب و  اعتراض، قیام را ادامه دادند. جنبش توفنده مردم در یکی از فرازهاي شكوهمند خود در روز 27 شهريور88(روز موسوم به قدس) با شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» سیاست صدور تروریسم و بنیادگرایی رژیم را شديدا به چالش کشید. خيزشهاي13 آبان  و  16 آذر و به ویژه قیام پرشکوه روز  6 دي(روز عاشورا) ،به طور آشكار جهت گیری و اهداف اصلی جنبش مردم را به جهانیان نشان داد. در روز6 دي ، بخش مهمي از شهر تهران ساعتها در اختیار مردم بود، مردم با شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم»، سراپاي رژيم را به لرزه در آوردند. در مقابل ، نمايندگان مجلس ارتجاع با سردمداري علی لاريجاني، كفن پوش به خيابان سرازير شدند ؛  خامنه اي براي ايجاد جو رعب و وحشت به بسيج تمام دستگاه حكومتي و با حداكثر تيغ كشي، و به طرح اتهام «محاربه» براي هرگونه همكاري و رابطه با مقاومت سازمانيافته، حتي ديدارهاي خانوادگي با مجاهدان اشرف، مبادرت كرد. اما مردم و قيام آفرينان پيشتاز و ازخود گذشته، در مقابل سیاست سرکوب گسترده، تسليم نشدند، بلكه مصمم‌تر و آبدیده تر، به  خيزشها و  تظاهرات اعتراضي ازجمله درچهارشنبه سوري، روز كارگر، 22 خرداد و 30 خرداد ادامه دادند، و در هر فرصت، با دیدار با خانواده شهيدان یا حضور بر مزار شهيدان قیام، به تجدید پیمان با آنان پرداختند. در دل زندانها، زندانيان سياسي مقاومترشدند و پيامهاي آتشين پايداري تا پاي جان فرستادند. بذر 30 سال مقاومت  سازمانیافته و پایداری سازش ناپذیر آن در برابر سلطنت مطلقه فقیه، سال گذشته محصول داد.

 

3-                 موقعیت کنونی در مورد رابطة حاکمیت با جنبش اجتماعی و با تضادهای درونی را در فشرده ترین شکل می توان چنین جمعبندی کرد: اقتدار و هيبت ولایت فقیه به نحوي جبران ناپذیر در هم شکسته است. خامنه ای در غلبه بر تضادها و شکافهای درونی هرم قدرت، ناتوان مانده و هر روز شاهد بروز شکافهای جديدتري است. قیام مردم، به رغم تعادل ناپایداری که بین جنبش اجتماعی مردم و نیروهای سرکوبگر ایجاد شده، ادامه دارد و جامعه براثر انباشت روزمره خشم و نفرت، در شرایط انفجاری است. خامنه ای براي ترميم شكاف حاكميت، از همة شیوه های رذیلانه استفاده کرده، اما تا كنون نتوانسته است بر آن  غلبه کند. اظهارات بالاترين مقامها و آخوندهاي نزديك به خامنه اي در اين مورد، بسيار گوياست. شيخ محمد يزدي عضو هيأت رئيسه خبرگان اخيرا گفته بود: «ولي فقيه هدف مقدم حملات است و كسي حاضر به دفاع ازاو نيست». مرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از سرکردگان باند موتلفه، نيز مي گوید: «حتی در بین نخبگان اصولگرا هم تفرقه و تشتت آرا دیده می‌شود و از ثبات فكری برخوردار نیستند و بعضی از دوستان نزدیكمان با صراحت می‌گویند ما بریده‌ایم! و در صحنة مقابله، ‌‌شما اینها را مشاهده نمی‌كنید. ‌‌چهره‌های معدودی الان در صحنه هستند و از مواضع مقام معظم رهبری دفاع می‌كنند»(جوان آنلاين16ارديبهشت89). این گفته ها توصیف موقعیت خامنه ای از زبان شیفتگان ولایت است. شکست مفتضحانه تظاهرات فرمايشي 9 دی 1388(در تقابل با قیام 6 دی روز عاشورا)، 22 بهمن 1388 و گردهمآیی 14 خرداد1389(سالروز مرگ خمینی) گفته های مرتضی نبوی را تائید می کند. در روز 14 خرداد، خامنه ای با پريشانحالي موسوی و کروبی را به جای «طلحه و زبير»، و خود را در مقام امام اول شیعیان قرار داد. سپس در پیامی خطاب به نمایندگان مجلس تحت امرش گفت:«خدشه‌ در التزام‌ به‌ ولایت‌ فقیه‌ و تبعیت‌ از رهبری‌، خدشه‌ در کلیت نظام‌ اسلامی‌ است‌ و این‌جانب‌ این‌ را از هیچ‌ کس‌ و هیچ‌ دسته‌ و گروهی‌ تحمل‌ نخواهم‌ کرد». و چندي بعد هم، در پاسخ به سوالی در مورد مفهوم «التزام به ولایت فقیه»، نوشت: «ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غیبت است و شعبه‌يى است از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله مى‌‌باشد و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است».  اين پاسخ مشمئزکننده،  موجی از تنفر و انزجار را حتی در بین «خودی» هایی ايجاد كرد که در گذشته با ارادت از «عمود خیمة نظام» صحبت می کردند. كار به آن جا رسيد كه سایت ولی فقیه این سوال و جواب را حذف کرد.

 

