مرضیه از دو منظر؛ زنی مقاوم و هنرمندی متعهد

 

آناهیتا اردوان

عملکرد، ذوق و قریحه بی مانند اشرف السادات مرتضایی، هنرمندی که همه دوستداران هنر، او را با نام "مرضیه" می شناسند، شاید از بسیاری جنبه ها باید مورد بازگویی و ستایش قرار گیرد. اما یکی از واضح ترین ویژگیهای مرضیه، زن بودن و مقاوم بودن اوست. بی شک زمانی که ما از اعمال تبعیض جنسیتی و نابرابری صحبت می کنیم، به خوبی می دانیم که این مساله در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده و در سراسر عرصه های اجتماعی از جمله هنر نیز بازتاب یافته است. بدین ترتیب، اگر قبول داشته باشیم که در برابر اعمال تبعیض جنسیتی، آنتی تز آن یعنی، مبارزه برای برابری، همه عرصه های اجتماعی را فرا می گیرد، عرصه هنری نیز به کارزاری جهت تلاش و مبارزه علیه نابرابری تبدیل می شود. اینگونه است که مرضیه با تشویق مادرش به عنوان یک زن و هنرمند، در جامعه ای پا به عرصه هنر می گذارد که زن در ساختار سیاسی آن تنها به عنوان زینت المجالس و به شیوه ای کاملا سنتی به جامعه معرفی می شود. دستگاه تبلیغاتی زمان شاه در راستای منافع طبقاتی همواره در تلاش بود تا از نقش زن به عنوان ابزاری در پاسداری از تمامی مناسبات و روابط تولیدی حاکم بهره جوید. در چنین جامعه ای سنتی که دختران خردسال به ازای چهار بزغاله در روستاهای ایران به فروش می رسیدند، بسیار دور از دسترس است که زنی بتواند در مقابل چشم فرهنگ غالب آن قد علم کند که حتی تعریف انسانی ضعیفی برای "زن" قایل نیست.

مرضیه در چنین میدانی با حفظ زنانگی و جدیت بی مانندی پا به میدانی می گذارد که حتی هنوز در زمان حاضر حیطه ی مردانه محسوب می گردد. اما او به عنوان یک زن که از ذوق و استعداد هنری بی همتایی برخوردار است، با پشت پا زدن به همه سنتهای عقب افتاده، کار هنری خود را آغاز می کند. او خود در مصاحبه ای می گوید:"وقتی که من آغاز به خواندن کردم، خواننده شدن برای زنان خیلی غیرعادی بود."

مرضیه با آغاز کار هنریش در جامعه آنروز ضمن حرکتی تحسین برانگیز، دست رد بر نگرش جنسیتی می زند. این حرکت به اندیشه غالب که تلاش می کرد "بی عدالتی" خود را با این بهتان که "جنسیت و زن بودن، به طور طبیعی مانع دستیابی زنان به موفقیت در عرصه های گوناگون است"، توجیه کند، مهر بطلان کوبید و با راهیابی به برنامه گلها که برنامه رادیویی بسیار سنگینی بود، عنوان اولین زن هنرمند گلها را کسب کرد. بی تردید شنیدن صدای یک هنرمند زن که از استعداد و ذوق بی همتایی برخوردار است و مورد تایید بسیاری از استادان موسیقی نیز می باشد، تضاد جنسیتی بین زن و مرد را در افکار عمومی تا میزان قابل ملاحظه ای کمرنگ تر می کند. هنگامی که صدای مرضیه برای اولین بار از برنامه گلها پخش می شود، توانایی یک زن در صدای پر قدرت او در گوش افرادی که تا دیروز گمان می بردند برنامه گلها برنامه ای تنها مردانه است، طنین می اندازد. این طنین بی شک در آنزمان برای زنان نیز آگاهی بخش بود.

مقاوم بودن، جدیت و تلاش بی وققه او جهت رسیدن به بالاترین درجات هنری تاثیر به سزایی در جنبش برابری طلبانه در عرصه هنری گذاشت اما جنبه شکوفایی و مقاوم بودن مرضیه از یکسو و متعهد بودنش از سوی دیگر، زمانی به گونه بسیار روشن تری آشکار گردید که با روی کار آمدن نظام دژخیمان حاکم پس از 15 سال سکوت، به خارج از کشور آمد. او بدون درنگ با انتخاب آزاد، مبارزه علیه استبداد حاکم را آغاز کرد. او می توانست مانند بسیاری دیگر روی سن برود، در برابر نورافکنها، در سالنهای بزرگ و مجلل، زیر نور چراغهای کریستال به آوازخوانی بپردازد. اما او نه زنی از این جنس بود و نه هنرمندی از این دست. مرضیه راهی دیگر، راهی بس دشوار ولی بسیار پویا برگزید. خانم مرضیه به عنوان یک زن مقاوم و هنرمندی متعهد به کارزار مبارزه با استبداد حاکم در شورای ملی مقاومت پیوست. "مقاوم بودنش به عنوان یک زن" و "متعهد بودنش به عنوان یک هنرمند"، کانون ایدیولوژی مرتجعان حاکم را نشانه گرفت. مرضیه پیوندی بسیار محکم بین مبارزه علیه ساختار سیاسی حاکم و ارایه هنر متعهد ایجاد کرد تا آنجا که با صدای رسا و پرطنینش لباس رزمندگان ارتش آزادیبخش را به تن کرد، سلاح به دست گرفت و بر روی تانک به پشتیبانی رزمندگان، آوای عشق سر داد و نوای امید و پیروزی در جانها نواخت.

مرضیه به عنوان زنی مقاوم و هنرمندی مترقی و به عنوان یک زن، سمبلی از مقاومت و آزادگی و به عنوان یک هنرمند، نمادی از هنر متعهد و پویا قابل ستایش و تحسین است. نام مرضیه در کنار زنانی که در تاریخ ما با بهره گیری از قابلیتهای خلاقانه خود هر کدام به شکلی با فرهنگ عمیقا زن ستیزانه رژیمهای حاکم مبارزه کرده اند و در بلندای تاریخ هنر متعهد و مردمی میهن ما همواره خواهد درخشید.

فقدان این زن مقاوم و هنرمند متعهد را به همه دوستدارانش تسلیت می گویم.

یادش همواره گرامیست