سقوط دیکتاتور
هوشنگ بهار
هیچ لذتی بالاتر از لحظه ای نیست که خلقی بعد از مبارزه بی امان به خواسته های خود دست یابد. این لحظه، « لحظه پیروزی»، صفحات تاریخ مبارزه خلقها را آذین بخشیده است. مبارزه به مانند درختی ست که با خون بهترین فرزندان یک خلق آبیاری می شود. این هزینه سنگینی است که پرداخت می شود تا پیروزی به دست آید. در حقیقت، بین دنیای استثمار و رهائی، دره ای عمیق است که از خون بهترینها پر می شود تا رهائی و پیروزی نائل آید. بنابراین می بایست با همه توان از پیروزی و دستاوردهای مبارزه حفاظت شود تا مبادا به تاراج رود.
امروز قلب همه انسان های آزادیخواه با قلب مردم دلیر و شجاع لیبی در شور و شعف سقوط قذافی می تپد. سقوط قذافی به عنوان یک مستبد برای همه انسانهائی که خواهان استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی هستند امید بخش و شادی آور است. این پدیده اما برای مستبدان جهان بسیار دهشتناک و ناخوشایند است.
امروز که قذافی سقوط کرده مطمئنا «علی خامنه ای»، رهبر رژیم تروریستی حاکم بر میهنمان با کابوس سقوط، هرگز خواب به چشمش نخواهد نشست و نیک می داند که شریک دیگر خود و بازوی اصلی یعنی «بشار اسد» نیز سرنوشتی بهتر از قذافی نخواهد داشت. بشار اسد هم به همت اراده مردم آزادیخواه به زیر کشیده خواهد شد. بدین ترتیب، سبدی که تمامی داشته ها و سرمایه مردم ایران را رژیم ولایت فقیه در آن گذاشته بود و حساب ویژه ای برای آن باز کرده بود به زودی از میوه های گندیده اش خالی گشته و به قول معروف علی می ماند و حوضش!!.
جای هیچ شک و شبهه ای نیست که این مردم قهرمان ایران بودند که با خروش قهرمانه خود بذر بیداری و حرکت را در منطقه کاشتند. مردم میهنمان با کوبنده ترین شعاریعنی « مرگ بر اصل ولایت وقیح» به جهانیان نشان دادند که رژیم از هیچ مشروعیتی برخوردار نیست و حمایت از آن، عاقبت خوشی نخواهد داشت. زیرا که، هیچ راه گریزی فراروی ساختار استبدادی مبتنی بر ولایت فقیه به جز از هم پاشیدن و سرنگونی وجود ندارد.
اگر امکان این وجود داشت که بعد از سقوط قذافی از علی خامنه ای فیلمبرداری شود بی شک بختک هراسی که ارکان نظامش را فرا گرفته است، کاملا مشهود می بود.
اگرچه ولایت فقیه هنوز در قدرت است و به کشتار مخالفان و چپاول منابع ملی میهنمان مشغول است، اما این یک اصل تاریخی که هیچ سیستم دیکتاتوری قادر نیست با ادامه و تشدید سرکوب به عمر خود ادامه دهد، تغییری نکرده است. سرکوب از سوی سیستمهائ دیکتاتوری برای تسلط اعمال می شود ولی در ایران با توجه به رادیکالیسم و پلورالیزم جنبش اجتماعی ملت ایران، سرکوب دیگر قادر نیست ره به تسلط ببرد. اما، مستبدانی همچون «خامنه ای» هرگز از روند و برایند حرکت جنبش تاریخی مردم جهان درس عبرت نمی گیرند و سعی می کنند با تجهیز بیش از پیش نیروی سرکوبی بر بحران انقلابی تسلط پیدا کنند. آنها هرگز از سرنوشت مستبدانی مثل «محمد رضا شاه، مبارک،بن علی، قذافی و...» پند نخواهند گرفت، زیرا که ماهیتاً جلاد و جنایتکارند.
تاریخ شاهد این است که خلق ایران همراه با فرزندان دلیرش برای رسیدن به رهائی تا آن هنگام که هیولای استبداد مذهبی را به زباله دان تاریخ بیاندازد، دست از مبارزه نخواهد کشید. هر اندازه بر پیکر این مبارزه حمله ور شوند، دوباره از جای دیگری مانند سمندر رشد خواهد کرد و امان از جلادان زمان خواهد برید. سپیده آزادئ مردم زحمتکش ایران نیز فرا خواهد رسید و در آن روز عرق شرم و خفت بر پیشانی کسانی ست که امروز برای لقمه نانی بر سر سفره زهرآلود جنایت کاران و جنایت پیشگان می نشینند، فرصت طلبانی که منافع خلق را فدای منافع حقیر شخصی و طبقاتی خود می کنند و دست مزدوران و دشمنان خلق را می فشارند. سپیده آزادی ایران نیز در حال دمیدن است.
به امید استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی