افزایش درآمد دولت با سقوط ارزش برابری ریال در برابر دلار

 

زینت میرهاشمی

 

یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران، واقعی نبودن ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی است. از کنترل قیمت ارز و پایین نگاه داشتن نرخ دولتی آن، رانت خواران حکومتی و باندهای مافیایی وارد کننده کالا بیشترین سود را کسب می کنند.

دستاورد این سیاست مالی تنومند شدن سرمایه داری تجاری و انگلی، پر شدن بازار از کالاهای بُنجُل چینی و در نتیجه فقدان توان کالاهای تولید شده داخلی در رقابت با کالاهای مشابه وارداتی است. پایین بودن نرخ ارز دولتی، پایین نگاه داشتن تعرفه بر واردات، فضای چپاولگری را برای این باندها بیشتر فراهم می کند. نمونه آن ورود انبوه شکر و برنج است که منجر به ورشکستگی تولیدات داخلی در این زمینه شد.

محصول زیانبار این سیاست همچنین منجر به رشد نقدینگی، رشد تورم و تعطیلی واحدهای تولیدی است که به دنبال خود ناامنی شغلی و بیکاری را سیر صعودی بخشیده است.

 

افزایش قیمت نفت خام و در نتیجه افزایش درآمد رژیم از صادرات نفت نه تنها منجر به رشد تولید و توسعه صنایع داخلی نشد، بلکه سبب ویران شدن اقتصاد، افزایش نقدینگی و تورم، پُرتر شدن جییب حکومتیان و خالی تر شدن سفره مردم شده است.

در این آشفتگی اوضاع اقتصادی، جناحهای رنگارنگ رژیم  تلاش می کنند سنگینی بار بحران را به دوش رُقبا بیندازند. اسحاق جهانگیری، وزیر صنایع دوره محمد خاتمی می گوید:«کل درآمد نفت از آغاز اکتشاف نخستین چاه نفت تا سال 1389 یک هزار میلیارد بوده است که 450 میلیارد دلار آن مربوط به 6 سال اخیر بوده است.»(وبگاه کلمه، 27 اردیبشت 1390)

 

طی هفته های جاری دولت احمدی نژاد بدون در نظر گرفتن قیمت واقعی دلار و یورو، نرخ دلار را 10 تا 12 درصد بالا برد. بانک مرکزی ظاهراً این امر را برای تک نرخی کردن ارز و دفاع از تولیدات داخلی اعلام کرد. در صورتی که این سیاست به نفع دولت جهت رفع کسری بودجه، برای حل مشکل هزیته هایش منجمله هزنیه های نظامی و پروژه های اتمی و سیاستهای ماجراجویانه دخالت در کشورهای منطقه است. این گونه دستکاری در نرخ ارز با توجه به این که نقدینگی که در اثر این امر به وجود می آید در رشد تولید به کار نمی افتد به ضرر مردم خواهد بود.

حکومت در مجموعه خود در اندیشه تعیین راهبردهای توسعه موزون و تحول در ساختار اقتصادی نیست و در چنین شرایطی و با وجود مدیریت فاسد، سقوط ارزش ریال شوک اقتصادی ناشی از حذف یارانه ها را تشدید کرده و قیمت کالاهایی که مواد اولیه آن وارد می شود را افزایش می دهد.

 

با توجه به این که بالای 60 درصد درآمد دولت از درآمد نفتی است، می توان منبع عظیم مالی که در اثر بالا رفتن قیمت ارز طی همین مدت به خزانه دولت وارد شده است را حدس زد.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس می گوید:«اختلاف هر دلار هزار و 50 تومان و نرخ کنونی بازار باعث می شود حدود 7 تا 8 هزار میلیارد تومان درآمد مازاد برای دولت به دست آید، در حالی که بودجه 43 هزار میلیارد تومان برای دولت درآمد پیش بینی شده است، اما با این نرخ حدود 50 هزار میلیارد تومان به دست خواهد آمد.»(روزنامه جمهوری اسلامی 24 خرداد 1390)

این کارگزار حکومتی در رابطه با منبع کسب درآمد برای دولت می نویسد:«امسال دولت باید حدود 60 میلیارد دلار به بازار تزریق کند که با احتساب افزایش 12 درصدی نرخ و ضربدر هر دلار 1280 تومان حدود 8 هزار میلیارد تومان کسب درآمد برای دولت خواهد بود.»