4-                 به رغم شقه وگسستگي بي علاج نظام و شكستن هيمنه ولي فقيه، سران جناح مغلوب به خاطر دلبستگیها و منافعی که طی سالها در نظام ولایت فقیه داشته اند و هنوز هم تا حدي از آن برخوردارند، و در نتيجة گرايششان به تسليم طلبي، مرعوب توپ و تشرهای ولی فقیه مي شوند و با شعارهای «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و «استقلال آزادی جمهوری ایرانی» که هر دو بیان اصلی ترین خواست مردم ایران یعنی نفی رژیم دینی و تحقق یک نظام عرفی است، مخالفت مي كنند تا به دفاع از قانون اساسي ولايت فقيه بپردازند. در این میان، مواضع سید محمد خاتمي آن قدر سازشکارانه  و تسلیم طلبانه است که مورد نكوهش موسوي وكروبي هم قرارگرفته است. میر حسین موسوي نيز در بيانيه شمارة 17عملا دولت پاسدار احمدي نژاد را به رسميت شناخت و دست از خواست ابطال انتخابات برداشت. او به مهمترين خواست خامنه اي تن داد و با مرزبندي با مقاومت سازمانيافته، يعني دشمن اصلي ارتجاع حاکم، گفت:«منافقين با اين جنايتهايى که در داخل کشور داشته اند، با اين همکاریهايى که با صدام داشتند، مرده يى شده بودند... شما وقتى فرزندان اين ملت که دو سه ميليونشان در يک روز يک خيابان را پر می کنند به منافقين نسبت می دهيد، آيا شما منافقين را تضعيف می کنيد؟ يا نفاق را تقويت می کنيد؟...اين تقويت محارب و منافق است». البته دل سوزی موسوی و شرکا برای اصل ولایت فقیه و قانون اساسی رژیم قابل درک است، اما آن چه برای همة تحلیلگران سیاسی شگفت انگيز به نظر می رسد این است که آقای موسوی وقتی ميبايست هزینه بپردازد، خود را فقط یک عضو جنبش سبز اعلام می کند ولي هرگاه می خواهد به ولی فقیه امتیاز بدهد، در نقش وکیل جنبش ضد دیکتاتوری در تقابل با شعارهای همگانی علیه ولایت فقیه ظاهر می شود. بي سبب نبود که در جریان یکی از خیزشهای سال گذشته، مردم به روشني و به صراحت اين شعار پرمعني را طرح كردند: «كشته نداديم كه سازش كنيم، رهبر قاتل رو ستايش كنيم». بدون تردید مواضع متناقص و سازشكارانة موسوی هم به جنبش ضد استبداد مذهبی ضربه وارد کرده و هم خود او و باند مغلوب را در مقابل خامنه اي در موضع ضعیف قرار داده است. مسئول شورا پیرامون موقعیت قیام و نقش نیروهای سازشکار به درستی بر اشتباه محاسبه موسوی تاکید کرد و گفت: «موسوي با حمله به مقاومت سازمانيافته نمي تواند كينه كشي خامنه اي را مهاركند و اشتباه محاسبه دارد... هرچند تا آن‌جا كه به ما مربوط می شودبه آقاى موسوى مى‌گوييم براى حفظ خويشتن، تا هر كجا كه مى‌خواهد مى‌تواند به مجاهدين و به تمامى مقاومت ايران ”بى دنده و ترمز” بتازد و در اين زمينه براى باند غالب كاسة داغتر از آش هم بشود!». آقای رجوی در همین خصوص اعلام کرد:«اگر قيامى كه از يكسال پيش در جريان انتخابات رياست جمهورى رژيم آغاز شد از يك هدايت و رهبرى ذيصلاح ملّى و به‌ دور از سازش و تسليم طلبى و به‌‌دور از آلودگى ارتجاعى به خمينى و ولايت فقيه، برخوردار بود، امروز وضعيت به‌كلى متفاوت بود». با اين حال، مسئول شورا بارها هرگونه تعرض باند غالب به موسوي و كروبي و اطرافيان و خانواده های آنان را محکوم کرده است.

5-                هم چنان كه دربيانيه هاي شوراي ملي مقاومت ودر موضعگيريهاي مسئول شورا، بارها اعلام شده است، برنده نهایی هرگونه گشایش و رفرم جدی، نیروهای خواستار تغيير دموكراتيك در ایران هستند. برهمين اساس ، سال گذشته شوراي ملي مقاومت دربيانيه خود «با ياد آوري تأكيدات مستمرخود درمورد ضرورت برگزاري انتخابات آزاد براساس حاكميت مردم (نه ولايت فقيه) و تحت نظارت بين المللي، خواستار ابطال فوري انتخابات فضاحت بار رياست جمهوري رژيم و به دنبال آن انحلال همة نهادهاي حاكميت غاصب آخوندي و سلب مشروعيت از تمامي مقامات و نهادهاي سركوبگر رژيم» شد. بدیهی است که ما ضمن استقبال از هرگونه رفرم و گشایش واقعي نه ادعاي توخالي و فريبكارانة «اصلاح طلبي»، موظف هستیم حقایق را آن گونه که واقعا هست، برای مردم تشریح کنیم. ما گفته ايم و می گويیم : «رژيم ولايت فقيه  به اقتضاي ماهيت قرون وسطايي خود مسير انقباض و بسته شدن هرچه  بيشتر را طي مي كند و از سياست صدور تروريسم و بنيادگرايي و دستيابي به سلاح  اتمي، كه آنها را ضامن بقاي خود مي داند، دست برنمي دارد. رژیمی که خمینی آن را پایه گذاری کرد و در قانون اساسي اش صريحا حاكميت مردم را  نفي مي كند و اساس موجوديتش بر سلطنت و حاكميت مطلقة فقيه استوار است، رژيمي كه انقلاب و حاكميت مردم را غصب كرده و خود را مطلق العنان و نماينده خدا در روی زمین مي داند، فاقد ظرفیت برای رفرم پذيري و استحاله و هرگونه انعطاف و تحول دموكراتيك  است»

 

چالشهای بین المللی رژیم:

