سرمقاله ......

 

سه بُحران و یک دیگ برای به جوش آوردن آنها

 

منصور امان

با شدت و تنشی فزاینده، باند حاکم جمهوری اسلامی به سمت بزنگاه آرایش دستگاه قُدرت رانده می شود. "انتخابات مجلس"، شری است که برگُزار کنندگان آن آرزو می کنند می توانستند از آن دوری جویند. به راستی نیز کمتر حُکومتی را می توان یافت که به طور داوطلبانه دیگی برای به جوش آوردن همه ی تضادها و ناهمگونیهای انباشته در "بالا" و "پایین" روی آتش بگذارد. چه، برخلاف گُذشته مضمون تشریفات "انتخابات" این بار فقط تقسیم سهم فراکسیونهای گوناگون "نظام" از قُدرت نیست، بلکه ترکیب خطرناکی از بُحران داخلی و خارجی بر پروسه و نتیجه آن خیمه زده است.

 

بُحران مشروعیت

چالش بُنیادی حُکومت در این پهنه، بی موضوع شدن معرکه انتخابات پس از تقلُب خونین در جریان برگُماری نماینده آن بر مسند ریاست جمهوری است. دو سال پیش از این، آقای خامنه ای و شُرکا، ظاهرسازی معمول پیرامون مراسم موسمی "خودی" ها را کنار گذاشتند تا با هر آنچه که در دست و در انبان دارند، آن را برهم زنند. اکثریت جامعه نه تنها شاهد به تمسخُر گرفته شدن دوباره "انتخابات" و این بار بی پرده و گُستاخانه تر از همیشه گردید، بلکه علیه آن سر به شورش برداشت. آغاز جُنبش عظیم توده ای به انتها رسیدن ظرفیت "مردُمسالاری دینی" و انتخابات تیپ ولایت فقهی را اعلام کرد که در آن موضوع انتخابات، نامزدهای آن و آرا، بازیچه ی منافع برگُزارکنندگانش است.

تکرار نمایشی که کارگردانان با دستکاری مُفتضحانه در نتیجه اش، بازیگران با به رسمیت نشناختن آن و تماشاچیان از طریق اعتراضهای تُند و "نظام" شکن بر بی اعتباری اش صحه گذاشته اند، فقط می تواند بر ضد اهداف سازمان دهندگانش وارد عمل شود. در حالی که کمر باند برنده زیر فشار دستاورد "پیروزی" در انتخابات ریاست جمهوری تا شده و با تقسیم به دستجات چندگانه از هم فرو پاشیده است، در حالی که حُکومت نتوانسته به جُنبش اعتراضی پایان دهد و به طور فزاینده هزینه سیاسی دور نگه داشتن شر آن از سر خود افزایش می یابد، روی صحنه بُردن نمایش بی معنای مشروعیت، بجُز تشدید تضادها در "بالا" و ریختن بنزین روی آتشی که در "پایین" شُعله ور است، حاصلی نخواهد داشت.

از این زاویه و با توجه به تحوُل 88، تصمیم "نظام" در برگُزاری انتخابات مجلس را می توان یک گام به عقب برشمرد که بیانگر ناتوانی آن در تغییر استراتژی و به جریان انداختن روندهای سیاسی تازه به جای راهبُرد شکست خورده و عقیم شده می باشد. از شورای نگهبان تا وزارت کشور آقای احمدی نژاد، کلیه ساختارهای زیر ضرب رفته انتخابات پیشین بر سر جای خود باقی مانده است و اوباش مُسلح حافظ آن از زبان سرکرده ی خود، حُضور "قُدرتمند" خویش را یادآور شده اند.

در این میان حتی شُرکای "اُصولگرا" ی آقای خامنه ای نیز ترجیح می دهند با اعلام ورشکستگی این ساز و کار از رُقبای خود باج بگیرند. پیشنهاد تشکیل "کُمیته صیانت از آرا" یا هُشدارهای پیاپی به فراکسیون نظامی–امنیتی دولت برای پرهیز از "دخالت در انتخابات" را می توان تاکید روشنی بر فرو ریختن مُناسبات پیشین و سردرگُمی ناشی از برخورد به شرایط جدید با ابزارهای کُهنه دانست.