 

در چنین شرایط بحرانی، هیات صندوق بین المللی پول طی ضیافتهای رنگین از تاریخ 7 تا 19 خرداد 1390 با حضور پایوران و کارشناسان وابسته حکومتی، گزارشی منتشر نمود. این هیات بابت گزارشهای منفی پیشین که رشد اقتصادی ایران را صفر اعلام کرده بود اظهار توبه کرده و گزارش جدید خود را به نحوی منتشر کرد که مطلوب رژیم باشد. بر اساس گزارش جدید صندوق بین المللی پول، سیاستهای مالی رژیم موفق بوده و نرخ تورم از 25.4 درصد در سال 1387 به 12.4 درصد در سال 1389 کاهش پیدا کرده است. این گزارش حرف کارگزاران رژیم که مدعی اند رشد تولید ناخالص ملی به 3.5 درصد رسیده است را منعکس کرده است.

گویا وفور تفریحات و برنامه های از پیش تعین شده برای گزارشگران حتا فرصت آن که آنها نگاهی به گویه های رسانه ها، کارشناسان و وابستگان حکومتی بیاندازند به وجود نیامد. آمارهای ارائه شده توسط رسانه های دولتی در رابطه با تورم، بیکاری و رشد تولید، غیر واقعی و حتا مسخره بودن گزارش جدید صندوق بین المللی پول را بَرمَلا می کند.

گزارش هیات صندوق بین المللی پول، اصلاح یارانه ها(در حقیقت حذف یارانه ها) که اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان ایران آن را  منفی ارزیابی کرده اند را سیاستی موثر در جهت «کاهش نابرابری، بهبود استانداردهای زندگی و پشتیبانی از تقاضای داخلی در اقتصاد کشور» ارزیابی کرده است. طبیعی است که صندوق بین المللی پول باید از اجرا شدن حذف یارانه ها قدردانی کند و تباه شدن زندگی اکثریت مردم ایران را نادیده گیرد.

گزارشگران صندوق بین المللی پول حقایقی را لاپوشانی می کنند که کارگزاران فعلی و یا سابق رژیم بدان اعتراف می کنند و کارگران و مزدبگیران هم با گوشت و پوست خود آن را حِس می کنند.  

اسحاق جهانگیری وزیر صنایع و معادن در دولت سید محمد خاتمی می نویسد:«کلی گویی و شعار دادن در اقتصاد در میان مسئولین مرسوم است.» وی در رابطه با سیاست اشتغالزایی دولت احمدی نژآد می گوید:«اعلام رقم یک میلیون و 600 هزار، (ایجاد شغل) جز تمسخر کردن مبانی علم اقتصاد، چیز دیگری نیست.» (وبگاه کلمه 27 اردیبهشت 1390)  

مدت زیادی از ماجرای وجود بیمارانی که در اثر عدم توانایی پرداخت هزینه درمان در اطراف شهر تهران و مشهد رها شده بودند نمی گذرد که نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به وضعیت نابسامان بهداشت اعتراف می کند. این کارگزار رژیم روز دوشنبه 9 خرداد اعلام کرد که:«سالانه 5 درصد جمعیت کشور یعنی بیش از 3.5 میلیون نفر بر اثر پرداخت هزینه های درمان برای همیشه به زیر خط فقر می روند.» وی علت این امر را فروش اجباری همه وسایل زندگی به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه درمان دانست.

وحید دستجردی وزیر بهداشت رژیم به دنبال انتشار عکسهای بیماران رها شده در اطراف شهرها، این موضوع را کذب خواند و علت آن را ناتوانی بیماران ندانست. وی همانند ولی فقیه و به سبک احمدی نژاد، با دروغگویی مشکلی به نام هزینه های درمان را غیر واقعی خواند و اوضاع بهداشت را بسیار مناسب ارزیابی کرد.

نگاهی به اختصاص بودجه برای درمان و بهداشت و مقایسه آن با بودجه در بخشهای نظامی و سرکوبگری، وضعیت فاجعه بار سلامت در ایران را نشان می دهد. حتا بودجه اختصاص داده شده را هم صرف بهداشت و درمان نکرده اند. با توجه به روند غارت ثروت و منابع مردمی توسط باندهای حکومتی، لابد ولی فقیه در سالهای آینده ریاضت کشی در درمان را هم به لیست خود اضافه خواهد کرد. همانطور که در نامگذاری جهاد اقتصادی، استثمار بیشتر را مَد نظر دارد.

در حکومت ولی فقیه که جان انسان ارزشی ندارد، علوم انسانی زیر شمشیر ارتجاع در تاریکخانه حوزه های جهل و استبداد زندانی می شود، حداقل درمان و بهداشت برای مردم معنایی نمی تواند داشته باشد. بر همین منظر افزایش فقر و تنگدستی دستاورد مستقیم سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی و در راس آن خامنه ای است.

گسترش حرکتهای در سه ماهه اول سال جاری افشاگر گزارش جدید صندوق بین المللی پول است.

 

بخشی از حرکتهای اعتراضی کارگران در خرداد 1390 به قرار زیر است.

 

*بنابه خبری منتشر شده صبح روز شنبه ٣١ اردیبهشت کارگران سازمان پارکها مربوط به شهرداری اهواز در مقابل ساختمان شهرداری مرکزی این شهر واقع در میدان راه آهن اهواز تجمع کردند. کارگران مزبور از کارگران شرکتهای پیمانکاری بوده و مدت ٤ ماه حقوق دریافت نکرده اند.

 

*کارگران کوره های آجر پزی منطقه ساروقامیش بوکان از روز شنبه ۳۱ اردیبهشت دست به اعتصاب زدند. به گزارش آژانس خبری موکریان، کارگران کوره پزخانه های ساروقامیش بوکان خواستار افزایش میزان دستمزد های خود شدند.

 

*جمعی از ملوانان در اعتراض به حذف ته لنجی صبح روز شنبه ٣١ اردیبهشت در مقابل استانداری بوشهر تجمع كردند. به گزارش سایت نسیم جنوب، عده که از بخش ساحلی شهرستان تنگستان به بوشهر آمده بودند خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند. تجمع كنندگان معتقد بودند که با حذف و محدود کردن ته لنجی ملوانان فقیرتر شده و ادامه زندگی برای آنها مشکل می‌شود.

 

*روز شنبه ٣١ اردیبهشت جمعی از کارگران کارخانه تولید قطعات لاستیکی در اعتراض به ٤ ماه حقوق معوقه و همچنین اعتراض به اخراج کارگران این شرکت و حذف شدن سرویس ایاب و ذهاب و قطع سایر مزایای شغلی، در ساختمان ستاد فرمان امام واقع در خیابان وزرا(در تهران) تجمع کردند. به گزارش ایران کارگر، در این خبر آمده است مامورین دولتی در هراس از این تجمع اعتراضی همه کارگران را به داخل سالنی برده و برخی از کارگران را مورد اتهام و تهدید قراردادند و در نهایت وقتی با جدیت کارگران معترص مواجه شدند وعده حل شدن مشکلات آنها را دادند، کارگران تهدید کردند که چنانچه مطابق وعده داده شده عمل نشود مجددا اعتراض خودرا از سر خواهند گرفت. این كارگران قبلا نیز در روز جهانی كارگر در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات خود تجمع كرده بودند.

 

*کارگران شرکت ریسندگی کاشان در روز سه شنبه 3 خرداد با تجمع در مقابل فرمانداری این شهر نسبت به حقوق عقب افتاده خود اعتراض کردند.

به گزارش جرس به نقل از وبلاگ «نانموده های مدرسه»، این کارگران به مدت 30 ماه حقوق دریافت نکرده اند و تعدادی از کارگران این شرکت ریسندگی دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. کاشان که یکی از شهرهای کارگری ایران و از مراکز صنعت نساجی کشور است.

 

*کارگران پیمانکاری شرکت سیمان دورود صبح روز شنبه 7 خرداد برای احقاق حقوق خود مقابل این کارخانه تجمع کردند. این کارگران خواستار تبدیل وضعیت خود از پیمانکاری به قراردادی شدند.  تجمع کنندگان در گفت وگو با خبرنگار روزنامه کیهان ضمن تشریح اختلاف حقوق و مزایای خود با پرسنل رسمی و قراردادی گفتند؛ سخت ترین کارهای تولید بر دوش پرسنل پیمانکاری است در حالی که کمترین حقوق و مزایا را دریافت می کنند.