شكست مماشات، شروع دوران جدید

6-                 تصويب هفتمين قطعنامة شوراي امنيت و چهارمین دورتحريمهاي الزام آور بين المللي عليه رژيم و تحریمهای جداگانة ایالات متحدة آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا ، استراليا، ژاپن و... را مي توان پایان سياست مماشات و آغاز اتخاذ يك سياست نسبتا قاطع درمقابل فاشيسم مذهبي حاكم برايران تلقي كرد. پس از دو دهه پافشاری شوراي ملي مقاومت ايران بر ضرورت تحریم قاطع و همه جانبه رژیم، جامعه جهاني اکنون به آغاز راهی رسیده که ما طی بیست سال گذشته بر آن تاكيد کرده ایم. بر ویرانة پندارهاي پوچ پيرامون اثربخش بودن سیاست مماشات، سیاست جدیدی در حال شکل گیری است. ولایت خامنه ای که براي اغفال کشورهای بزرگ «باد کاشته بود» اکنون باید «توفان درو کند». مقاومت ایران سالهاست به طور مداوم و با اسناد و مدارک انکارناپذیر اعلام می‌کند كه رژیم ولایت فقیه درپي دستيابي به سلاح اتمي است. ما پس از انتشار گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در سال 2007، با نقد این گزارش مصرانه بر فریبکاری رژیم ایران تاکید کردیم و به جامعه جهانی هشدار دادیم فریب موش و گربه بازی خامنه‌ای و ایادی او را نخورند. متاسفانه اين هشدارها به علت رواج سیاست مماشات،نادیده گرفته شد. اکنون دیگر روشن شده است که گزارش سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در سال 2007 ،از يك سو حاصل فريبكاري رژيم آخوندي بود و از سوي ديگرحاصل تلاش مماشات گران و لابيهاي رژيم در دولت آمريكا برای موجه جلوه دادن سازش با اين رژيم. اين گزارش اكنون درخود آمريكا  و ازسوي مسؤلان همان ارگانها درمعرض انتقاد است و جامعه اطلاعاتي آمريكا درحال تهيه گزارش جديدي ست. گزارشهاي آژانس بین المللی انرژی اتمی افشاگریهای مقاومت ايران را مورد تاييد قرارداده است. درفرانسه رئيس‌جمهور اين كشورمي گويد سازمانهاي اطلاعاتي فرانسه ترديدي در اهداف رژیم ایران برای دستیابی به سلاح اتمی ندارند. اخیرا رئیس جمهور روسیه، ديمیتری مدودف اعلام کرد: «رژيم ایران به برخورداری از توانی که بتواند برای تولید سلاح هسته ای مورد استفاده قرار گیرد، نزدیک می شود». گفته مدودف از آن جهت مهم است که روسيه با سر سختی در مقابل پيشنهاد آمریکا برای تحریم رژيم ایستادگی می کرد، ولي اکنون اين چنين به واقعیت اذعان می‌کند.

 

7-                 بخش مهمی از قطعنامه 1929 شورای امنیت، که پس از یک دوره طولانی مذاکره بی حاصل با حکومت استبدادی تروریستی ایران، در روز 19خرداد89 تصويب شد، به تحریم فناوریهای موشکی و معاملات تسلیحاتی مربوط می شود، ارسال مستقیم یا غیرمستقیم قطعات و تکنولوژی موشکی به ایران و فروش تسلیحات سنگین از جمله خودروهای زرهی، تانک، هواپیما و هلی‌کوپترهای جنگی و ناوهای رزمی به جمهوری اسلامی را ممنوع می کند. یک دانشمند هسته يی (رياست مرکز فن آوریهای هسته يی سازمان انرژی اتمی)، ۲۲ شرکت مرتبط با پروژه اتمی رژیم و ۱۵ موسسه متعلق به سپاه از مواردي هستند كه مشمول تحریم قطعنامه ميشوند. اين قطعنامه، بر قطعنامه هاي پيشين تأكيد دارد و رژيم آخوندي را موظف می کند ساخت تمام مراکز غنی سازی اورانیوم یا تاسیسات اتمی آب سنگین ( مراکز پلوتونیوم) را متوقف سازد و از ساخت تاسیسات مشابه خودداری کند. قرارگاه خاتم الانبیای سپاه و چهار موسسه زیرمجموعة آن به نامهای مکین، رهاب، فاطر و مهندسین مشاور ایمن سازان و هم چنين مجتمع صنعتی امین، گروه صنایع تسلیحاتی، صنایع فراساخت، صنایع ” خرازی” و صنایع ” ستاری” ، مشمول تحریمهای جدید شده اند.  به موجب قطعنامه 1929 فعالیتهای اتمی -تجاری رژيم در خارج ايران، از جمله هرگونه شرکت در طرحهای استخراج اورانیوم در کشورهای دیگر یا شرکت در تولید مواد یا تکنولوژیهای اتمی در خارج ،ممنوع شده  و سه نهاد زير مجموعه خطوط کشتيرانی ايران، از جمله «ایریسل» در بلژیک و خط کشتیرانی جنوب در فهرست تحریمها قرار گرفته اند. قطعنامه از دولتها می خواهد تمام محموله های هوایی و دریایی را که به ایران فرستاده می شود یا از ايران خارج می شود، در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمرو خود، در صورتی که بر این باور باشند که آن محموله ها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند. همچنین به کشورها اجازه می دهد محموله های دریایی ایران را بر اساس قوانین بین المللی در آبهای آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند. قطعنامه به کشورها اجازه مي‌دهد از تامین سوخت یا ارائه خدمات دیگر به کشتیهای ایران یا کشتیهای خارجی حامل محموله هایی که از نظر قطعنامه  «غیرقانونی» هستند، خودداری کنند و نیز از کشورها می خواهد تا از مبادلات مالی اشخاص یا شرکتها با افراد و کمپانیهای ایرانی از جمله شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران یا خطوط کشتیرانی جلوگیری کنند.

 

8-                 سه هفته پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت، تحريمهاي مصوب كنگره  آمريكا در روز 10تير89  با امضاي رئيس جمهور اين كشور به قانون لازم الاجرا تبديل شد. اين تحريمها، فراتراز تحريمهاي ملل متحد، سرمايه‌گذاري در حوزة نفت و گاز  و فروش بنزين و فرآورده هاي نفتي به رژيم و شرکتها و بانکهاي مرتبط با سپاه پاسداران و برنامه اتمي رژيم را دربرمي گيرند. قانون تحريمهاي آمريكا از موضوع اتمي فراتررفته، شرکت هايي را که هرگونه فناوري سانسور، فيلترينگ و مقابله با جريان آزاد اطلاعات به رژيم ايران بدهند، از ارتباط و بستن قرارداد با ـ يا خريد از ـ بازار آمريکا ممنوع مي کند.  اين قانون هم چنين رئيس جمهور آمريکا را موظف مي سازد راجع به آمران و مسئولان  کنترل يا هدايت نقض جدي حقوق بشر درايران به کنگره  گزارش بدهد و از اختيارات رياست جمهوري براي اِعمال تحريم در مورد بانک مرکزي رژيم ايران و هر بانك و موسسه مالي ديگري كه مرتبط با فعاليتهاي اتمي يا حمايت از گروههاي تروريستي وابسته به رژيم ايران باشد، استفاده كند.روز دوشنبه 4 مرداد کشورهای عضو اتحادية اروپا، یک بسته تحریمی را به تصویب رساندند. بر اساس این مصوبه بسیاری از بخشهای اقتصادی- سیاسی به خصوص صنعت نفت و گاز و حمل و نقل رژیم مورد تحریم اتحادیه اروپا قرار می گیرند. دیپلماتهای اروپایی، این تحریمها را شدیدترین نوع آن توصيف كرده اند. به موجب این تحریمها، هرگونه سرمایه گذاری، فروش تجهیزات و انتقال تکنولوژی در زمینة نفت و گاز به ایران ممنوع مي شود و تمامی کشتیهای حامل کالا به مقصد این کشور از سوی کشورهای دیگر مورد بازرسی قرار می گیرند. اين تحريمها مبادلات بازرگانی با برخی ازموسسات و شرکتهای سپاه در خارج از ايران و صدور ویزا برای برخی از شخصیتهای حکومتی به خصوص اعضای سپاه پاسداران را  ممنوع  مي كند. باتشديد تحريمها عليه رژيم ايران، بسیاری از کمپانیهای بزرگ جهان همکاری خود با  اين رژیم را قطع کرده اند. برخی از این شرکتها عیارتند از کمپانی بریتیش پترولیوم، شرکت نفتی رپسول اسپانيا، رويال داچ شل، شرکت انى ايتاليا، شرکت لوکويل روسيه، شرکت کامیون سازی دايملر، شرکت بيمه آلمانى آليانز، چند کمپانی فروشنده و واسطه بنزین از جمله رليانس هند، ويتول، ترافيگورا و شرکت گلاین کلور، همچنین یک کمپانی بزرگ مهندسى و سازندگى کره جنوبى و يک سازنده بزرگ تجهیزات حمل و نقل، اسميت اينترنشنال (کمپانى خدماتى ميادين نفت)، شرکت کاترپيلار بزرگترين سازنده وسايل حفارى و ساختمان سازى جهان، شرکت مهندسى زيمنس و شرکت توليدات شيميايى هانتسمن ، شرکت بیمه معتبر لويدز لندن و هم چنين تويوتا بزرگترين كمپاني اتوموبيل سازي جهان.

