گفتگو با سمیر امین در باره انقلاب مصر
منبع: فوروم اجتماعی جهان
تاریخ انتشار: 14 سپتامبر 2011
برگردان: آناهیتا اردوان
پرسش:آیا اتفاقاتی که تونس و مصر را تکان داد تنها یک شورش مردمی بود یا مشخصه ورود این کشورها به یک پروسه انقلابی می باشد؟
سمیر امین (1): اینها شورشهای اجتماعی هستند که پتانسیل آن را دارند تا سبب تبلور آلترناتیوهایی گردند که احتمالا در طولانی مدت به بخشی از جنبش سوسیالیستی تبدیل شوند. به همین دلیل است که سیستم سرمایه داری و سرمایه داری انحصاری جهانی قادر به تحمل تکامل چنین جنبشهایی نیست. آنها از همه ابزارهای ممکن، از فشار مالی و اقتصادی گرفته تا تهدید نظامی جهت بی ثبات کردن این جنبشها استفاده خواهند کرد. سیستم سرمایه داری جهانی از نیروهایی مانند نیروهای فاشیستی یا برقراری یک دیکتاتوری نظامی حمایت خواهد کرد.
در یک کلام، آنچه اوباما می گوید را باور نکنید. اوباما همان بوش است، ولی با زبانی متفاوت. یک ریاکاری ثابت در سخنان همه آنها وجود دارد. در حقیقت، دولت آمریکا در رابطه با مصر همیشه حامی دولت بود. قربانی کردن حسنی مبارک برای آنها سودآور بود ولی آنها هرگز از پلیس و ارتش قطع امید نخواهند کرد. آنها بخشیدن قدرت بیشتر به ارتش، از طریق پیوند آن با گروههای مذهبی را در نظر دارند. در واقع، آنچه دولت آمریکا برای مصر در نظر دارد، یک مدل پاکستانی است که یک مدل دموکراتیک نیست، بلکه ترکیبی از قدرت است که دیکتاتوری نظامی اسلامی نام دارد.
در هر صورت، در رابطه با مصر بخش عظیمی از نیروهای مردمی از اهداف نیروهایی که فعال شده اند، کاملا آگاه هستند. مردم مصر از نظر سیاسی بسیار آگاهند. تاریخ مصر نشان می دهد که این کشور از ابتدای قرن نوزدهم تلاش کرد از تاریکی بیرون بیاید، اما این کوشش به دلیل ضعف و کمبودهای داخلی ولی به طور عمده تهاجم مکرر نیروهای خارجی شکست خورده است.
پرسش: این تغییرات فاحش عمدتا برآیند بیکاری مردم، جوانان و تحصیل کرده هایی است که از شرایط خود رنج می بردند و قادر به یافتن شغل مناسب نبودند. شما این مساله را چگونه توضیح می دهید؟
سمیر امین: مصر تحت قدرت جمال عبد الناصر دارای یک سیستم اقتصادی و سیاسی بود که اگر چه قابل نقد است، اما پایدار بود. عبدالناصر بر صنعتی کردن ساختار اقتصادی جهت خارج کردن کشور از مستعمره بودن که اقتصاد مصر را به صدور کتان محدود می کرد، تاکید می ورزید. این سیستم موفق شد توزیع مناسبی از ثروت، سازگار با منافع طبقه متوسط را بدون پایین آوردن استاندارد زندگی طبقات محروم جامعه برقرار سازد.
در هر صورت، همه اینها در روند تهاجم نظامی سالهای 1956(2) و 1967(3) که اسراییل را مجهزتر ساخت، از بین رفت. سادات و مبارک بیشتر بر آن مناسبات اقتصادی که بر پایه سود دهی استوار بود، تکیه کردند که منجر به بی خاصیت شدن آن شد. نرخ بالای رشد اقتصادی مصر که در سی سال گذشته توسط بانک جهانی اعلام و تحسین شده، صوری و بی پایه است. رشد اقتصادی مصر به بازار خارجی و جریان سرمایه نفت از سوی کشورهای ثروتمند خلیج فارس وابسته است و از این رو بسیار آسیب پذیر است. این آسیب پذیری به موازات بحران اقتصادی جهانی به سرعت نمایان گردید. پدیدار گشتن چهره واقعی وضعیت اقتصادی با یک نابرابری و بیکاری باورنکردنی که شرایط اکثریت جوانان مصری را تحت تاثیر قرار داد، همراه بود. شرایط منفجر کننده بود و انفجار هم صورت گرفت. موضوعی که امروز فراتر از مطالبات اصلی و استقرار آزادیهای دموکراتیک آغاز شده، جنگ سیاسی است.