شرکت سیمان دورود قریب هزار تن نیروی انسانی دارد که از این تعداد قریب ۶۰ درصد آن در قالب پیمانکاری مشغول کار هستند.

 

*به گزارش روز شنبه 7 خرداد آژانس خبری موکريان، اعتصاب کارگران تعدادي از کوره پزخانه‌هاي منطقه ساروقاميش بوکان که از روز شنبه ۳۱ ارديبهشت آغاز شده بود، هم‌چنان ادامه دارد. کارفرمايان کوره پزخانه‌هاي ياد شده حاضر به قبول درخواست کارگران نشده‌اند و کارگران نيز اعلام نموده‌اند که تا دستيابي به خواست و مطالبات خود به اعتصابشان ادامه خواهند داد.

 

*به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران پارس متال روز یکشنبه 8 خرداد در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد اردیبهشت خود دست به اعتصاب زدند.

به دنبال این اعتصاب کارفرمای کارخانه طی مذاکراتی با کارگران به آنان وعده داد روز ۱۱ خرداد دستمزد اردیبهشت ماه کارگران پرداخت خواهد شد. بنا بر این گزارش کارگران پارس متال با این وعده به اعتصاب خود پایان داده و قاطعانه اعلام کردند چنانچه در روز ۱۱ خرداد این وعده محقق نشود بلافاصله پس از پایان تعطیلات پیش رو بار دیگر اعتصاب را از سر خواهند گرفت.

 

*كارگران صابون سازي خرمشهر به دليل 2 ماه حقوق معوقه صبح روز سه شنبه 10 خرداد به مدت يك ساعت دست از كاركشيدند.

به گزارش ايلنا، دبيراجرايي خانه كارگر استان خوزستان گفت؛ مديريت شركت 7 ماه است ليست بيمه كارگران شركت را به سازمان تامين اجتماعي تحويل نداده است.

وي با اشاره به اشتغال 140 كارگر در صابون سازي خرمشهرگقت: مديريت شركت در اقدامي غير قانوني اقدام به جوش كردن درب شوراي اسلامي كار اين واحد كرده است.

 

*اعتصاب متحدانه کارگران ساسان در روز سه شنبه 10 خرداد با عقب نشینی کارفرما پایان گرفت. به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران این اعتصاب که در پی ممانعت کارفرما از ورود سه نفر از نمایندگان کارگران به نامهای حسین مرزبان، حسین الهیار و سعید رستمی به کارخانه از صبح روز سه شنبه 10 خرداد آغاز شده بود تا ساعت ۱۱ قبل از ظهر ادامه داشت تا این که مدیریت کارخانه با حضور در میان کارگران خواهان مذاکره با آنان برای پایان دادن به اعتصاب شد اما کارگران ضمن پافشاری بر تحقق خواستهای خود به طور قاطعانه و یکپارچه ای اعلام کردند تا لحظه‌ای که نمایندگان وارد کارخانه نشده و بر سرکارهای خود بازگردانده نشوند حاضر به هیچ مذاکره ای نخواهند شد.

بنا بر این گزارش کارفرما با مشاهده عزم راسخ و متحدانه کارگران ناچار شد نمایندگان آنان را به کارخانه دعوت و از آنها بخواهد تا بر سر کارهایشان باز گردند.

در رابطه با سایر خواستهای این کارگران نیز قرار شد نمایندگان آنان پیرو مذاکرات تاکنونی خود با کارفرما به این مذاکرات برای حصول خواستهای کارگران ادامه دهند.

کارخانه ساسان پس از انقلاب ابتدا تحت مالکیت بنیاد مستضعفان قرار داشت که از طریق این بنیاد به جامعه الزهرا واگذار شده بود و نهایتاً در آذر 1388 از جامعه الزهرا به یغماییان واگذار شد و از آن تاریخ اخراج کارگران کارخانه ساسان آغاز شد. در حال حاضر در بخش تولید این کارخانه فقط ۲۲۰ کارگر مشغول بکار هستند.