 

9-                 طی چند سال گذشته ولی فقیه نظام تلاش بسیار کرده تا در نزدیکی و تفاهم با سازمان همكاري شانگهاي (SCO) ، که يك گروه امنيتي منطقه‌اي شامل كشورهاي روسیه، چین، قزاقستان، قرقيزستان، تاجيكستان و ازبكستان است، از این بلوک به مثابه یک کارت در مقابل آمریکا و غرب استفاده کند. در این سازمان منطقه ای، که در سال 2001 در مقابله با سیاست یک جانبه گرای دولت بوش به وجود آمد، چندین کشور، از جمله ايران، هند و پاكستان ، نقش ناظر دارند. احمدی نژاد به نیابت از جانب خامنه ای با سفرهای متعدد و بذل و بخششهای بسیار،  همواره خواستار پيوستن به اين گروه منطقه‌اي بوده است. اما همه تلاشهای رژیم در اين زمينه، به ویژه پس از تفاهمهای اخیر آمریکا و روسیه، تا کنون نقش بر آب شده و بعید است که رژیم در این جریان منطقه ای پذيرفته شود. در جریان تصویب قطعنامه چهارمين دورتحريمهاي شورای امنیت که روسیه و چین بدان رای مثبت دادند، روشن شد که اگر این کشورها بر سر دوراهی انتخاب رابطه با غرب یا با رژیم ایران قرار گیرند بدون تردید رابطه با غرب را انتخاب می کنند. رقابت بلوک شانکهای با بلوک ناتو رقابتی همراه با تعامل، سازش و چانه زنی است. بنابرین در این رقابت بیش از آن که رژیم ایران بتواند از بلوک شانکهای به مثابه یک کارت فشار استفاده کند، این روسیه و چین هستند که از کارت رژيم آخوندي برای امتیازگیری از غرب استفاده می‌کنند.

 

10-             چرخش سياست مماشات به سياست تحريم، كه اكنون ولايت منفور خامنه اي را درهم ريخته و آن را  باشتاب  درگرداب بحرانهاي دروني وبيروني فروبرده است، به منزلة اثبات درستي سياستي است كه  شوراي ملي مقاومت ايران از آغار تأسيس خود براي سرنگوني رژيم ولايت فقيه و برقراري حاكميت ملت ايران بر آن اصرار ورزيده است. پيگيري سياست تحريم و طرد جهاني استبداد ديني و ايجاد مانع دربرابر دسترسي ولي  فقيه به بمب اتمي، نه تنها درجهت منافع و مصالح مردم ايران ، بلكه يك خدمت تاريخي به صلح و امنيت بين المللي است. اين واقعيت را امروز، مماشاتگران هم تصديق ميكنند. پس، كساني كه تحت نام ايراني، با تحريم رژيم مخالفت مي كنند، اگر از سران رژيم و دژخيمان و پاسداران نباشند كه از تحريمها به وحشت افتاده اند، از زائده هاي همين رژيم يا از بهره وران از تداوم نظام ضد بشري ولايت فقيه اند. اما در مورد طرفهاي خارجي كه  با تحريم اين رژيم مخالفت مي‌كنند، بدون شك پاي منافع كلان مالي آنها كه مي‌بايست از كيسة مردم ايران تأمين شود، در ميان است. اين امر آنها را  عملا دركنار رژيم و درمقابل مردم ايران كه خواست مبرمشان كسب آزادي است، قرارمي دهد.

 

 اوضاع اقتصادی

و زندگی فلاکتبار مردم

11-             براثر ادامة سلطة استبداد مذهبي، معيشت و زندگي روزمره مردم ايران و وضع اقتصادي كشور، به رغم  برخورداري ايران از منابع سرشار طبيعي و  نيروي كارآمد انساني روز به روز سير قهقرايي را طي مي‌كند. كارد فقر و محروميت و مشقت به استخوان مردم رسيده است.  بنا بر آخرین نظرخواهی كه « جهاد دانشگاهی»، در خرداد ماه 1389 به سفارش دستگاههای امنیتی رژیم به عمل آورده و نتايجش به بیرون درزپیداکرده است،  82 درصد از مردم تهران مشکل اقتصادی را مهمترین مشکل ایران مي دانند و بامشکلات ناشی ازاوضاع وخیم اقتصادی ایران ازجمله فقر و بیکاری روبه‌رو هستند. درمورد افزایش شمارجمعیت فقرزدة ایران «رئیس مرکز آمار » با استناد به هزینه لازم برای رفع حداقل نیازهای یک خانوار در ایران، اخیراً به خبرگزاری ایسنا اطلاع داده که بیش از 40 میلیون نفر از مردم ایران فقیرند وزیرخط فقرزندگی می کنند. درمورد آمار بیکاران، برآورد منابع غیردولتی نشان می دهد که 25 تا 30 درصد ازنیروی کارحدود 26 میلیون نفری ایران بیکارند. گسترش و تعمیق فقر و بیکاری، افزايش فجايعي مانند اعتياد، تن فروشي اجباري و خودکشی را به دنبال آورده است. خبرگزاري ايلنا روز 30 ارديبهشت به نقل از داريوش قنبری، سخنگوی «فراکسيون خط امام و عضو کميسيون اجتماعی مجلس» گزارش داد: «تنها در شهر ايلام يازده نفر به دليل بيکاری خود کشی کرده اند و اين پديده رو به گسترش می رود».

