زندگی دشوار پرستاران
امیر ابراهیمی
پرستاری با تاریخ زندگی انسان همسان است، ولی جدود یک صد سال است که پرستاری در جهان دارای سیستم خاص گردیده و برای اشتغال در این رشته باید آموزشهای خاص آن فراگرفته شود.
آموزش پرستاری در ایران، به خصوص برای زنان، همواره دچار مشکلاتی بوده است. به طور مثال تا دهه 1330 خورسیدی، آموزش پرستاری برای زنان در ایران یک تابوی اجتماعی محسوب می شد.
نخستین موسسهای که به زنان ایران آموزش پرستاری ارائه داد، در سال 1272، بیمارستان آمریکاییان در تهران بود و سپس مدارس دیگری در رشت (1303)، همدان (1306)، و کرمانشاه (1310) تاسیس شد. در سال 1315 دانشگاههای مشهد، تبریز، و تهران آموزش پرستاری مدرن را آغاز کردند. دانشگاه شیراز نیز کار خود را در سال 1316 آغاز کرد. مدیریت و تدوین دورههای این موسسات بنا بر درخواست وزارت آموزش عالی کشور تماماً به عهده متخصصان پرستاری از آمریکا واگذار گردیده بود.
در سال 1335، نخستین کنفرانس سراسری آموزش پرستاری در ایران برگزار گردید که منشا بسیاری از سیاستگذاریهای پس از آن شد.
در سال 1348، ۱۴ موسسه آموزش عالی در ایران رشته پرستاری داشتند، اما تنها دانشگاه شیراز دوره چهارساله پرستاری ارائه میداد. دانشگاه شیراز به ویژه در زمینه آموزش پرستاری در کشور پیشرو بود و نخستین دانشگاهی بود که به پرستاران پروانه حرفهای اعطا میکرد و تنها در دانشگاه شیراز بود که آموزش پرستاری به زبان انگلیسی بود.
پرستاران در ایران به طور مضاعف تحت فشار قرار دارند. به عنوان مثال شغل پرستاری در دنیا از جمله مشاغل سخت شناخته می شود و بیش از نیمی پرستاران آرتروز گردن –کمر و بیماریهای جسمی و روحی دچار می شوند. پرستاران در ایران با تهدید و توهین مورد آزار قرار می گیرند و اخیراً معضل تفکیک جنسیتی نیز بر این محدودیتها و فشارها افزوده شده است. در حالی که بیمارستانهای بزرگ و معروفی چون خمینی، سینا و اکبرآبادی با بیش از هشتاد سال سابقه در تهدید تخریب قرار دارند مصوبه هایی به اجرا در آمده اند که جدا سازی جنسیتی بیماران را در اولویت قرار داده و در هر استان حد اقل باید یک بیمارستان (خاص زنان) ایجاد شود.
در حالی که 47 هزار نفر کمبود پرستار برآورد گردیده، دستور دولت برای استخدام بیست و سه هزار نفر در کش و قوس اداری و کشمکشهای سیاسی بین دولت و مجلس با استدلال کمبود بودجه به اجرا گذاشته نمی شود.
در حالی که استانداراد جهانی یک پرستار در ازای یک و نیم تخت می باشد، اما در ایران هر پرستار باید بیش از هشت تخت را اداره کند. و با آن که هشتاد درصد بیماران در بیمارستانهای دولتی بستری می شوند، ولی بخش خصوصی گرایش بیشتری برای جذب پرستاران دارد. قرار دادهای کوتاه مدت و اجحافهای بخش خصوصی بر فشارهای بخش دولتی نمی تواند مانع این جذابیت شود .
مثلا در بیمارستان خمینی و در لااقل پنج بخش این بیمارستان برخی شیفتها تنها با یک پرستار اداره می شود.
تجمع اخیر حدود 150 پرستار در محوطه این بیمارستان برای دریافت حقوق مُسَلَم و تصویب شده آنان بود که با نام مابه التفاوت ساعت کاری مدتها برای واریز شدن معطل مانده بود و یا مصوبه دیگر که با نام قانون بهره وری یا کاهش ساعت کاری ابلاغ شده برای اجرا یی شدن منتظر بوروکراسی طویلی است که هیچگاه حاضر به پرداخت حقوق زحمکتشان نیست.