 

*بیش از 1600 تن از کارگران پارس جنوبی از روز چهارشنبه 11 خرداد در اعتراض به عدم دریافت حقوق چند ماه اول سال 1390، پرداخت نشدن مطالبات معوقه سال 1389 و کیفیت نامطلوب غذای کارگران دست به اعتصاب زدند.

به گزارش فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران، کارگران اعتصابی از فازهایی 1 الی 10 پارس جنوبی می باشند و در بخشهای برق و مکانیک این شرکت مشغول بکار هستند که از بدو سال جاری تاکنون حقوق ماهیانۀ آنها پرداخت نشده است.

به گزارش اتحادیه مستقل کارگران شمال خوزستان کارگران منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی بعد از یک هفته اعتصاب و پافشاری برخواسته های خود مبنی بر پرداخت همه ی حقوق معوقه کارگران سرانجام این همبستگی و اتحاد به ثمر نشست و صبح روز پنج شنبه 19 خرداد حقوق معوقه کارگران به حساب آنان واریز گردید. همچنین اعلام شد که مطالبات دیگر فازهای این منطقه اقتصادی طی روزهای آینده به حساب آنها ریخته خواهد شد.

 

*روز جمعه 13 خرداد، کارگران موقت شهرداری شوش در اعتراض به هشت ماه حقوق معوقه و همچنین عدم پرداخت حق بدی آب و هوا در مقابل شهرداری این شهر تجمع نمودند.

به گزارش اتحادیه مستقل کارگری شمال خوزستان، نیروهای نظامی و انتظامی با یورش به کارگران اقدام به متفرق نمودن آنها کردند همچنین نیروهای لباس شخصی کارگران را به اخراج، بازداشت و زندان تهدید نمودند.

 

*روز شنبه 21 خرداد، پرسنل و كارگران مخابرات راه دور شيراز در خيابان بريجستون اين شهر در مقابل شركت آي تي آي ( مخابرات راه دور فارس ) در اعتراض به عدم دريافت 20 ماه حقوق معوقه خود و عدم تعيين تكليف بازنشستگي كارگران واجد شرايظ ، دست به تجمع اعتراضي زدند .به گزارش ایران کارگر، يكي از كارگران گفت كه پرسنل وكارگران مخابرات راه دور پلاكاردي با خود به همراه دارند كه روي آـن نوشته شده كه حق كارگران مخابرات راه دور را بدهيد . اين كارگر افزود مقامات ومسؤلان فقط به فكر پركردن جيب خود هستند .

 

*کارگران شرکتهای سانا سهند‌آذر، ناودیس راه و آب نیرو در پروژه‌ی سد داریان پاوه، برای دریافت حقوق‌های معوقه، در روز سه شنبه 24 خرداد دست به اعتصاب زدند.

به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، کارفرمایان به این کارگران که بیش از ٤٠٠ نفر می‌باشند، متعهد شدند که تا روز شنبه ٢٨ خرداد، همه‌ی دستمزدهای معوقه آنها را می‌پردازند. در نتیجه این وعده پیمان‌کاران، کارگران روز بعد بر سر کار بازگشتند.

 

آزادی منصور اسانلو

با پيگيريهاي مستمر سنديكاي كارگران شركت واحد و اتحاديه هاي بين المللي كارگري و سازمان جهاني كار سر انجام روز 5 شنبه 12 خرداد 1390 منصور اسالو بعد از حدود 4 سال از زندان آزاد شد

سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه آزادي ايشان را به همه زحمتكشان عرصه كارگري تبريك گفته و ضمن تشكر از همه اتحاديه هاي كارگري و فعالين اين عرصه و تمامي نهادهاي حقوق بشري اميدوار است هر چه زودتر شاهد آزادي آقايان ابراهيم مددي و رضا شهابي و همه فعالين كارگري دربند باشد

سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه

12 خرداد 1390

 

بازداشت شاهرخ زمانی، فعال کارگری در تبریز

یک فعال کارگری از سوی دستگاه قضایی بازداشت و به زندان مرکزی تبریز منتقل شد. به گزارش سایت کارگران ارومیه، شاهرخ زمانی کارگر نقاش از اعضای سندیکای نقاشان و عضو کمیته پیگیری ایجاد سندیکای نقاشان در روز سه شنبه 17 خرداد دستگیر شده و به زندان تبریز انتقال یافت.