 

12-             مدیریت اقتصادی دولت احمدی نژاد، كه يك فضای منقبض و خودکامه جنگی – امنیتی برآن حاكم است، پس ازحذف نظارتهای نیم بند کارشناسی توسط  ارگانهایی نظیرسازمان مدیریت وبرنامه ریزی  و شورای پول واعتبار،  اقتصاد ایران را بيش از پيش به سمت انحطاط سوق داده است. دولت احمدي نژاد دیگر به نظارت و دخالت مجلس رژيم و رعایت الزامات « قانونی » مصوب مجلس برای رفع ورجوع روزمره وفوری مسائل اقتصادی کشور نیز تن نمی دهد. اين دولت خط کلی مدیریت اقتصادی خود را از « شورایعالی امنیت» رژیم می گیرد و آنها را پس از تبديل  به مصوبة هیأت دولت، به اجرا درمی آورد. درحالي كه درگیری مجلس با دولت برسراین مسأله به يك بحران در درون حاكميت تبديل شده، احمدي نژاد حتی برای  نظرات و انتقادات اقتصادی « اصولگرایان » مجلس نیز تره خُرد نمی کند. لوایحی مثل لایحه بودجه ولایحه « هدفمند کردن یارانه ها » که در مجلس به بحث گذاشته می شوند، اساسا برای حفظ ظاهر و زدن مهرتأیید بر خود کامگی دولت است. درمورد تصویب لایحه « هدفمند کردن یارانه ها » دیدیم که دولت پس ازیکسال کشمکش، چگونه خواستهای خود را به مجلس دیکته کرد. الیاس نادران، یکى از نمایندگان « اصولگرای » مجلس درمورد خود کامگی دولت در تدوین لایحه بودجه می گوید: «بى انضباطى در بودجه ۸۹ کاملاً متفاوت با بودجه سال‌هاى گذشته است. این بودجه اساساً براى بى انضباطى تدوین شده است». این نوع مدیریت اقتصادی را دولتی درپیش گرفته که «سازمان شفافیتهای بین المللی » درسال 2009 میلادی  آن را درمیان 180 دولت جهان  درردیف 10 دولت از فاسد ترین دولتهای جهان قرارداده است . انحطاط  اقتصاد ايران دراثر مدیریت فاسد وامنیتی دولت پاسداران، درسقوط  شاخص اصلی وحیاتی اقتصاد کشور، یعنی نرخ رشد اقتصاد، بارزشده است. رویتر روز 29بهمن 88 به نقل از صندوق بین المللی پول گزارش داد که آهنگ رشد اقتصاد ایران از7 درصد درسال به 2 درصد درسال رسیده است . رئیس« مرکزپژوهشهای مجلس» درمورد تداوم رکود وسقوط نرخ رشد اقتصاد ایران می گوید رکود اقتصاد ایران از سال 87 آغاز شده و سال بعد (سال 89 ) اگر رشد اقتصادی منفی نشود، نزدیک به صفر خواهد بود( خبرگزاری مهر3 اسفند 88). این پدیده مصیبت بارازجمله براثر عدم سرمایه گذاری، فرار سرمایه ها، فلج شدن داد و ستد مالی و تجارت خارجي، تشديد شده است.

13-             درحالی‌که دولت احمدي نژاد موجودیت نظام ولایت فقیه واقتصاد ایران را بیش ازپیش به ریخت وپاش درآمدهای نفت وگازکشور وابسته کرده، این درآمد براثرکاهش توان تولید و صادرات ( ناشی ازانزوای سیاسی وعدم دسترسی به تکنولوژی) و هم‌چنین کاهش نسبی قیمت نفت افت پیدا کرده و به سهم خود برسقوط نرخ رشد اقتصاد ایران اثرگذاشته است. بر اساس گزارشى كه خبرگزارى حكومتي فارس به صورت «اختصاصى» منتشر كرده است، صادرات نفت، فرآورده‌هاى نفتى، گاز طبيعى و ميعانات گازى از سوى ايران در ۱۱ ماه سال ۸۸ با ۲۴.۳ درصد كاهش به رقم ۵۹ ميليارد و ۵۵۵ ميليون دلار رسيده است. حال آنکه این درآمد در مدت مشابه سال ۸۷ بيش از ۷۸ ميليارد و ۶۵۸ ميليون دلار بوده است .مشکلات اقتصاد فاجعه بارایران ریشه سیاسی دارد وبه نظام حکومتی فاسدي برمي گردد که نمی تواند از درون اصلاح شود يا تغییر کند. برخلاف رهنمودهای دولت ملی مصدق، منابع و امکانات اقتصادی کشور توسط رژیم فعلی در خدمت پیشبرد سیاست بقا و تداوم چپاول است.

علاوه بر اتلاف منابع سرمایه گذاری عمومی نظیردرآمد نفت وگاز، فضای کسب وکار بخش خصوصی درایران نيز به شدت نامساعدوناامن شده است. این رویداد طی سال گذشته جاذبه فعالیت اقتصادی درایران را ازميان برداشت، آهنگ گریز سرمایه های انسانی و مادی داخلی وخارجی ازکشوررا تشدید کرد و به رکود و افت نرخ رشد اقتصاد ایران دامن زد. داد و ستد پول وکالا  ازروال متعارف خارج شده و درمعرض فلج شدن قرار گرفته است. دولت احمدي نژاد بنا به ملاحظات سیاسی، بانکهای کشوررا وادارکرده تا به افراد وموسسات مورد نظرش وامهای کم بهره يی بدهند که قابل بازگشت نیست (حدود 48000 میلیارد تومان ازاین وامها تا ماههای پایانی سال 88 « معوقه» و غیرقابل وصول شده وبانک مرکزی مجبوراست برای جبران این ضایعه معادل پول خارج شده ازسیستم بانکی، اسکناس بی پشتوانه چاپ کند و پایه پولی وحجم نقدینگی تورم زای  کشوررا بازهم بالا ببرد). سرسختی رژیم درپیگیری فعالیتهای خطرناک وضد ملی هسته يی وتروریستی اش، دربسیاری ازموارد، داد و ستد مستقیم بانکهای ایران با بانکهای خارجی را ناممکن کرده است . برخی ازدولتها، تضمین معامله شرکتهای خود با ایران را لغوکرده اند. ریسک معامله با ایران به قدری بالا رفته که بیمه های خصوصی یا با نرخهای بالا حاضر به بیمه برخی از این معاملات می شوند یا نظیر شرکت بیمه لویدز،بزرگترین شرکت خصوصی بیمه، ازتضمین معامله با ایران شانه خالی می کنند . این تنگنا، تجارت رسمی با ایران را هم گرانترکرده وهم نامطمئن تر، وروی رکود اقتصاد ایران اثرگذاشته است.

