آزاده اي ديگر که سر بر دار شد

 

بهروز جاويد طهراني

 

 

با نامه‌اي که طي آن به‌طور دست جمعي اقدام به محکوميت اعدام مجاهد و مبارز آزاديخواه شهيد علي صارمي‌نموديم دلم راضي نشد و دل نوشته‌اي ديگر لازم ديدم تا به سهم خود دينم را به اين آزاده بزرگوار ادا کرده باشم. علي صارمي به گفته دوست و دشمن فردي پرهيزکار، مهربان، مردم دوست، عاشق و استوار بود وي با…. اين رژيم منحوس بازداشت و بيش از 23سال حبس کشيد تا اين‌که اين بار در قبرستان خاوران در مراسم يادبود اعدامهاي سال 67 دستگير و به اعدام محکوم شد. در مراسم يادبود دلاور مردان و شير زناني که آخر خود نيز به آنها پيوست. علي صارمي آرزو داشت روزي کميته تحقيق به همراه دادگاهي مستقل در مورد اعدامهاي دهه 60 تشکيل گردد.

اعدام علي صارمي ثابت کرد که رژيم طاقت کوچکترين انتقاد و اعتراض مسالمت‌آميز را هم ندارد و هر صداي مخالف را با چوبه دار خفه مي‌کند.

اينک که ايرانيان براي خارج شدن نام سازمان مجاهدين از ليست گروههاي تروريستي لحظه شماري مي‌کنند رژيم حاکم قصد دارد خشم خود را از مجامع و محافل بين‌المللي بر سر هواداران اين سازمان در زندانها خالي کند ولي با اين وجود هيچ سعادت و افتخاري بالاتر از کشته شدن در راه حق و آزادي سراغ ندارم و مدالي بالاتر از آن نديدم که دشمن حتي از جنازه بي‌جان شهيدي وحشت داشته و از تحويل کالبد بي‌جان شهيد به خانواده‌اش بيمناک ومرعوب گردد.

شهادت اين عزيز را به تمام مبارزين، مجاهدين و آزديخواهان جهان تبريک و تهنيت عرض نموده و آرزو دارم راه و هدف او هدف ما گردد

ما شيشه بشکسته‌ايم باکي نداريم زکس شيشه هر چند بشکند تيزتر گردد.

 8 دي ما 89 بهروز جاويد تهراني بند 3 زندان رجايي شهر کرج.

منبع:سايت فعالين حقوق بشر و دمکراسي