       

بُحران دستگاه قدرت

هر گاه آقای خامنه ای مُوفق می شد، استراتژی قبضه کردن کامل قُدرت را که بر آن نام "یکدست سازی" نهاده بود مادی سازد، نیازی به نگرانی از بازی خانگی در این یا آن انتخابات فرمایشی هم نمی داشت. در این حالت که او جامعه را مهار و باندها و فراکسیونهای درون "نظام" را جراحی یا مُطیع ساخته بود، می توانست سرانجام بر ناهمگونی ساختاری رژیم جمهوری اسلامی در پهنه زیربنای حقیقی قُدرت و روبنای حُقوقی آن چیره شود و با ولایت مُطلقه، به استقلال از مشروعیت سیاسی و جُمهور باندها دست یابد.

حال که خیزشهای اجتماعی این نقشه را بر سر طراح آن خراب و همه حسابهای وی غلط از آب درآمده است، فاکتورهایی که او قصد تغییر آنها به سود خود را داشت نیز با چند درجه پیشرفت، فعال شده اند. این فقط آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر مسند ریاست جمهوری نیست که خواهان سهم بیشتری از قُدرت و دقیقا همان سهامی که در مالکیت انحصاری آقای خامنه ای می باشد، شده است. شُرکای او از جناح راست سُنتی نیز خواهان جایگاه تعریف شده ای در هرم قُدرت هستند که به تمایُل یا منافع ویژه "فصل الخطاب" پیشین مشروط نباشد. این سهم نیز از کیسه "آقا" برداشته می شود. بنابراین موضوع اصلی روی میز "نظام"، به گونه ناگزیر تجدید آرایش ساختار قُدرت و تلاش همه طرفهای صاحب نفع برای تعیین جهت این روند خواهد بود.

هر موقعیتی برای به بحث گذاشته شدن این دستور کار و از جُمله هنگامه تقسیم کُرسیهای مجلس، یک موقعیت نامُناسب برای "رهبر" و یک فُرصت چشم پوشی ناپذیر برای شُرکای او است. طبیعی است که مُتناسب با سطح رقابت، طرفهای کشاکش هم می دانند که تقسیم شکلی–بوروکراتیک قُدرت، تضمین کننده آنچه که اکنون به دست خواهند آورد نیست و می بایست به گونه برنامه ای نیز هژمونی خود بر حوزه های سیاست داخلی و خارجی را تحمیل کنند.

  

بُحران خارجی

نگرانی حاکمان جمهوری اسلامی از تضعیف و تشتُت دستگاه قُدرت را افزایش فشار خارجی دو چندان می سازد. این روزها اُرگانهای نظامی و سیاسی "نظام" هیچ مشغله دیگری جُز نمایش دلمشغولیهای خود ندارند. بازوی مُسلح حُکومت یا در حال پرتاب موشک در بیابان و انجام مانُور در سواحل است و یا مشغول لشگر کشی در خیابان و بالا رفتن از دیوار خانه صاحبان ماهواره. همزمان، اُرگانهای سیاسی و امنیتی حُکومت به گونه فشُرده ای در باره "توطیه دُشمنان" و "تهدید امنیتی" از جانب آنان سُخن می رانند و هُشدار می دهند.

وزیر اطلاعات از اتحاد "استکبار، آمریکا، انگلیس، فتنه گران، مُنافقین، سلطنت طلبها و ..." خبر داده و به "اُمت حزب الله" اطمینان می دهد: "نگران آواهای نامانوس و مایوس کننده دُشمنان خارجی و بعضا افراد نادان داخلی و خواص بی بصیرت نباشند."

از سوی دیگر، "مرکز پژوهشهای مجلس" نیز با اشاره به استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در تُرکیه و "تهدید جدی" خواندن آن هُشدار داده است:"برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران كه از جانب غرب تهدیدی برای ناتو معرفی می‌شود، می‌تواند در حوزه بحران‌سازی فراتر از مرزهای ناتو طبقه‌بندی شده و با كمك شركای این پیمان كه كشورهای حوزه خلیج‌فارس و حتی روسیه را شامل می‌شود، مهار ایران بیش از گذشته در دستور كار قرار گیرد و از این منظر چالشهایی برای كشور به‌وجود آورد."