 

 

جنبش مقاومت در تلاش مداوم،

دستآوردهای سال گذشته

14-             سالي كه گذشت برای مقاومت ایران سالی سرنوشت ساز، سرشار از تلاش و همراه با دستآوردهای مهم بود. پایداری اشرف، نقش سمت دهنده و فعال نيروهاي مقاومت درخيزشهاي داخل كشور، تلاشهای هواداران مقاومت در سراسر جهان برای پشتیبانی از قیام و کسب حمایت بین المللی براي اشرف، مقابله سياسي و روشنگرانه با مداخلات رژيم درعراق و افشاي سياست صدور تروريسم و بنيادگرايي و هم چنين طرحهاي رژيم براي دستيابي به سلاح اتمي، كارزار پيروزمند حقوقي وسياسي براي درهم شكستن پرونده سازيها و توطئه ها عليه جنبش مقاومت و برگزاري گردهمايي پرشکوه ايرانيان در تاورني در حومة پاريس، وجوه مختلف اعتلاي مقاومت ودستاوردهاي آن  را ترسيم مي كند. درصدر اين دستاوردها بايد از مقاومت حماسی زنان و مردان قرارگاه اشرف ياد كرد كه با  «تنهاي بي سپر» در برابر هجوم  مزدوران جرار خامنه ای براي نابودي اشرف  ايستادگي كردند و  اشرف را با پيام «پايداري» درقلب تحولات قيام قراردادند. حملات وحشيانه به اشرف طی 48 ساعت مداوم در ششم و هفتم مرداد ماه سال گذشته كه به درستی جنايت آشكار عليه بشريت نامیده شده، نقطه اوج وحشیگری و كين توزي خامنه اي و مزدورانش براي گرفتن انتقام قيام مردم از زنان و مردان شهر اشرف بود. صحنه هاي تكان دهندة زيرگرفتن مجاهدان بي سلاح  با زرهيها و استفاده از سلاح گرم و تير و تبر و چماق به وحشيانه ترين صورت، مقاومت قهرمانانه زنان و مردان مجاهد و مقاومت  36 گروگان، كه به رغم سه حكم قضايي دادگاه عراقي آزاد نمي شدند، جهان را تكان داد. خامنه اي كه قبل از نمایش انتخاباتي رژيم براي نابودي شهر اشرف عزم  جزم کرده و قرارداد دوجانبه اش با دولت عراق را علني كرده بود، پس از در‌هم‌ریختن شعبده انتخاباتی، تمام ايادي و مزدوران و امكاناتش را به كار گرفت و حداكثر فشار را به دولت عراق وارد كرد تا كار اشرف را يكسره كند. اما حماسه مقاومت اشرف و اعتصاب غذا و مقاومت گروگانها اوج درخشش پايداري و ارزشهاي انساني را به نمايش گذاشت. 72 روز تحصن و اعتصاب غذا و كارزار سياسي در اشرف ، در زندان مهاجمان و در قريب به 40 كشور از سوي حاميان اشرف، و به خصوص اعتصاب غذاي خشك 36 گروگان، ارادة رژيم و عواملش در عراق را در هم‌شكست و سرانجام گروگانها آزاد شدند. در اين 72 روز از سازمان ملل متحد و شاخه هاي مختلف آن، از آمريكا و كانادا تا تمام كشورهاي اروپايي، از  استراليا و ژاپن تا كشورهاي عربي، از سازمانهاي حقوق بشري تا مطبوعات مختلف دنيا، هيچ دري نبود كه توسط اين مقاومت زده نشده باشد. به نحوي كه مساله اشرف، به خصوص آزاد سازي 36 گروگان، به يك مساله مبرم بين المللي تبديل شد. شورای ملی مقاومت دراجلاس مياندوره يي خود در 20 مهر 1388 از مجاهدان به گروگان گرفته شده در شهر اشرف که دو تن ازآنها، مجاهدان خلق عليرضا محمد زاده و جواد گوگردي، از اعضاي شوراي ملي مقاومت ایران هستند تجليل كرد. به گفتة پزشكان، اگر گروگانها 24 ساعت ديرتر آزاد شده بودند، دست كم 12 نفرشان جان خود را از دست مي دادند. شورا در این اجلاس تاكيد كرد كه «گره خوردن اين مقاومت 72 روزه با قيام و خيزشهاي مردمي، به ويژه خيزش عظيم ”روزقدس” و تظاهرات دانشجويي در آغاز سال تحصيلي با شعار ”مرگ برديكتاتور”،  دنيا را تكان داد و بنياد استبداد ديني را لرزاند. پايداري گروگانها و مجاهدان اشرف به عنوان عامل مبنايي و كارزار گسترده بين المللي به عنوان يك شرط مبرم و ضروري، پيروزي ظاهراً ناممكن را محقق كرد. رژيم آخوندها بر آن بود تا اشرف را از ميان بردارد، اما آن را در كانون و قلب قيام جاي داد».