پرسش: چرا نیروی مذهبی اخوان المسلمین تلاش می کند که خود را میانه رو معرفی کند؟
سمیر امین: زیرا از آنها خواسته شده که این نقش را به عهده بگیرند. آنها هرگز میانه رو نبوده اند. اخوان المسلمین، رهبری یک جنبش سیاسی و نه یک جنبش مذهبی را به عهده دارد که از مذهب به عنوان یک وسیله استفاده می کند. این جنبش از زمان تاسیس در سال 1920 توسط انگلیس و سلطنت، نقش بسیار فعالی در مبارزه علیه کمونیسم، لیبرالیسم و نیروهای دموکراتیک ایفا کرده است. اخوان المسلمین به طور واضح و روشن در بسیاری مواقع اعلام کرده است که این مساله مهمترین هدف و عامل ماندگاری و ادامه موجودیت آن است. آنها به طور علنی ابراز می دارند که اگر در انتخابات برنده شوند، آخرین بار خواهد بود، زیرا که سیستم انتخابی صادرات غرب و با طبیعت اسلام در تناقض است. آنها در این رابطه به طور قطع به هیچ وجه تغییر نکرده اند.
در حقیقت، اسلام سیاسی همیشه توسط آمریکا حمایت شده است. آنها طالبان را در جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی به عنوان قهرمانان آزادی معرفی کردند. جنبش زنان فمینیست آمریکا زمانی که طالبان مدارس دخترانه ای که توسط کمونیستها تاسیس شده بود را می بستند، توضیح می دادند که می بایست به سنت و فرهنگ حاکم در افغانستان احترام گذاشت.
آمریکا دو نقش بازی می کند؛ از یکسو، حمایت می کند و از دیگر سو از افراط گریهای بنیادگرایی جهت تغذیه نژادپرستی، عدم پذیرش مهاجران و بنابراین، محمل تهاجم نظامی استفاده می کند. رژیم مبارک براساس همین استراتژی هرگز علیه اسلام سیاسی مبارزه نکرد، تا جایی که آنها در سیستم جا افتادند و به مداخله در آن پرداختند.
پرسش: آیا مبارک به دخالت اخوان المسلمین در مسایل مصر کمک کرد؟
سمیر امین: دقیقا، مبارک به آنها سه نهاد اساسی اعطا کرد، دادگستری، تلویزیون و آموزش. ولی رژیم نظامی همیشه خواستار نگاهداری مدیریت در دست خود بوده است. امروز اخوان المسلمین خواستار مدیریت است. آمریکا نیز از مشاجره بین افراط گرایان مذهبی و ارتش استفاده می کند تا کاملا از مطیع بودن هر دو اطمینان حاصل نماید. مساله اساسی این است که همه، سرمایه داری را آن گونه که هست، قبول داشته باشند. اخوان المسلمین هرگز به طور جدی خواهان تغییر نبوده است. به همین دلیل، آنها همراه با دولت مبارک علیه اعتصاب کارگری سالهای 2007 تا 2008 موضع گرفتند. رویکرد آنها در برابر شورش دهقانان مصری که توسط زمین داران بیرون رانده شده بودند نیز همین بود. اخوان المسلمین طرف گرایشی را گرفت که مخالف جنبش دهقانان بود. مالکیت خصوصی، تجارت آزاد و سود برای آنها مقدس است.
پرسش: نقشه اصلی برای خاورمیانه چیست؟
سمیر امین: همه سر به راه باشند. ارتش و همینطور اخوان المسلمین، هژمونی آمریکا در منطقه و صلح با اسراییل را بپذیرند. آنها باید به نوعی موافقت خود را نشان دهند تا اسراییل اجازه یابد به استعمار آنچه از فلسطین باقی مانده، ادامه دهد.
پی نوشت:
1) سمیر امین، اقتصاددادن فرانسوی مصری است. وی یکی از اعضای شورای بین المللی فوروم اجتماعی جهان و رییس فوروم جهانی آلترناتیوها می باشد.
2) مصر در سال 1951 به طرح تحریم اقتصادی اتحادیه عرب علیه اسراییل جهت مخالفت با حملات این کشور به اردوگاههای فلسطینی در روستاهای لبنان، سوریه، اردن و مصر، پیوست. در این روند، مصر کانال سوئز را به روی کشتیهای اسراییلی بست که مورد مخالفت سازمان ملل واقع شد. در سال 1956 اسراییل، انگلستان، فرانسه و آمریکا به مصر حمله کردند و کانال سوئز، نوار غزه و صحرای سینا را اشغال کردند.
3) در سال 1967 مصر در مخالفت با فرمان آماده باش کامل اسراییل در جریان تنش با سوریه بر سر مساله اشغال مناطق مرزی متعلق به این کشور توسط اسراییل اعلام کرد که تنگه نیران را بر روی کشتیهای اسراییل خواهد بست. آمریکا، انگلیس و فرانسه به شدت مخالفت کردند و بالاخره اسراییل در 5 ژوئن همان سال به مصر حمله کرد و شبه جزیره سینا را نیز اشغال نمود.