 

مرگ عبدالله مرحومی از گرسنگی

عبدالله مرحومی، رفتگر ۷۶ سالهٔ پایتخت که آرزویش بازنشسته شدن بود، به علت گرسنگی سرانجام از پای درآمد. بدن نیمه‌جان عبدالله مرحومی، پیر‌ترین رفتگر پایتخت عصر روز شنبه 10 خرداد در پارک کودک شهر زیبا پیدا شد و پزشکان علت این عارضه را ضعف عمومی ناشی از گرسنگی اعلام کردند.

به گزارش خبرگزاری دولتی مهر، عبدالله مرحومی ۷۶ ساله، به تازگی در مصاحبه با رسانه‌ها اعلام کرده بود که ماهی ۲۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرد و هر شب تا صبح محدودهٔ میدان شهر زیبا و خیابانهای اطرافش را جارو می‌کند. او شبها کار می‌کرد و روز‌ها در مسجد می‌خوابید.

به گزارش خبرگزاری هرانا، این رفتگر پیر می‌گفت جارو سبک است اما پا‌هایش مجال راه رفتن را ندارند. او خواسته‌ای جز بازنشسته شدن (بازنشستگی ۱۰ ساله با وجود ۱۷ سال کار) را نداشت.

گفته می‌شود پس از آنکه او که سوژه خیلی از رسانه‌ها شد، دچار مسائل حاشیه‌ای از قبیل دلخوری پیمانکار، از دست دادن سر پناه و بی‌مهری خادم مسجد شده بود. لازم به یادآوری ست که محمود احمدی نژاد، رئیس دولت دهم، چندی پیش اعلام کرده بود که در ایران یک نفر گرسنه هم نداریم.

 

نامه ی سرگشاده خانواده بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی

فرزندمان به چه جرمي محكوم به 20 سال زندان است؟

مردم ايران و جهان كارگران وزحمتكشان !

تمام کسانی که بهنام نیز مانند شما یک زحمت کش بود!

اتحاديه هاي كارگري كه بهنام نيز مانند یکی اعضای شما  يك كارگر بود!

بهنام ابراهیم زاده ، فرزندمان در 22 خرداد سال 89 سوار اتوبوس شركت واحد در مسير ميدان انقلاب و آزادي دستگير مي شود. او براي اعتراض به دستگيري بی دلیل اش و حبس در سلول انفرادي بند 209 زندان اوين دست به اعتصاب غذا زد؛ در نتيجه  این اعتصاب او دچار بيماري شديد گرديد و عاقبت او را به بند 350 اوين منتقل كردند. زمان اعتصاب غذایش به 3 هفته متمادي كشيد.

در دادگاهي كه هيچ شباهتي به دادگاه و عدالت ندارد او به 20 سال زندان محكوم گرديد كه اين حكم از بيسابقه ترين حكمهاي جمهوري اسلامي ايران است.

طي اين يك سال تمام تلاشمان بي حاصل ماند و فقط همان محكوميت 20 سال را از سازمانها و نهادها شنيديم. ما شاهد سپری شدن عمر عزيزمان در پشت در هاي زندان منحوس اوين هستيم.

ما اكنون رو به تمامي انسانهاي شريف و آزادي خواه ايران و جهان و تشکلهای کارگری و سازمانهاي مدافع حقوق بشر آورده ايم. ما از همه ی کارگران و نهاد های کارگری مي خواهيم كه براي آزادي اين عزيزمان  كه پدر فرزندي است و همسري تنها که چشم به راه وی هستند تلاش کنند. ما براي آزادي بهنام ابراهيم زاده اميدواریم و چشم انتظار كمك براي او و برای ديگر زندانيان سياسي هستيم.

خانواده بهنام ابراهيم زاده كارگر زنداني محكوم به بيست سال زندان

خرداد ماه 1390 – ایران

 

سرکوب، آزار، پرونده سازی، دستگیری، شکنجه و محاکمه فعالان کارگری در ایران را به شدت محکوم می کنیم.