 

15-             بعد از جنگ آمريكا درعراق، سردمداران  رژيم خود را برنده اول اين جنگ اعلام كردند و براي بلعيدن عراق، كه انهدام اشرف بابسيج مزدوران عراقي رژيم نخستين قدم آن بود، خيزبرداشتند. اما پايداري اشرف در پيوند بامردم ونيروهاي دموكراتيك عراقي، تلاشهاي رژيم  براي بهره برداري از نتايج اين جنگ را با چالش جدی روبرو كرد. دراين رويارويي، شكل گيري و پيروزي آلترناتيو ملي و دموكراتيك عراقي درجريان انتخابات پارلماني، كاري ترين ضربه را بر استراتژي رژيم ولايت فقيه درعراق وارد آورده است. مزدوران تحت امر خامنه ای در سپاه تروریستی قدس، قبل و بعد از انتخابات عراق، تلاش بسيار كردند تا از شكل گيري يك آلترناتيو ملي در عراق  جلوگيري كنند و حكومت مورد نظر ولی فقیه را دوباره به مردم عراق تحمیل کنند. اما اين تلاشها - ازجمله  مأموريت چند روزه علی لاريجاني به عراق از جانب خامنه اي  قبل از انتخابات عراق و  تلاشهای پاسدار سلیمانی برای به کرسی نشاندن جریان مورد نظر رژيم بعد از اعلام نتايج انتخابات- با شکست مواجه شدند. بدون شك، اين يك تحول تاريخي و سرنوشت ساز براي عراق  است كه با سرنوشت رژيم ولایت فقیه و جنبش مقاومت ايران نيز مستقيما ارتباط دارد.

 

16-             شوراي ملي مقاومت در اجلاس مياندوره‌يي خود در روزهاي سوم و چهارم و پنجم بهمن 1388 به بررسي موقعيت مقاومت و جايگاه اشرف در تحولات قيام و طراحي همه جانبة رژيم براي نابودي اشرف پرداخت. اجلاس به اين نتيجه رسيد كه  خواست اخراج مجاهدين از خاك عراق از جانب رژيم آخوندها- كه با تحويل حفاظت قرارگاه اشرف به دولت عراق و اظهارات صريح خامنه اي در10 اسفند ماه سال گذشته آغاز شده بود- كماكان يكي از دغدغه هاي اساسي رژیم است كه در «مقاطع انتخاباتي» در عراق و به ويژه با تعميق خیزشهای مردمي در ايران  شدت و حدت پيدا ميكند. منتها، اگر رژيم از دولت عراق انتقال ساكنان اشرف به مكان ديگري در همين كشور را به عنوان «گام اول» در «فرايند خارج سازي» آنها به ناچار مي‌پذيرد، براي تحمل جناح مغلوب داخلي توقعي كمتر از طعن و لعن و طرد مجاهدين و همة اعضاي مقاومت به عنوان «محارب و مهدور الدم» ندارد.  بديهي است كه در اين هنگامة جنگ رواني، رسانه هاي رسمي يا پوششي رژيم يا همسو با سياستهاي فاشيسم مذهبي،  نقشي برجسته مي توانند داشته باشند و تحريم چنين رسانه هايي طبيعي ترين واكنش در دفاع از كانون پويا و زندة جنبش مقاومت است . مادة واحدة مصوب شوراي ملي مقاومت به تاریخ 16 دی 1388خاطرنشان مي كند: « در شرايط خطير كنوني كه حمايت و پشتيباني از مبارزان اشرف يك وظيفة عاجل ملي و يك تكليف انساني بين المللي است، همسويي با ولايت مطلقه فقيه در ضديت  بافرزندان رشيد و مقاوم مردم  ايران در اشرف و تلاش براي تضعيف و تخطئه آنها و ناديده گرفتن حقوق قانوني وحقوق مكتسبة آنان كه راه كشتار رزمندگان آزادي  را  هموار مي‌كند، خيانت به مبارزات و آرمانهاي آزاديخواهانة ملت ايران  است. بنابراين  اعضاي شورا رسانه هايي را  كه آشكارا با مجاهدان اشرف خصومت مي‌كنند مورد تحريم قرار مي‌دهند و هر نوع همكاري و مراوده با آنها را برخلاف مصالح عاليه مردم ايران و قيام عليه ديكتاتوري مذهبي و تروريستي مي‌دانند».

 

17-             روز 5 تير امسال گردهمايي بزرگ ايرانيان در شهرك تاورني، در شمال پاریس، با شركت انبوه عظيم هموطنانمان كه  از سراسرجهان دراين گردهمايي حضور به هم رسانده بودند، برگزارشد. اين گردهمايي پر شکوه، همزمان با سالگرد 30خرداد و قيام سراسري مردم ایران گواه روشني بر اعتلاي مقاومت و قيام مردم ايران و نمادي از شور و اشتياق و آمادگي ايرانيان براي تحقق راه حل سوم  یعنی «تغيير دموكراتيك درايران به دست مردم ومقاومت ايران» بود. استقبال اجتماعي، حمايتهاي گسترده جهاني و حضور سخنرانان برجسته در اين گردهمايي نشاندهنده ظرفیت و  توانایی و سازماندهي و نيز محبوبيت  مقاومت سازمانیافته مردم  ایران بود. اغلب مفسران و ناظران و رسانه هايي كه خبرها و گزارشهايي از  اين گردهمايي را دركشورهاي مختلف جهان منعكس و منتشر كردند، اجتماع عظيم تاورني را گواه پايگاه مردمي مقاومت سازمانیافته مردم ايران توصيف كردند.

در اين اجتماع بزرگ، حمايت بيش از3500 پارلمانتر و اكثريتهاي 22مجلس قانونگذاري در29كشور اروپا و آمريكا، اكثريت پارلمانترهاي اردن، 170 نمايندة مجلس مصر، 480 هزار تن از مردم استان ديالي عراق و چهره هاي نامداري چون اسقف دزموند توتو از مقاومت ايران و رزمندگان اشرف اعلام شد.

در حمايتهاي بين المللي از اشرف مراجع حقوقي و فني نيز شركتي وسيع و مؤثر داشته اند و دارند كارشناسان كميته مشورتي شوراي حقوق بشر ملل متحد در ژنو - كه اجلاس آن طي روزهاي دوم تا ششم اوت 2010 برگزارشد، باصدور  بيانيه يي خطاب به خانم ناوي پيلاي، كمسير عالي حقوق بشر ، اعلام كردند: «با توجه به قوانين بين المللي حقوق بشر و كنوانسيونهاي ژنو و با در نظر گرفتن اينكه ساكنان كمپ اشرف در عراق از استاتوي حقوقي ” اشخاص حفاظت شده”تحت كنوانسيون چهارم  ژنو برخوردار هستند و نيروهاي مسلح آمريكا در عراق از سال 2003 در ازاي تحويل گرفتن سلاحهاي آنها، با امضاي قراردادي با يكايك ساكنان كمپ، حفاظتشان را در چارچوب استاتوي فوق الذكر برعهده گرفتند؛ با توجه به اينكه هيأت همياري ملل متحد درعراق (يونامي) در گزارش آوريل 2009 خود تصريح مي كند كه ساكنان اشرف مي بايست از حقوق و حفاظتهاي كنوانسيون چهارم ژنو برخوردار باشند؛ و با توجه به بيانيه 3500 پارلمانتر از كشورهاي مختلف اروپايي و آمريكاي شمالي»، بر مواد زير تاكيدكرده اند:

«- ازنيروهاي آمريكايي مي خواهيم مسئوليت حقوقي و اخلاقي خود را در تضمين حفاظت ساكنان اشرف و جلوگيري از هرگونه خشونت يا جابجايي اجباري آنها در داخل عراق بعهده بگيرند...