پرستاران زحمتکش ایرانی به دلیل حقوقهای اندک و ناتوانی در پرداخت هزینه های سرسام آور مجبورند در شیفتهای بیشتر، گاهی تا سه شیفت در روز کار طاقت فرسای خود را انجام دهند و یا خارج از محیط بیمارستان به طور خصوصی کارهای مانند پرستاری از سالمندان، بیماران و یا کودکان را به عنوان اضافه کاری بپذیرند که ضمن آسیب رسیدن به جسم و روح آنان، کیفیت کارشان هم کاهش می یابد.
در این زمینه برخی از پرستاران با وجود تخصص و تجربه مجبور می شوند در زمینه های دیگر شغلی مانند رشته های وسایل توانبخشی و دارویی فعال شوند. این فشارها باعث گردیده که در چند سال اخیر آمار احضار پرستاران به محاکم قضائی و انتظامی افزایش یابد.
دلایل افزایش شکایت از پرستاران
1- استقلال حرفه ای
2- افزایش سطح آگاهیهای پزشکی جامعه
3- افزایش تعداد پرستاران
4- ایجاد نقشهای جدید و افزایش مسئولیتها
5- پیشرفت تکنولوژی
6- افزایش هزینه های درمانی
7- افزایش آمار دکترین حقوق و درنهایت افزایش اطلاعات حقوقی مردم
8- عوامل رفتاری
9- پائین بودن در آمد مردم
10- کمبود نیرو و خستگی پرستاران
11- نقش همکاران
12- دو یا سه شیفت بودن پرستاران (ساعات کاری بالا )
13- عدم موفقیت کادر پرستاری در برقراری رابطه مناسب با بیماران
14- افزایش فارغ التحصیلان گروه پزشکی
15- عدم آگاهی کارکنان پرستاری از مسائل حقوقی و مقررات
موارد شایع شکایت از پرستاران
1- سقوط از تخت
2- تزریق اشتباه دارو در ورید بیمار
3- قصور و سهل انگاری در انجام وظیفه
4- تجویز یا تزریق دارو بدون مجوز پزشک
5- تزریق دارو در شریان و یا در محلی که سبب آسیب اعصاب محیطی گردد
6- گذاشتن کاتتر داخل ورید به مدت طولانی
7- تهدید و یا ضرب و جَرح بیمار به خصوص بیماران کودک
8- همکاری در سقط جنین غیر مجاز
9- پایان دادن به زندگی بیمار از روی ترحم (آتانازی)
10- دستکاری پرونده بیمار یا افشای اسرار آنها
11- خودداری از کمک به مددجویان اورژانسی
در باره سازمان نظام پرستاری
داشتن نظام صنفی مستقل که بتواند مدافع حقوق پرستاران و مرجعی جهت رسیدگی به مشکلات آنان باسد از آرزوهای دیرینه پرستاران است. قبل از انقلاب تلاشهای پراکنده دراین زمینه انجام شد که در نهایت منجر به تشکیل انجمن پرستاران ایران شد و فعالیتهای پراکنده ای نیز در این زمینه انجام شد. با سرنگونی رژیم شاه این انجمن نیز فعالیت خود رامتوقف کرد و بعد از آن به طور پراکنده انجمنهایی که به طور عمده تشکل سیاسی با رویکرد حرفه ای بودند تشکیل شد و در نتیجه مشکلات پرستاران بدون متولی باقی ماند. درسال ۱۳۷۳ با تلاش عده ای از دلسوزان جامعه پرستاری که عمدتاً دانشجویان پرستاری و اعضاء هیات علمی بودند، هسته های اولیه فعالیت در جهت پیگیری نظام پرستاری تشکیل شد. این هسته اولیه بنام «شوراهای همبستگی پرستاری» با هدایت دانشجویان آغاز به کار کرد.
این شورا مکاتباتی با ریاست جمهوری، رئیس مجلس، وزارت بهداشت و درمان در خصوص مشکلات جامعه پرستاری انجام داد و با دانشکده های پرستاری جهت اتحاد در سطح کشور مکاتبه کرد و همزمان به روشنگری در سطح جامعه پرداخت. در دیماه 1375 کمیته های پیگیری نظام پرستاری کشور درهمایشی در شهر تبریز تشکیل شد و رسماً کار خود را آغاز کرد.
مجموعه مسائل شغلی و فشارهای اجتماعی برای پرستاران فرصت و امکان کمتری در اعتراض برای کسب حقوقشان ایجاد کرده است. اما پرستاران از هر امکان و فرصتی برای احقاق حقوق خود سود می برند با علم و یقین به این که تنها تغییر این مناسبات و حذف حکومت دینی برای گشایش در جامعه و تحقق حقوق واقعی برای همه منجمله پرستاران با اتحاد و مبارزه منجر به پیروزی خواهد شد.