آقای رفسنجانی نیز به نوبه خود در نقش "دلسوز نظام و رهبری" گوشزد کرده است:"الان آمریکاییها رفتار تلخی با ما دارند. یعنی مثل این که تصمیم‌هایی گرفته‌اند. در گذشته اگر تصمیم می‌گرفتند، بروز نمی‌کرد. ولی الان رییس جمهور، وزیر خارجه و سایر شخصیتهای آمریکا علیه ایران اظهارنظرهایی دارند که خیلی تند است. عملشان هم معلوم است. اروپاییها هم همیشه با آمریکا بودند."

بی تردید یک عامل این نگرانی همه جانبه، گشوده شدن پرونده حُقوق بشر جمهوری اسلامی در کنار پرونده ماجراجویی اتُمی آن است. در ماههای گُذشته و به مُوازت افزایش تحریمها علیه پروژه هسته ای رژیم مُلاها، برای نخُستین بار آمریکا و اُروپا مُجازاتهایی را نیز علیه رهبران و پایوران جمهوری اسلامی به دلیل پایمالی حُقوق شهروندان ایرانی وضع کرده اند.

با این حال علت اصلی تشویش خاطر همگانی زیر "خیمه نظام" را می توان "بهار عربی" و به جریان اُفتادن پروسه دگرگونیهای دموکراتیک در خاورمیانه و کشورهای عربی شُمال آفریقا دانست. رژیم جمهوری اسلامی در کنار دیگر گُردانهای ارتجاع اسلامی، بُزُرگترین بازنده این تحولات به شمار می رود. جُنبشهای توده ای پیروز یا در حال پیروزی در تونس، مصر، لیبی، سوریه و یمن، میلیونها مُعترض اُردُنی، مراکشی، بحرینی یا الجزایری، شاهرگ حیات ارتجاع اسلامی یعنی مُعرفی خود به مثابه تنها آلترناتیو شرایط موجود را قطع کرده اند. نه فقط آقایان مُبارک، بن علی یا عبدالله صالح از این تهدید برای فربه کردن دیکتاتوریهای فاسد خود تغذیه می کردند، بلکه رژیم ولایت فقیه و "رهبر" خود خوانده "مُسلمانان جهان" نیز از این قُطب بندی فرضی برای ایجاد "عقبه استراتژیک" و ابزارهای تامین امنیت خود بهره کلان می برد.

"بهار عربی" زنگ پایان این فصل را به صدا درآورد و اُفقی را در برابر تحوُلات سیاسی منطقه و کشورهای با جمعیت اکثر مُسلمان گشود که در آن نشانی از اسلام گرایی و صف بندی گرد "جنگ تمدُنها" به چشم نمی خورد.

در همان حال که رژیم ولایت فقیه در شوک ناشی از بی مصرف شدن ناگهانی "تهدید بُنیادگرایی" به سر می برد، موج مُطالبات دموکراتیک، سر تنها مُتحد منطقه ای آن، رژیم سوریه را زیر آب کرد. اهمیت استراتژیک حُکومت خانواده اسد برای رژیم مُلاها در این واقعیت نهُفته است که تنها امکان بالقوه کردن "صُدور انقلاب" و به بیان روشن تر، جذب و استخدام جنگ سالاران محلی را در اختیار آن گذاشته است؛ ابزارهایی که نقش ضربه گیر را برای "عُمق استراتژیک" بازی می کنند. رژیم سوریه در ابتدای زنجیره ای قرار دارد که با سُقوط یا بقای آن، سرنوشت حلقه های دیگر از حماس و جهاد اسلامی تا حزب الله لُبنان رقم می خورد.   

 

شرایط جدید، تضمینهای امنیتی "نظام" را روفته و به اوراق بی بها بدل ساخته است. برای حُکومتی که بند ناف ثبات خود را به بُحران سازی خارجی گره زده است، این تحوُل نه فقط به معنای بسته شدن فضای تنفُس آن بلکه و فراتر از آن، به مفهوم باز بودن گارد "نظام" و آسیب پذیری جدی آن در برابر "دُشمنان" می باشد. برای برون رفت از این تنگنا، رژیم جمهوری اسلامی می بایست جایگُزین دیگری برای پلاتفُرم از دست رفته بیابد و در این رابطه، جنگ افزار هسته ای یگانه گُزینه ای است که "نظام" می تواند بدان نظر بیافکند؛ یک قُمار کلان با نتیجه ای پیش بینی ناپذیر!         

 

بازگشت به صفحه اول