يونامي تيم مانيتورينگ خود را در اشرف مستقر كند و تمام تلاش خود را براي لغو محاصره اشرف به عمل آورد...

-دولت عراق به حقوق ساكنان اشرف در چارچوب كنوانسيون چهارم ژنو ملتزم باشد و بلادرنگ به محاصره اشرف و كارشكني در مقابل ورود سوخت و دارو پايان دهد و بگذارد خانواده ها، وكلا، پارلمانترها، فعالان حقوق بشر و پزشكان مانند سالهاي 2003 تا 2008 آزادانه وارد اشرف شوند.

-كميسر عالي حقوق بشر ملل متحد، گزارشگر ويژه شكنجه، گزارشگر ويژه حق تغذيه، گروه كار دستگيريهاي خودسرانه در مورد وضعيت اشرف تحقيق كنند و شوراي حقوق بشر و ساير ارگانهاي ذيصلاح سازمان ملل متحد را از وضعيت اشرف مطلع نمايندتا بتوانند اقدامات متناسب را براي حفاظت از ساكنان اشرف اتخاذ كنند».

روز 25تير دادگاه استيناف واشينگتن طي حكمي برچسب تروريستي عليه سازمان مجاهدين خلق ايران را نپذيرفت و پرونده را براي تجديد نظر به وزير خارجه آمريكا ارجاع داد. دادگاه باقي نگهداشتن نام مجاهدين در ليست تروريستي را ناقض روند عادلانه دادرسي و فاقد شواهد لازم دانست و اظهار نظركرد كه وزير خارجه به تصميمات قبلي همين دادگاه درمورد ضرورت رعايت حقوق مجاهدين عمل نكرده است . دادگاه در حكم خود تصريح مي كند: « اگرچه رعايت دقيق اصول قانون حذف نامگذاري مجاهدين را الزام آور مي‌كند، ولي ما به خاطر مصالح سياست خارجي و امنيت ملي، كه ازسوي وزارت خارجه آمريكا مطرح شده ، اين پرونده را به وزير خارجه ارجاع مي دهيم تا در چارچوب مشخص فرصت بازبيني و پاسخ دادن به بخش علني پرونده را ،كه وزير به آنها اتكا كرده، در اختيار سازمان مجاهدين خلق ايران قرار دهد».

در جريان رسيدگي به این پرونده در دادگاه، يك گروه از نمايندگان كنگرة آمريكا، 260 قانونگذار از كشورهاي اروپايي، يكصد نمايندة پارلمان از انگلستان، شماري از افسران آمريكايي كه پيش از اين در قرارگاه اشرف مأموريت داشتند و همچنين 15 گروه از جوامع ايرانيان مقيم آمريكا ، با ارائة لوايح جداگانه و شواهد و استدلالهاي متقن به دادگاه، خواستار حذف نام سازمان مجاهدين خلق ایران از لیست سازمانهای تروریستی شدند. شورای ملی مقاومت از وزارت خارجه آمریکا می خواهد که بر اساس این حکم بلادرنگ نام سازمان مجاهدين خلق ایران را از لیست خود خارج کند.

 

كارگران، دانشجويان، معلمان، زنان آزاده،

و ساير قشرهاي محروم و ستمديده  مردم ايران؛

در سال گذشته، شما با قیامها و  شعار های کوبنده خود  در نبرد سهمگين با استبداد مذهبی نشان دادید که پیروزی بر ارتجاع قابل تحقق است. جنبشهای اجتماعی مردم ایران با گوناگونیهای بسیار در رنگین کمان به هم پیوسته علیه ولايت مستبد و فاسد خامنه اي به طور متحد به پا خاستند و حماسه ها آفریدند. شورای ملی مقاومت در آغاز سی امین سال حیات خود همة مردم ایران را به اتحاد و همبستگی هرچه گسترده تر فرا می‌خواند. ما مستمرا بر راه حل سوم  يعني تغيير دموكراتيك به دست مردم و مقاومت ايران پاي فشرده ايم. ما بارديگر براي تحقق مبرم ترين خواست مردم ایران، که سرنگونی رژیم ولایت فقیه است، تجديد پيمان مي كنيم. ما برانيم كه هر كس كه با دیکتاتوری دینی نیست و به رأي و حاکمیت جمهور مردم پایبند است، با ماست. ما همه با هم هستیم و با اتحاد و همبستگی می توانیم رژیم ولایت فقیه را به زیر بکشیم.

رئيس جمهور برگزيدة شوراي ملي مقاومت در گردهمایی بزرگ ايرانيان در تاورني گفت: «آخوندهاي حاكم بالاترين حق ملت ايران ـ حق حاكميت ـ  را غصب كرده اند. ما حق حاكميت مردم ايران را مي‌خواهيم، ما رأي مردم ايران را مي‌خواهيم، ما انتخابات آزاد مي‌خواهيم؛ براي بناي جامعه‌يي نوين بر اساس آزادي، برابري، دموكراسي، احترام به حقوق بشر و جدايي دين از دولت؛ براي جامعه‌يي بر اساس برابري زن و مرد كه در آن زنان در رهبري سياسي جامعه مشاركت برابر و فعال داشته باشند؛ براي ايراني كه در آن هموطنان كرد و بلوچ و عرب ،و همة آنهايي كه از ستم مضاعف رنج مي‌كشند، به حقوق و آزاديهاي برابر دست يابند؛ براي كشوري كه در آن جوانان بدون سركوب و محدوديت، بتوانند استعدادها و خلاقيت‌ خود را شكوفا كنند و در ادارة امور جامعه نقش شايسته داشته باشند؛ براي يك ايران غير اتمي كه خواهان صلح و همزيستي مسالمت آميز با همسايگان و روابط ديپلوماتيك با همة كشورهاي جهان است».

 

شوراي ملي مقاومت ایران

مرداد1389